مقاله ای که پیش روی دارید مجموعه ایست از متون درباره ی ترانه رپ و تأثیرات آن بر جامعه و انسانها در دوران پیدایش و فراگیر شدن که انکار ناپذیر است.
به گونه ای که این مقاله تبدیل به یک کارزار بی مثال در مورد موضوع خود است.
رپ مانند سایر هنرها چند مرحله را پشت سر می گذارد تا به دست مردم برسد که این مراحل به قرار زیرند: -1 خود رای بردن: به این معناست که رپ مکانی برای افکار آزاد، تجربیات، اعتراض و مطالبات اجتماعی و سیاسیست. بیش از هر چیز رپ مدیون رای افکنی خود است که توانست مافیای موسیقی و هنری را شکست دهد.
-۲ دوباره کاری و دوباره نویسی : فارغ از ادبیات موسیقی، موسیقی خیابانی رپ ، بدون ترس و واهمه توانست از همه ی محدودیتهای ادبی و دولتی دست به نوشتن های به ظاهر غلط و تابوشکنانه در یک مکاتبه ی جمعی بزند و به نقد همه پرداخت. 3.مدیا و نشر: نشر قسمتی از نویسندگی است. رپ منتظر مجوز کسی نبود و کار خود را انتشار داد و خود را در تاریخ نسلش ثبت کرد که این فرآیند قدرت حوزه های
دیگر و حلقه های سرکوبگر را تضعیف کرد .دقیق مانند مورد اول.
نگارش ایدئولوژیک: نکته ی جالب این مورد اینست که چه کسی تفکرات حاکم به وجوه قوانین ادبی را خلق میکند و چه کسی میتواند آنرا به چالش بکشد؟ چه کسی استانداردهای فصاحت سخن برای ورود به یک قانون ادبی را تعیین میکند ؟ این مورد نگاهی بنیادی به ماجرا دارد. یک سبد ایدئولوژیک حاکم بر جهان بود که در آن نوشته بود که تمامی افراد برجسته هنر، نجیب زاده و ثروتمند و صاحب اصل و نسب اند .یعنی که هیچ آدم فقیر و ضعیف و شاید رنگین پوست قدرت هنرمندی را نداشته . می توان گفته که در ایران نیز هنرمندان فقط به زبان کتبی فارسی اثر ثبت می کرده و به زبان بومی منطقه خود فعال نبوده که شباهت قوانین کل جهان با کشور ما را نشان میدهد. اما جای رپ در قوانین ادبی کجاست ؟ بر خلاف همه ی سرکوب ها به لطف علم و فناوری و ثبت و مدیا همیشه شنیده شده و حذف آل در فرهنگها از همیشه دشوار تر است.
این مقاله برای درگیر شدن تئوریک با نوشتار رپ ناشی شده است.
رپ برای ورود به رسم قانون موسیقی ، چاشهای فراوانی را به طور نامرئی پشت سرگذاشته علاوه براینکه تکنولوژی و دانش آنرا سریع تر فرا گیر کرده است.
ممیزی حکومت و بد خلقی روش فکری، بسیاری از خرده فرهنگها را ثبت و ماندگار کرده است . اما رپ راهگشای این تابوهای غیر ضرور و بی معنی بود که توانست علاوه بر مردسالاری،
خودکار را به دست زنان هم برساند .علاوه بر شکستن تابوی گرایشهای غیر معمول جنسی توانست با زبانهای مناطق دیگر هم اثر ثبت کند و گشایشی برای صدای سرکوب شده نیز شد.
نگارش به منزله ی عمل : نوشتن در انسان، امری ذهنی، شخصی و غیر اجتماعی نیست. تا قبل از رپ ، گفتمانهای رایج هنری، نظریاتی نخبه جو و فنون محور و یک شکل بودند. آثار متفاوت همیشه کم مایه نام گذاشته میشدند. در چنین دورانی، پدیدار کردن آثار ضعیف انگاشته شده دشوار تر شد که با ظهور خرده فرهنگ هیپ هاپ و ظهور زیر شاخه ی آن رپ،که مکانیزمهای دوره ی نوین جهان وطنی را درک کرده و برای اولین بار در تاریخ جهان، صدای افراد ضعیف و سرکوب شده را پخش کرد به پدیده ای به عنوان نوسینده ای که چه با طرح قبلی یا چه از سیل اتفاق، با قرار گرفتن در تکنولوژیهای بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. به طوری که اسم رپ خاص میشود و به ادامه می مقاله اکنون خارج از چیزهایی که تا اکنون آوردم
می پردازیم.
رپه خطاب به جامعه است. شکلی از واقعیاتی که سر از موسیقی درآورد. اما شباهتی
به مقالات اجتماعی و رسانه ندارد. قواعد خود را دارد و زمانیکه ناکارآمدی رسانه و مقاله خود را نشان داد. رپ ظاهر شد.ناکار آمدی از دو دلیل نشات می گیرد: 1- تسلط نظام حاکم و ایدئولوژی حاکم که گاها میگوید محتوا باید از خود جامعه باشد و ماهیت محتوا از بین می رود و تهی می شود و مورد بعد فرهنگ: که هر ملت و قومیت صاحب رفتارهای خاصه ی فرهنگ خود است
و حالات اجتماعی منحصر به فرد هر ملیت که ناشی و بر آمده از تاریخ و مذهب هم میتواند باشد که رفتار همگانی را شکل میدهد که این عوامل میتواند سبب وجود هزاران اثر نانوشته و هزاران استعداد سوخته شده و تهمت و حبس و تعزیز باشد.رپ باید با لحنی متفاوت در قلب اجتماع بنشیند و لحنی که مختص جامعه فرودست بود را انتخاب کرد و حس هم دردی را به اجتماع القا کرد . موسیقایی کردن جملات ویژه فرودستان در هنر موسیقی نشان داد که رپ نیازبه چیدمان درست کلمات ندارد و فعل و فاعل جا به جا هستند. به طوریکه از زبان آرگوی پارسی استفاده میکند از بکار بردن شکل تحریری و نوشتاری درست آن خود را باز میدارد. در رپ فارس استفاده از صناعات ادبی کهن را می توان دید که موقوف العانی وجود دارد و دیگر صناعات ادبی در آن واج آراییست . فرض دیگر رپ فارس فرم بیان آن است که با شیوه ی خاص توانسته اندیشه و عاطفه ی کثیری از جوانان را برانگیزد. به گونه ای که به مراتب رسانه ای با رسانایی بیشتر نسبت به سایر رسانه های موازی بوده است. چون مانند سایر رسانه ها یا هنرهای دیگر پیرو یک ایدئولوژی حاکم نبوده و آغاز اندیشه ای نو بوده و عطف هنرهای جهان میباشد . رپ نگاه خود به جامعه را بیان میکند و سیری منطقی و سیاسی نیز دارد. در جاهایی وطن پرستی را اشاره کرده و راهکارهای فردی و رفتاری و اجتماعی را پیش رو می گذارد. رپ از تکنیک پارادوکس هم بسیار استفاده میکند و جامعه پرتناقض امروزی را سیر می کند و جاهایی در متن خود پلیس را مجرم خطاب کرده است.در فرضی دیگر همزاد پنداری را پیشه میکند به طوریکه شاعر حس خود را به شنونده منتقل میکند و تصاویر و تجاربی ذهنی را به او انتقال می دهد.
رپ اسم خاص شده یعنی مفاهیم ، نشانه ها و لغات در هر فرهنگ، منش و جایگاه خاص خود را دارد ولی در آینده ممکن است بار معنایی کلمات آن يا روايات آن یکسان نباشد.پویایی انسان باعث شده خیلی از آثار در موسیقی های کلاسیک تر الان به کل محو شده باشد یا خیلی از کلمات در زبان دیگر کاربرد دوره ی خود را نداشته باشد و شاید برای فهم خیلی از متون قدیمی احتیاج به رجوع به توضیحات داشته باشیم.
صاحبان منابع محدود ، قدرت، ثروت ،نفوذ و شهرت در جامعه عموماً تمایل به حفظ تملک خود و طرد دیگر گروه های اجتماعی را دارند. اما رپ که در نظر ماست طردی بود که الان خواستار حذف گروههای دیگر است و صدایی است که در طلب مطالبه قرار می گیرد! رپ موسیقی جوان همواره تحت فشاری است که بزرگ شده ی فرهنگ خیابان و بی صدایان است.رپ بسیار به هوش است نه از روی تغییر
بار معنایی بلکه تغییر دهنده چرخش کلامی است که در هیچ جای دیگر نگاشته نشده است. رپ با بازی زبانی خود و با معنا دهی به واژگان بر گستره بازی های کلامی افزوده و به جای ادبیات والا و فاخر ادبیاتی خلق کرده است که واقعیت موجود در چشم همه ی عوام است. ممکن است آنچه قشر جوان میگوید برای همه قابل درک نباشد . زبان گفتاری ای که رپ بوجود آورد، یک نوع زبان آرگو نیست ولی چیزی را خلق کرد که فارغ از دستورات و قوانین دیکته شده و دست و پاگیر زبان فارسی یا انگلیسی در دوران کلاسیک و آداب ادبی پرده پوش بتواند زبان گفتاری شود و معنای تازه ای را به جامعه تحمیل کند. درسالهای ابتدای 80 در ایران شاعرانی بوجود آمدند که قالب رپ را انتخاب
کردند و حوزه کاری رپ را برگزیدند. رپ صاحب جریانی از زبان و جسارت اجتماعی است که سابقه ای در شعر و ترانه نداشت و بدون توجه به جریان غالب نوشتار، بدون توجه به مجوز و نشر قانونی یا حتی درآمد، قوانین خودش را دارد و هم مجازات خودش را.
ادبیات رپ انقدر پر ابهام بود و دارای چند گانگی در سر تا سر خود بود که به یکی از عناصر متن تبدیل شده و همانند یک روح این موضوع را در خود جای داده است. از نظر فمنیست باید بگویم که رپ هنری مردانه در نگاه اول است. جنس دوم یا دیگری که در ملل عقب مانده همیشه از ابتدایی ترین خواسته و آرمانهایش تحت فشار و مردسالاری بوده و در اجتماع به انحا مختلف نابرابری را حس می کند ولی توانست بستر خوبی برای فعالیت آزاد آنها شود و مخاطب خود را به زن ها هم تعمیل دهد . در رپ واقعی فارسی ها بسیار شنیدیم که به جای کلمه ی (داف) که دختری عیاش و صرفا برای خوش گذرانی میتواند باشد کلمه ی ناموس بکار گرفته شده و سخن از پرچم و وطن بسیار می آید. رپ باشیوه شالوده شکنانه اش، با استفاده از زبان برگزیده ی خیابانی اش خود را در تقابل با زبان رسمی قرار میدهد. او به دنبال نظم جدیدیست که با معیارهای انسانی بنیان
گزارده شود نه با ارزشهای مادی و قدرت مدار . رپ عقیده دارد پل ارتباطی مردم و هنر است و دشمن فقر و اختلاف است و تبعیض جنسیتی را در هم میشکند
رپ فارسی هنری زیر زمینی و غیر مجاز بود که با پتانسیل اعتراضی اش و عدم سکوت خود در برابر کج و معوجی های جامعه و گذر از خطوط قرمزی در ایران مانند مشروبات الکی، سکس و همچنین تابوها مهمترین خطوط قرمز را پشت سرگذاشت . در قبل گفتیم که رپ های جوم و بی گناه را عوض می کنند و پلیس را مجرم خطاب میکند و اشرار را به دلیل ایستادگی جلوی ظلم و فساد بی گناه و بی خطر خطاب میکند عدم توجه به خواسته های قشر جوان و کمبود امکانات زندگی او را به سوی پدیده ای مثل رپ سوق میدهد و صدایش را به قشر قدیمی خود و نسل قبل می رساند. رپ به یکی از پایه های اصلی پذیرش و انفعال و تغییر آن که ایده ی سرنوشت است می تازد و حاکمانه بعضی از مناطق که ملت را به صبر و تحمل وامیدارند را محکوم میکند و میگوید نمیتوان شوربختی را با حرف و تئوریهای بی پایه به بافتن فلسفه مشغول کرد.رپ به شالوده های نظام سرمایه سالار که فقط سود میخواهد هم می تازد و با کنایه نسبت به مادیات و پول صحبت میکند . رپ مدعیست که اخلاق و امنیت و قانون ، خود تابعی از پول و قدرت ناشی از آن است. جنس اعتراض رپ از جنس ویران گری و پوچ گرایی نیست و دنبال موعظه نیست و دنبال تکثر است . می توان رپ را مارکسیست دوم خواند . رپ بی عدالتی را مستندا منعکس کرده است.مارکس معتقد بود که تاریخ بشری ، تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است. اینگونه به نظر می رسد که اندیشه عدالت و عدالت خواهی در هر بازه ای تاریخی مشتاقان خود را دارد. ایران امروز هم نشانه های محیط زندگی مارکس را نشان میدهد . تضاد ناشی از متون رپ
به قدری فاحش است که آدم پولدار را انسان و آدم فقیر را گرگ وصف می کند و گاهی باعکس این دو مورد را ذکر میکند. آنطور که مارکسیست دوم نشان داده اگر کشا کش درون یک
جامعه را
به نبردی با دو روی جنگ یعنی
ثروت و فقر تعبیر کنیم ما به بی راهه رفته ایم.
شاید سوالی اصلی و پاسخی باشد که چگونه رپ پدیده شد؟ باید بگویم مهمترین شرط برای پدیده شدن نوآفرینی بود. کاری که دیگران نکرده اند رپ جهانی دیگر را به ما نشان داد با نام
هنری خاص و مبهم. در جهانی که پدیده شدن محکوم به پرتاب حرف های مایوس کننده و دلسرد کننده است،جسارت پدیده شدن محصول رپ ،عملی قهرمانانه است. در این وانفسای عدم پذیرش
کار جدید پخش رپ فارغ از مافیایی نبودنش بی هی حمایتی خارجی باعث پدیده شدنش شد.
در ایران حوزه ی نقد بسیار ضعیف است. واقعا نقد در ادبیات رپی چگونه باید باشد؟ رپ فارس محکوم شده که در فضای دانشگاه و آکادمی و ژورنالیستی که اکثرا دانش کمی نسبت به رپ و ادبیات خیابانی آن دارند نقد شود. رپ آخرین ژانر موسیقی بعد از پاپ وراک است. این ژانر هنری برای هنر نبود و مکمل نبود بلکه هنری برای مردم واقع شد. از نظر محتوا این سبک در مدتی که رپ به دغدغه ای برای موسیقی بدل گشته بود به موسیقی ای سرسری گوش تبدیل شد و به یکباره مردم متوجه رشد محتوای آن از لحاظ تکنیکی و شعری شدند. شعر از حافظ و سعدی به سمت سهراب و احمد و نیما رسیده و ناگهان از موسیقی نامجو پدید می آید و اکنون پرچم در دست رپ .است
رپ انگار تعهدی فراتر از اقسام خوش گذرانی و لا طائل ها دارد . شعر و نوسیندگی رپ دچار تکامل و تغییرات هم می شده است و از نظر آرایه هایی مثل قافیه و وزن شعر دچار تغییرات میشده و از شعر فخامت زدایی کرده است. شهر را از استبداد هجابی آزاد کردند و کوتاه و بلند کردن مصرع را انجام دادند در ایران در سال ۹۰ تا ۹۳ رپ دچار کم مخاطبی و سکوت شده بود که
تکامل آن آلترناتیو را بوجود آورد. سبکی جدید که به سلیقه عامه مردم هم نزدیک شد رپ ناچاراً باید با زن دموکراتیک بر خورد می کرد و وجود زن را در خود جای میداد تا خود را از مرزهای موسیقی کنده و صادر کند و به نوعی بحر طویل هزار ساله را شکست داده و خود را گسترش میدهد و رپ فارس شعر فارسی را با ادبیاتش با تلفیق هوشمندانه با این جریان
مدرن موسیقی ارائه میدهد که هیچ بیان موسیقی دیگری در ایران قدرت این را نداشته است من به موضوع زنان در این مقاله گریز فراوان زده ام و ضرورتش هم مشخص است. برای زن که شهامت به چالش کشیدن افکار و اندیشه های خود را نداشته کسب آگاهی لذت بخش است. در ۲۰ سال اخیر کارهایی که در حوزه زنان صورت گرفت به ما ثابت کرد که بدون آگاهی زن نمی توان فرزند را رشد فکری داد و جلوی کودک آزاری را گرفت. اما هم نسلان جرجرن هایی مثل فمینیست و حتی رپ آنرا گسترش دادند و گسترش وابسته به نیروی انسانی غیر مستقیم نیز هست امروزه در جهان نه تنها هیپ هاپ جدی گرفته میشود بلکه برخورد حاکمیت نیز متفاوت تر شده هیپ هاپ و سمپلینگ آن در جهان گسترش یافته است.
پایان