SALI DEPP
SALI DEPP
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

برنده ی یا بازنده؟ کدوم؟!!


برنده متعهد می شود.
بازنده وعده می دهد.

وقتی برنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید: اشتباه کردم .
وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه می شود، می گوید: تقصیر من نبود.







برنده بیش از بازنده کار انجام می دهد، و در انتها باز هم وقت دارد .
بازنده همیشه آنقدر گرفتار است که نمی تواند به کارهای ضروری بپردازد.



برنده به بررسی دقیق یک مشکل می پردازد.
بازنده از کنار مشکل گذشته، و آن را حل نشده رها می کند.





برنده می گوید: بیا برای مشکل راه حلی پیدا کنیم
بازنده می گوید: هیچ کس راه حلی را نمی داند.



برنده می داند به خاطر چه چیزی پیکار می کند و بر سر چه چیزی توافق و سازش نماید .
بازنده آن جا که نباید، سازش می کند، و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند .



برنده با جبران اشتباهش، تاسف و پشیمانی خود را نشان می دهد.
بازنده می گوید: «متاسفم»، اما در آینده اشتباه خود را تکرار می کند.



برنده مورد تحسین واقع شدن را به دوست داشته شدن ترجیح می دهد، هر چند که هر دو حالت را مد نظر دارد .
بازنده دوست داشتنی بودن را، به مورد تحسین واقع شدن ترجیح می دهد، حتی اگر بهای آن خفت و خواری باشد.



برنده گوش می دهد .
بازنده فقط منتظر رسیدن نوبت خود، برای حرف زدن است.

برنده از میانه روی و نرمش خود احساس قدرت می کند.



بازنده هرگز میانه رو و معتدل نیست گاهی از موضع ضعف، و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار می کند





برنده می گوید، باید راه بهتری هم وجود داشته باشد.
بازنده می گوید، تا بوده همین بوده و تا هست همین است.



برنده به افراد برتر از خود، احترام می گذارد، و سعی می کند تا از آنان چیزی بیاموزد .
بازنده از افراد برتر از خود خشم و نفرت داشته، و در پی یافتن نقاط ضعف آنان است .





برنده گامهای متعادلی بر می دارد.
بازنده دو نوع سرعت دارد، یا خیلی تند و یا خیلی کند.



برنده می داند که گاهی اوقات، پیروزی به بهای بسیار گرانی بدست می آید .
بازنده بسیار مشتاق برنده شدن است، در جایی که نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است .



برنده ارزیابی درستی از توانائیهای خود داشته، و هوشمندانه از ناتوانی های خود، آگاه است.
بازنده از توانایی ها و ناتوانی های واقعی خود بی خبر است.





برنده مشکلی بزرگ را انتخاب می کند، و آن را به اجزای کوچک تر تفکیک می کند، تا حل آن آسان گردد.
بازنده مشکلات کوچک را آنچنان به هم می آمیزد، که دیگر قابل حل شدن نیستند .



برنده می داند که اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود.
بازنده احساس می کند که اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد.


برنده تمرکز حواس دارد.
بازنده پریشان حواس است.



برنده از اشتباهات خود درس می گیرد.
بازنده از ترس مرتکب شدن اشتباه، یاد گرفته که اقدام به هیچ کاری نکند .



در پایان لطفا ما را از نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود محروم نفرمایید.

برندهبازندهمسابقهانسانیت
اسم من sali از کتاب های که میخونم اگر متنی ازش را دوست داشته باشم با شما به اشتراک می‌ذارم، امیدوارم لذت ببرید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید