آیا با متودولوژی مرسوم در پژوهشهای بهویژه علوم رفتاری، انقدر راحت میشود به علل رفتار انسان پی برد؟ آیا همینکه آزمایشی در آزمایشگاهی ترتیب داده شود و از چندین نمونهی تصادفی برای رسیدن به یافتههایی (Findings) استفاده شود، ما چرایی را پیدا کردهایم؟ آیا با اضافه کردن مقداری آمار و تحلیلهای کمّی به آن نمونههای تصادفی، میتوانیم فرمولی را «اثبات» کنیم؟ انگار که چیزی برای یافتن و اثبات کردن و تعمیم دادن وجود دارد و علاقهمندان در خلاصهکتابها و پادکستها و سلسلهاستوریهای هایلایت شده، بهدنبال آناند.
فلوبیر، پروفسور دانشگاه آکسفورد، در این مقاله سعی میکند نشان دهد که در پدیدههای اجتماعی نهتنها میتوان به یک مورد بسنده کرد بلکه اساساً این استراتژی بهتریست برای فهمِ عمیقِ پدیدهها. از آنجایی که هر عرصهی اجتماعی (و رفتارها) میدانِ مناسباتِ قدرت است و در هر میدان لاجرم دانشِ مخصوصِ خود، ساخته میشود، مطالعات موردی بهکار گرفته میشوند تا بهجای یافتن علل جهانشمول، ریشههای برساختهی این یک موقعیت را روشن کنند. و البته فلوبیر تأکید میکند که میتوان مشروط، از یک مورد دست به تعمیم هم زد.
در ادامه از راه و روش حرکت از فردی مبتدی به فردی متخصص در حوزهای، نه با بحثهای علمی (Scientific) بلکه به طریقی رِتوریک و فلسفی، حرف میزند و در آخر هم از نقش و ضرورت داستانسرایی برای یادگیری و کسب تجربه میگوید و جمعبندی و خلاصهسازی یا همان Key findings را به تیغ نقد میکشد.
عنوان مقاله: Five Misunderstanding About Case Study
نویسنده: بنت فلوبیر، Bent Flyvbjerg
لینک دانلود فایل ترجمه شده:
https://drive.google.com/file/d/1WEIHlKEtojonI-m2nex9YXd8zzTdTfaf/view?usp=sharing