با حمله رژیم صهیونیست به ایران عزیزمان، شاهد از دسترس خارج کردن اینترنت و فعال کردن شبکه ملی اطلاعات در کشور بودیم. پس از پایان جنگ ۱۲ روزه و اتمام درگیریها، به ادعای مسئولین در وزارت ارتباطات، اینترنت دوباره در دسترس همگان قرار گرفت و گفتگوهای فراوانی در شبکه اجتماعی X (توئیتر) حول موضوع حقوق دسترسی به اینترنت شکل گرفت. دلیل نگارش این متن، بررسی موضوع و موضعگیریها از زاویهای بازتر و بدون جانبداری است.
به اعلام و ادعای مسئولین نظامی و امنیتی و البته مسئولین در وزارت ارتباطات در طول جنگ ۱۲ روزه، حملات سایبری فراوانی را شاهد بودیم و سیستمهای حیاتی و مادر کشور تحت شدیدترین حملات سایبری قرار گرفته بودند و شاهد این مدعا، اخبار منتشر شده از قول مسئولین امنیتی و البته نتایج حاصلهای چون هک و ایجاد اختلال در بانکهای سپه و پاسارگاد است که شاهد آن بودیم.
دلیل دیگر قطع همگانی اینترنت که ساختار امنیتی کشور، آن را از مهمترین دلایل مهار حملات دشمن دانست، موضوع ارتباط جاسوسان خود فروخته با راهبرهای صهیونی بود. این جاسوسان، از طریق نرمافزارهای مختلف، اطلاعات در لایههای مختلف امنیتی را به دشمن مخابره میکردند که قطع اینترنت باعث قطع ارتباط و سردرگمی این عده لعین شد و به مهار بخشی از ناامنیهای احتمالی کمک زیادی کرد.
آخرین دلیل مهمی که به گفته مسئولین امنیتی در اخبار باعث کنترل وضعیت جنگی به نفع ایران و شهروندان شد، موضوع کنترل ادوات نظامی مانند پهپادها، کنترل پرتابههای اتوماتیک، کنترل انهدام بمبهای پیش ساخته و امثالهم از طریق قطع دسترسی به اینترنت بود.
سه مورد فوق، مهمترین دلایلی بود که در روزهای جنگ و بعد از جنگ توسط مسئولین به عنوان دلایل اصلی قطع اینترنت و اتصال شبکه ملی اطلاعات بیان گردید.
اطلاعیه سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران
سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران، در اطلاعیهای اعلام کرد که در پی بروز شرایط اضطراری و با هدف پشتیبانی از تداوم فعالیتهای حرفهای شرکتهای فناوری اطلاعات، سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران فرایند معرفی شرکتهای عضو برای دسترسی به اینترنت بینالمللی را آغاز کرد.
پیشنهاد رسانه راهپرداخت
رسانه راهپرداخت نیز در مطلبی با عنوان "ایجاد اینترنت اضطراری برای حفظ خدمات حیاتی کشور است" که منتشر کرد از قول خانم نسیم توکل، پیشنهادی را مبنی بر ایده خطوط اختصاصی اینترنت اضطراری به عنوان راهکاری جایگزین برای قطع کامل اینترنت در شرایط بحران، توضیح داد.
بازخوردها
در شبکههای اجتماعی علیالخصوص شبکه اجتماعی X (توئیتر)، اکثر کاربرانی که به عنوان متخصص فنی فناوری اطلاعات و کسب و کارهای اینترنتی و نخبگانی که در حوزههای مرتبط شهره هستند، به هر دو موضوع اعتراضات شدیدی کردند و معتقد بودند که موضوع اینترنت در شرایط اضطرار، نام جدیدی از اینترنت طبقاتی است که ایده آن قبلاً اعلام شده بود. در اکثر اعتراضها، بیان شده بود که اینترنت حق همگانی است، نه گروهی خاص.
دلیل واقعی اتفاقی که شاهد آن بودیم (قطع اینترنت) به شرایط اضطراری در زمان جنگ بر نمیگردد. در واقع حصول شرایط جنگ تحمیلی، آشکار میکند که طی سالهای گذشته با کمتوجهی و البته محدودیتهای فراوان، به فکر امروز نبودیم و این لزوماً فقط به زیرساختهای دولتی بر نمیگردد.
من معتقدم که تحریمها، آسیبپذیری زیرساخت اینترنتی در برابر حملات سایبری را به طرز ملموسی بالا برده. به صورت خلاصه دلایلم را ذیلاً اعلام میکنم:
عدم امکان یا تاخیر در بهروزرسانیهای رسمی امنیتی
بسیاری از تجهیزات زیرساختی (مانند روترها، سوئیچها، فایروالها و سیستمهای تشخیص نفوذ) نیازمند بهروزرسانیهای مداوم برای رفع آسیبپذیری هستند.
در شرایط تحریم، دسترسی به آخرین وصلههای امنیتی یا Security Patch (مثلاً برای تجهیزات سیسکو یا Huawei) با مشکل مواجه میشود.
استفاده از تجهیزات قدیمی
به دلیل تحریم، سازمانها مجبور به استفاده طولانیمدت از سختافزارهای قدیمی میشوند که دیگر توسط تولیدکننده پشتیبانی نمیشوند (End-of-Life Equipment).
این دستگاهها دیگر بهروزرسانی امنیتی دریافت نمیکنند و به راحتی قابل نفوذ هستند.
محدودیت در دسترسی به راهکارهای امنیتی پیشرفته
فناوریهای مدرن امنیتی به دلیل تحریمها در دسترس نیستند یا پشتیبانی نمیشوند.
شبکههای داخلی مجبور به استفاده از راهکارهای سنتی مانند آنتیویروسها هستند که در برابر حملات پیشرفته کارایی کمتری دارند.
اما نکته بسیار مهم دیگری که متاسفانه اکثر سازمانها و ارگانهای دولتی و حتی خصوصی با آن دست به گریبانند، موضوع عدم امکان خرید مستقیم و قانونی لایسنسهای اصلی یا عدم پشتیبانی این لایسنسهاست. متاسفانه به این دلیل شاهدیم که بسیاری از مصرف کنندگان دولتی و غیر دولتی از نرمافزارها و لایسنسهای کرک شده استفاده میکنند و متاسفانه شغل جدیدی با همین عنوان (فروشندهها) هم ایجاد شده است. به نظر من، تاثیر استفاده از این محصولات کرک شده را میتوان به صورت خلاصه بدین شرح نوشت:
بسیاری از نرمافزارهای کرکشده حاوی backdoor یا malware هستند که توسط کرکرها جاسازی شدهاند.
نرمافزارهای غیرقانونی معمولاً بهروزرسانی رسمی دریافت نمیکنند و آسیبپذیریهایشان باقی میماند.
فایلهای کرکشده ممکن است تغییر در هسته سیستم عامل داشته باشند. این موضوع باعث میشود راهکارهای امنیتی مانند Antivirus یا HIPS نتوانند رفتارهای مخرب را تشخیص دهند.
برخی کرکها اطلاعات سیستم را به سرورهای خارجی ارسال میکنند (Data Exfiltration).
با توجه به توضیحات ارائه شده، مشکل اصلی ما عدم توانایی ما در ایستادگی در برابر حملات یا مقابله و دفع آنهاست. این دلیل است که باعث شده تعداد زیادی از مسئولین، به جای حل مسئله و نگاه دقیق به کوتاهیهای شاید ناخواسته به دلیل تحریم، به پاک کردن صورت مسئله میپردارند. چیزی که تحت عنوان تئوری ناامن بودن اینترنت توسط مسئولین مدام تکرار میشود، در واقع دیدگاهی است که به جای تمرکز بر مرور مسیر و دلایل ناامنی، بر حصول نتیجه متمرکز است. یعنی خلق تئوری ناامنی، بر پایه نتایج حاصل شده واقعی است نه دلایل حصول نتیجه. البته با شرایط تحریمهای سخت آمریکا، نمیتوان منکر این موضوع شد که شاید رویکرد راهحل محور، امکان اجرایی شدن هم شاید ندارد.
متاسفانه مراکز غیردولتی (مثل رسانه راهپرداخت یا نصر تهران) که با اعلامیهها و مطالبی که منتشر کردند باعث ایجاد موجی از اعتراضات شدند، دچار نقص در دیدگاه هستند.
شاید دسترسی کسب و کارهای اینترنتی به اینترنت آزاد و ویژه در شرایط اضطراری بتواند به جلوگیری از مرگ این کسب و کارها کمک کند (که نهایتاً مرگ آنها را به تعویق میاندازد) ولی این دیدگاه ناقص است. نقص این درخواست را در دو عنوان میتوان بررسی کرد:
اول اینکه لزوماً فقط کسب و کارهای اینترنتی نیستند که به اینترنت نیاز دارند. در سالهای گذشته تعداد زیادی از کسب و کارهای غیر اینترنتی مانند فروشگاهها، کارخانهها، شرکتهای تجاری و بازرگانی، فریلنسرها و افراد دورکار هم از ابزارهای مختلفی مانند نرمافزارهای تخصصی، مدیریتی، حسابداری و ... تحت وب استفاده میکنند. ضمناً همین بنگاههای غیر اینترنتی از طریق تولید محتوا در شبکههای اجتماعی سعی در ایجاد کانال جذب مشتری دارند یا در سکوهای تبلیغاتی (داخلی یا خارجی) تبلیغات خود را اجرا میکنند و قطع اینترنت مستقیماً بر روی کیفیت و حتی زنده ماندن این کسب و کارها نیز موثر است.
دوم اینکه هر کسب و کار اینترنتی، نیاز به مشتری دارد که به اینترنت دسترسی داشته باشد. خطوط اختصاصی اینترنت برای کسب و کارها، نیمه کمتر مهم داستان که دسترسی کسب و کار اینترنتی به اینترنت است را فراهم میکند ولی اگر کاربران و مشتریانی که باید از این خدمات استفاده کنند به اینترنت دسترسی نداشته باشند، تغییری در وضعیت کلی رخ نخواهد داد.
از این نیز بگذریم که به ادعای کاربران اینترنت که منعکس کننده احساسات حقیقی آنهاست، دسترسی گروه خاصی به اینترنت تحت هر عنوانی، مثال بارز تبعیض است و حتماً که باعث نارضایتی شهروندان میشود. شاید باید دوباره با دقت و تعقل فراوان به این موضوع توجه کنیم که اینترنت هم مثل برق، گاز و آب در دنیای امروز، از اهمیت حیاتی برخوردار است و دسترسی عدهی خاصی به اینترنت، شبیه به دسترسی عده خاصی به برق یا آب است.
اینطور است که این جمله بیش از هر جملهی دیگری توسط کاربران به کار میرود: یا همه باید به اینترنت دسترسی داشته باشند یا هیچکس!
ما سالهاست که تحت تحریمهای فراوان، شاهد کاهش توان مقابله با تهدیدهای سایبری هستیم ولی باید دقت کنیم که برخی از سوگیریها در حمایت از ایجاد دسترسیهای ویژه به اینترنت با هر نام و عنوانی، قطعاً باعث نارضایتی مردم خواهد شد. ایجاد نارضایتی در مردم، آن هم در شرایطی که تقریباً همه یک صدا در زمان حمله اسرائیل جنایتکار، نام ایران را صدا زدند و این حمله ناجوانمردانه را تقبیح کردند، روا نیست.
شاید گاهی صادقانه حرف زدن و اقرار به ناتوانی در کنترل وضعیت سایبری به دلایل مستدل و عدم ایجاد دسترسی ویژه برخی به اینترنت با هدف جلوگیری از شائبه تبعیض و ویژهخواری بین مردم پاک این سرزمین، احساس همدلی مردم را برانگیزد تا همگی باز ثابت کنیم که پای ایران عزیزمان ایستادهایم و این موضوع دستمایه ایجاد نارضایتی بیشتر مردم توسط دشمنان ایران عزیز نشود.
برای ایران، از صمیم قلبم، روزهای آرام را آرزو میکنم و امیدوارم که شاهد روزهای گذر از این شرایط خاص باشیم.
سامان فائق