با بالاگرفتن تب ارزهای دیجیتال، بدون شک یک سوال در ذهن عوام شکل میگیرد: ارزهای دیجیتال، کلاهبرداریاست یا سرمایهگذاری؟
خصوصاً برای ما ایرانیها، که تجربه تلخ سرمایهگذاری در بورس که آیینه اقتصادی کشور بود و نیز با توصیه بالاترین مقامات مذهبی و کشوری همراه بود را تجربه کردیم و آن بلا به سر سرمایههایمان نازل شد و یا بهتر بگویم نازل کردند، اعتماد کردن به هر سرمایهگذاری بسیار سخت شده است که کاملاً هم حق داریم.
اما در این روزها (که این نوشتار را آماده میکنم، هنوز اینستاگرام فیلتر نشده و دسترسی به شبکههای اجتماعی هنوز هم به لطف فیلترشکنها امکانپذیر هست) گاهی در شبکههای اجتماعی افرادی را میبینیم که با خرید ارزهایی که در چند سال و حتی چند ماه اخیر ارزش چندانی نداشتند، حالا به پولهای زیادی رسیدهاند کهبسیار هیجان انگیز و باورش بسیار سخت است، اما واقعاً اتفاق افتاده.
قضیه از چه قرار است؟
اگر به قصه شکلگیری پول نگاه کنیم، از زمان مبادله کالا به کالا، فلزات به جای کالا ، شکلگیری سکه و اسکناس به قدرت یافتن دلار میرسیم.
حالا از این سو به تغییرات بزرگ زندگی انسانها اگر نگاه کنیم از زمان کشف آتش، استفاده از آهن و مس تشکیل روستاها و شهرها، کشاورزی و دامپروری تا ورود انسان به صنعت، و کمکم میرسیم به عصر تکنولوژی و ارتباطات که تغییرات زندگی انسان را بسیار بسیار سرعت بخشیده است. تا جایی که برای نوشتن نامه، بررسی حسابهای بانکی خود، بازدید و احوالپرسی از اقوام و دوستان، خرید بلیط کنسرت، رزرو بلیط هواپیما و هتل در کشورهای مختلف و... کافیست فقط گوشی موبایل خود را در دست بگیریم.
حالا بیایید به تاریخچه مشاغل نگاه کنیم، از زمان غارنشینها که انسان برای رفع نیازهای روزمره باید به شکار و طبیعتگردی میرفت و پس از اهمیت یافتن پول مشاغلی مانند کشاورزی و دامداری در زیرسایه فئودالیسم و در زمان صنعتی شدن جهان مشاغلی مانند کارگری و کارمندی و حمل و نقل رونق یافت و تا به امروز رسید که مشاغل فریلنسری به لطف کامپیوتر و اینترنت جای خود را در میان انسانها باز کرده.
وقتی این اجزا را کنار هم قرار میدهیم متوجه فرا رسیدن تغییرات بزرگ میشویم.
به نظر من که اینطور به نظر میرسد، پول تغییر کرده و از انحصار دولتها و بانکها بیرون آمده.
شاید وقت آن رسیده که بانکها هم دکان بازار خود را جمع کنند و یا آمریکا خودرا همسو با تکنولوژی جدید پول کند و ما قدرت چندین دهه دلار را به فراموشی بسپاریم.
اما هنوز برای بسیاری از ما باور این موضوع مشکل است، چند سال پیش در بانک مرد مسنی دیدم که یک قبض خدماتی را با مقداری اسکناس در دست گرفته بود و منتظر بود تا سخنگوی خودکار بانک شماره نوبتش را فراخوان کند. به او گفتم برای همچین کار سادهای نیاز به اینهمه زحمت نیست، میتواند درخانه از طریق اینترنت انجام دهد، حتی به او گفتم اگر میخواهی من برایت انجام میدهم تا بیشتر از این معطل نشوی، اما جواب او این بود که تا مهر پرداخت را در قبض نبیند، اعتماد نمیکند.
حالا هم درست همین اتفاق درحال افتادن است و باید پذیرفت که این اخرین اتفاق از این دست نیست.
اما نباید فراموش کرد هر کجا پول و سرمایه در میان باشد بدون شک ابزارهایی برای کلاهبرداری نیز به میان خواهد آمد. چنانچه تجربه بورس به ما یادآوری میکند حتی ممکن است ضربه از طرف مورد اعتماد ترین ارگان های دولتی باشد.
هرچند شکل رمزارزها به گونهای است که دولتها و اشخاص نمیتوانند دخالتی داشته باشند و همین موضوع تفاوت عمده رمزارزها را با سایر ارزها رقم میزند، اما این وظیفه به عهده صاحبان سرمایه است و به یاد داشتن این نکته که هیچ سرمایه گذاری بدون ریسک نیست.
در آخر به این جمعبندی میرسم که آینده جهان در دستان ارزهای دیجیتال است، هرچند که امروز دولتها و افکار عمومی مخالف باشند، ارزهای دیجیتال و تکنولوژی راه خود را خواهند رفت و به نظر من نباید با ان مخالفت کنیم بلکه با آگاهی و مطالعه بیشتر و همچنین مدیریت ریسک و سرمایه، فرصت مناسب را برای سرمایه گذاری مناسب پیدا کرد و اقدام نمود.
با آرزوی موفقیت و شادمانی شما
سجاد کیارسی