روز اول نوروز 1399 تصمیم گرفتم تا تبلیغات نوروزی را در کانال تلگرامی استودیو 5 به نمایش گذارم و توضیحات مختصری در این خصوص ارائه دهم و از بین اعضای محترم نظرسنجی کنم تا بتوانیم علاوه بر اینکه در خصوص هر تبلیغ نکاتی را بدانیم، رتبه بندی تبلیغات نوروزی را انجام دهیم.
در این مطلب به ترتیب این موارد را مطالعه خواهید کرد:
در 12 روز، 12 تبلیغ از شرکتهای مختلف در کانال استودیو 5 ارسال شد و کلاً تعداد 3196 رای ثبت گردید. قطعاً تعداد افرادی که در رایگیری شرکت کردهاند از تعداد کل آرا پایینتر است و به دلیل ناشناس بودن نظر سنجی امکان شمارش این دوست نیست.
تفکیک تعداد آرا مربوط به هر شرکت را در جدول زیر ملاحظه فرمائید:
با توجه به اینکه تعداد آرای ثبت شده برای هر تبلیغ با تبلیغ دیگر متفاوت است، امتیاز بندی را بر اساس میزان درصد امتیازی که مخاطبان به هر تبلیغ دادهاند محاسبه خواهیم کرد.
لطفاً به آرای به دست آمده در جدول زیر توجه کنید:
امتیازات فوق نشان میدهد در بخش امتیاز زیر 20 مدیران خودرو با 62% رای، به صورت موردی بدترین و بانک ملت با 24% رای در بخش امتیاز بین 80 تا 100 به صورت موردی بهترین تبلیغ بوده ولی برای اینکه بتوانیم رتبهبندی خوبی ارائه کنیم امتیازات کل را باید محاسبه کنیم. یعنی تجمیع تمام آرا در قالب امتیاز میتواند رتبهبندی نهایی را مشخص کند. برای محاسبه راحتتر و با توجه به متغییر بودن تعداد آرا، تعداد رای بر اساس عدد از صد در نظر گرفته شده است. ضمناً به منظور محاسبه راحت امتیاز عدد بالای هر بخش بندی امتیازی برای محاسبه آرا در نظر گرفته شده است.امتیازات را در جدول زیر ملاحظه فرمائید:
حال با توجه به محاسبه امتیاز هر یک از تبلیغات، میتوان به رتبهبندی زیر دست پیدا کرد:
از لینکهای زیر میتوانید تصویر هر یک از تبلیغات را مشاهده کنید و توضیحاتی که من در خصوص هر تبلیغ ارائه کردهام را مطالعه کنید. ضمناً روبروی هر لینک، توضیحات جناب آقای علیجاه شهربانویی نوشته شده که بهتر است شرکتها به این نکات ظریف توجه ویژه داشته باشند.
برای ملاحظه آرای تبلیغ بانک ملت کلیک کنید
سامان فائق: عبارت "دِلَت با ملّت" اسلوگانی است که در این تبلیغ از آن استفاده شده. اولین نکته که به نظر من در این تبلیغ درخشان است، پشتیبانی پیام نوشتاری و طرح گرافیکی از هم و به صورت متقابل است.
دومین نکته که برای من خوشایند بود، جسارت بانک در انتخاب طرحی بود که لوگوی بانک گلدرشت در چشم مخاطب فرو نشده.
ایجاد فضایی که در آن ضمن استفاده از تکنیکهای طراحی رئال، خلوت بودن را در قالب مینیمال حفظ کرده و باعث شده خلوتی و پر بودنِ طرح همدیگر را نفی نکنند، اثری سهل و ممتنع خلق کرده.
تنها نکته منفی طرح، تغییر ساختار نوشتاری ۹۹ است که شبیه قلب طراحی شده و به نظر کمی اضافه است. قلب وسط به تنهایی میتوانست تمام بار را به دوش بکشد.
علیجاه شهربانویی: مینیمال بودن طرح بانک ملت جالب توجه است. اما چند نکته درباره این طرح قابل ذکر است:اول اینکه چقدر این طرح به شخصیت برند یک بانک نزدیک است تا یک برند لوکس عطر؟ آیا در بانک ملت تحقیقات برندسازی استراتژیک انجام می شود که براساس یافته های آن تبلیغات انجام شود؟ دوم اینکه وقتی یک قلب به آن وضوح در آرت ورک وجود دارد آیا نیاز است که 99 در سال 1399 هم به شکل قلب تغییر کند؟ آیا این تکرار مکررات نیست؟ سوم؛ وقتی یک شعار کار می کند که روانخوانی داشته باشد. نه اینکه به زور اعراب که در زبان فارسی رایج معمول نیست، دلت را به ملت بچسبانیم. در حقیقت اینجا بنظرم طراح کم کاری خودش را می خواهد بوسیله فتحه و کسره توسط مخاطب جبران کند که جالب نیست.
برای ملاحظه آرای تبلیغ مدیران خودرو کلیک کنید
سامان فائق: یکی از نکاتی که در طراحی تبلیغات باید به آن دقت کنیم، خوانا بودن نوشتههاست که در تبلیغ بالا متاسفانه رعایت نشده. نوشتهی "سال 1399 مبارک" تقریباً با دقت بسیار بالا قابل دیدن است و جملهی "سال جدید، خودروی جدید" نیز حتی با وجود اینکه سایهدار نوشته شده است ولی روی زمینه روشن به راحتی قابل خواندن نیست. به این موضوع توجه کنید که خودرو با سرعت قابل توجهی از جلوی این تابلوهای تبلیغاتی در حال حرکت است و دقت به این موضوع در رساندن پیام به شدت موثر خواهد بود.
علیجاه شهربانویی: غالب تبلیغات محیطی ایرانی از تعدادی آسیب مشابه رنج می برند.در مورد تبلیغ مدیران خودرو هم می بینیم که چند پیامی بودن مساله اصلی این طرح است.دو خودرو فضای زیادی از تبلیغ محیطی را اشغال کرده اند اما هیچ اشاره ای به مزیت آنها نشده است. در حقیقت آرت ورک و پیام ها در کمترین حالت یکدیگر را حمایت می کنند.اصلا چرا دو خودرو؟ بهتر نبود روی فروش یک خودرو تمرکز می شد؟ یا دو بیلبرد در یک اتوبان ( یا بزرگراه) پشت سرهم این دو خودرو را تبلیغ می کرد؟آنجایی که ما به دنبال بدست آوردن همه چیز هستیم مثل تبریک سال نو، ایجاد اشتیاق در مخاطب برای خرید خودرو در سال نو، معرفی 2 خودرو همزمان، به هیچ دست خواهیم یافت.
برای ملاحظه آرای تبلیغ شهر فرش کلیک کنید
سامان فائق: شهر فرش این بار هم مثل همیشه در طراحی خود از فرش استفاده کرده. موضوعِ طراحیِ همهی المانهای داخل تبلیغ با استفاده از فرش که قبلاً من به آن اعتراض داشتم، اکنون تبدیل به امضای این سازمان شده و در استفادهی غیر افراطی از آن کمی به بلوغ رسیده.
در این تبلیغ ساده که مورد پسند و سلیقهشخصی من است، اجرا بسیار تمیز است. از نکات منفی که در لحظهی دیدن قابل پردازش نیست، عدم تطبیق سایز گل با فرش در قالب لفاف دور گل است. همچنین به نظرم استفاده از دو جملهی هم معنی، خیلی لازم نبود و یکی از دو جمله کامل میتوانست به تنهایی بار پیام را به دوش بکشد. از نکات مثبت دیگر این تبلیغ استفاده از لوگوی شهر فرش است که نه کوچک و دور از دید است و نه خیلی گلدرشت بوده و در قالب یک المان مجزا کل تبلیغ را متعلق به خود کرده.
علیجاه شهربانوئی: این تبلیغ به یک مساله شایع که در بین تبلیغات ایرانی زیاد دیده میشود مبتلاست. آرم شرکت حجم زیادی از فضای بیل برد را اشغال کرده است.دوم اینکه نیازی به شعرگونه نسبتا جدید نبود چرا که عبارتی نیست که به مخاطب انرژی بدهد. همان حول حالنا الی احسن الحال ، به خاطر اینکه در گوشت و پوست ایرانی ها نفوذ کرده کافی بود. در مورد آرت ورک هم خیلی طرح مشعشعی را ملاحظه نمی کنیم.
برای ملاحظه آرای تبلیغ پرسیل و پریل کلیک کنید
سامان فائق: پرسیل و پریل در این تبلیغ بدون مقدمهچینی و طرح معمّاهای عجیب که این روزها در بین طراحان تبلیغات مد شده، مستقیم فروش ویژهی نوروزی خود را از طریق پیامی بسیار ساده و قابل فهم به مخاطب اعلام میکند.
به نظر میرسد با وجود موضوع کرونا و نیاز مبرم به مواد شوینده جهت ضد عفونی کردن، این تبلبغات و بستهی تخفیف نوروزی مستقیماً در افزایش فروش موثر واقع شود.
تغییر طراحی روی بستهبندی یادآوری خوبی در محل خرید برای مخاطب این تابلوی تبلیغاتی خواهد کرد.
طرح بسیار محافظهکارانه و بدون خلاقیت ولی مستقیم و تمیز اجرا شده و به نظر شخصیِ من تنها نکتهی منفی و اضافی این طرح، استفاده از #وقت_خوب_قدردانی است که هدفی را دنبال نمیکند و از استراتژیهای داغ کردن یک هشتگ نیز بهره نبرده و خاطرهای را نیز زنده نمیکند.
علیجاه شهربانویی: با اینکه خیلی تبلیغ محیطی پرسیل آرت ورک جذابی نداره، اما باید آن را بهترین تبلیغ عید 99 دانست.وقتی این کار را دیدم یاد تبلیغ قرص anacin افتادم که راسر رویز تبلیغش کرده. با کمترین بهتره از زیبایی بصری اما کارا و شفاف. ارائه مجموعه ای از محصولات تند مصرف که "پرسیل" را فریاد می زنند. بنابراین این می تواند یک تبلیغ اثربخش باشد از دید من. تکرار تاثیرگذارترین بخش تبلیغات کالاهای تندمصرف است که البته در سالیان متمادی اثرش مشخص می شود.فقط آن هشتگ ترند شده که برخی رقبا مثل تست هم از آن استفاده می کنند بنظرم زیادی بود.
برای ملاحظه آرای تبلیغ کانون ایران نوین کلیک کنید
سامان فائق: کانون ایران نوین یکی از قدیمیترین و شاید یکی از پرکارترین آژانسهای تبلیغاتی ایران باشد. تعداد پروژههای تبلیغاتی که این آژانس خلق و اجرا کرده و الحق که برخی از آنها از بهترینها بوده کم نیست.
با این حال گاهی برترینها هم دچار خطا میشوند. ارائهی یک طرح که در بهترین حالت شاید فقط یک اثر سورئال هنری باشد که همهفهم هم نیست و بیربط بودن طرح با نوشتهی "گرافیک و عکاسی و چاپ" و اطلاعرسانی بسیار کمرنگ پیام، از نقاط ضعف این طرح کانون ایران نوین است که در نوروز اکران شده.
از طرح که بگذریم، برای دست اندر کاران تبلیغات که این کانون را به عنوان یکی از قطبهای تبلیغاتی (حداقل پرکار) میشناسند، ارائهی خدمات عکاسی و گرافیک و چاپ یک جور عقبنشینی و نزول از اندازهای است که این کانون سالهاست روی آن به بزرگی تاکید دارد.
علیجاه شهربانویی: تفاوت است بین مینیمالیسم و طرحی که پخته نیست.خطوط شکسته وسط هیچ تناسبی با نوشته های بالا سمت راست ندارند.همان نوشته ها هم از نظر انتخاب فونت با خودشان هیچ تناسبی ندارند.این یک مساله همیشگی است که شرکت های تبلیغاتی برای خودشان کمتر وقت می گذارند.
برای ملاحظه آرای تبلیغ بانک آینده کلیک کنید
سامان فائق: این تبلیغ از اسفند ۹۸ اکران شد که با توجه به نوشتهی روی تبلیغ زمان درستی است. کپیرایت ساده و دارای ایهام برای جمله"سال آینده مبارک" جلب نظر میکند. اما معمای خطچین بین حول حالنا و تبریک سال آینده به اشتباه طراحی شده:
در بخشی که مربوط به سال ۹۸ است و تبریک سال آینده گفته شده شاهد سرسبزی و در بحث حول حالنا که مربوط به سال بعد است خشکی نمایش داده شده که باید برعکس میبود.
عدم توازن بین دو بخش اصلی تبلیغ باعث گردیده کانون توجه به یک میزان بین این دو بخش تقسیم نشده باشد و اینجا خلاقیت متاسفانه تاثیر مثبتی در طرح ایجاد نکرده. در انتها باید متذکر شوم که جای لوگو و لوگو تایپ بانک آینده و سایز لوگو مناسب در نظر گرفته نشده و به راحتی دیده و خوانده نمیشود.
علیجاه شهربانویی: متاسفانه طراحی های محیطی بانک آینده در سال گذشته که همین روند را در بهار 99 ادامه می دهد یک مشکل اساسی دارد. عدم درک از ظرفیت رسانه ی محیطی. در سال قبل البته بیشتر تعدد پیام ها مساله تبلیغات میحطی بود و در انتهای سال و نوروز شلوغی آرت ورک.
برای ملاحظه آرای تبلیغ بیمه دی کلیک کنید
سامان فائق: یکی از مهمترین مواردی که در صنعت بیمه از چشم مشاوران تبلیغات جا میماند و مدیران بیمهای هم به آن توجه نمیکنند، این است که بیمه نقش جبرانی دارد نه نقش جلوگیری!!!
جا کردن یک دیدگاه غلط (مراقبتی و جلوگیری به جای جبران) در طرح گرافیکی و به زور گنجاندن ماسکی که تازه برای جلوگیری از انتقال ویروس کرونا موثر نیست و اتصال آن به تخممرغ سفره هفتسین در طرح، برای خلق یک اثر که به اوضاع این روزها ربط داشته باشد از یک موضوع نوید میدهد:
نه بیمه دی، نه مشاوران بازاریابی و نه مشاوران تبلیغاتی بیمه دی یک استراتژی مشخصی برای ارتباط با مخاطب ندارند و فقط از سر رفع تکلیف برای تبلیغات نوروزی، طرحی را اکران کردهاند تا از قافله عقب نمانند ...
علیجاه شهربانویی: این بیل برد به اندازه یک مقاله قابلیت تحلیل دارد که البته با توجه به زمان کوتاه من به برخی آنها اشاره می کنم
اول اینکه تعداد عناصر و خلوتی مناسب است که در این مورد جای تقدیر دارد. اما گرفتار مساله ای دیگری است به نام 2 پیامی که من اسمش را گذاشتم سندروم چند اسمی.
منظورم از سندروم چند اسمی چیست؟ فرض کنید یک نفر چند اسم دارد و می خواهد شما او را با این چند اسم به خاطر بسپارید آیا ممکن است؟ نه احتمالا یا به سختی
در این بیلبرد هم می بینیم 2 پیام ارائه شده. مراقبت از زندگی و تبریک عید نوروز. در بخش وربال که این دو کاملا جدا هستند. اما در آرت ورک تخم مرغ رنگی در آغوش یک ماسک است که چون چتر دارد آن را آرام به زمین می نشاند. حقیقت اینکه من نپسندیدم.
چرا که این یک طرح اولیه و خام است و بنظرم که ملغمه ای از چتر محافظ، ماسک، تخم مرغ عید را در هم آمیخته. قرار است چه بگوید؟ بگوید ماسک محافظ شماست و زندگی ارزش مراقبت دارد؟ با سهل گرفتن می پذیرم اما ربطش به کسب و کار بیمه چیست؟
یک مساله مهم که من از استادانم یادگرفتم زمانی که کارهای بیمه ما را انجام می دادم این بود:" بیمه محافظت نمی کند، بیمه جلوی خطر را نمی گیرد. بلکه پس از وقوع خطر، پیامدهای آن خطر را سهل می کند." پس علاوه بر چند پیامه بودن بنظرم مساله عدم تمرکز به یک آرت ورک طراحی شده را داریم. یعنی طرح یک چیدمان ( دکور) است تا دیزاین
نکته بعدی اینکه چرا اینقدر آرم بیمه دی بزرگ است؟ آیا لازم است. در آخر اینکه ما نمی توانیم از جای خالی گویا گذر کنیم. آن طرح شبیه مدال گوشه سمت راست بالا، اثبات حرف من است.
برای ملاحظه آرای تبلیغ کیف پول سکه کلیک کنید
سامان فائق: استفاده از کیو-آر-کد روی تابلوی تبلیغاتی که تمرکزی در کنار اتوبان روی آن نمیتوان داشت در واقع یک راه تعاملی است که هیچگاه تعاملی ایجاد نمیکند!!! و متاسفانه این روزها بین شرکتها بسیار مرسوم شده است.
طراح بر خلاف اینکه تصمیم داشته روی موضوع پرداخت بدون کارت بانکی که این روزها به دلیل شیوع ویروس کرونا راه مناسبی است، تمرکز کند، ولی نتوانسته آن را به خوبی انتقال دهد و به همین دلیل دست به دامن وصلهی نچسب ماسک روی گوشی شده. این هم رضایتش را جلب نکرده و برای محکم کاری شکل ویروس کرونا را با یک ساین ورود ممنوع در گوشهای دیگر گنجانده. استفاده از کلمه امن که در حوزه پرداخت به امنیت نقل و انتقال وجه دلالت دارد هم در جای اشتباهی استفاده شده چون به دنبال تعریف امنیت در برابر ویروس بوده و تصمیمی به تذکر پرداخت امن بانکی نداشته!!!
علیجاه شهربانویی: متاسفانه الگوی عدم طراحی قابل قبول، در اکثر تبلیغات محیطی که مورد بررسی قرار می گیره یکی است.عدم اجازه به نفس کشیدن تبلیغ ( اهمیت ندادن به فضای خالی) در این طرح هم کاملا مشهوده.گویا طراح خودش هم می دونسته که طرح خوبی اجرا نکرده چرا که در سمت چپ یک طرح و سمت راست هم طرح دیگری را میبینیم که می خوان یک چیز بگن. سوال من اینه وقتی خود طراح به هیچ یک از طرح های سمت چپ و یا راست اعتقاد نداره چطور از مخاطب انتظار داره که از این طرح ها تاثیر بپذیره؟داستان سندروم چندنامی در این طرح هم مشهوده. اینجا هم پرداخت امن پروموت شده و هم تبلیغ دهنده نیم نگاه به یوزر گرفتن برای صفحه ایسنتاگرامش داشته.
البته فکر نمی کنم با اقبالی مواجه بشه در مورد دوم. ( هرچند امیدی به تاثیر پذیری هدف اول هم خیلی نیست.) اما اگر ما می خواهیم با استفاده از تبلیغات آفلاین برای صفحات آنلاین کاربر بگیریم باید یک بازی ذهنی و خلاقانه ایجاد کنیم. صرف قراردادن آدرس مشکل را حل نمی کنه.
برای ملاحظه آرای تبلیغ مواد شوینده تست کلیک کنید
سامان فائق: تست که سال گذشته به بازار ایران وارد شده، از خانم الهام حمیدی به عنوان یک اینفلوئنسر برای معرفی محصولات خود کمک گرفته. همکاری با ایشان در تبلیغات نوروزی هم ادامه داشته.
با وجود اینکه حضور یک فرد تاثیرگذار در تبلیغات احتمال دیده شدن آن را افزایش میدهد ولی این تبلیغ که خانم حمیدی با ساختار قبلی، چه به لحاظ رنگ لباس چه به لحاظ فیگور عکاسی در آن حضور دارد، نشانهی جدیدی برای جلب توجه مجدد به مخاطب نمیدهد. شاید تغییرات میتوانست نگاه بیشتری را به خود جلب کند.
طرح نسبتاً محافظهکارانه و در ادامه تبلیغات قبلی است و تنها اضافه شدن شکوفه و برگ گل در طراحی سعی دارد فضای بهاری را القا کند.
دو جملهی نوشته شده به لحاظ تعداد کلمات مجاز روی بیلبورد زیاد است و میتوانست با یک نوشته کوتاهتر همین مفهوم را برساند.
علیجاه شهربانویی: من این تبلیغ محیطی را یک تبلیغ محتاط می دانم.تقریبا ترکیب آن در چندماه اخیر دست نخورده. شاید اگر سختگیر نباشیم این خودش یک مزیت است بویژه در این شرایط که کسب و کارها در بحران کرونا هستند، توجه به یک "اجرا" می تواند نتایج خوبی ببار بیاورد.
اما شعار این تبلیغ میحطی پیچیده است. من آن را چندبار خواندم اما همانطور که گفتم خیلی آن را مصنوع و مکلف می دانم.مساله چندپیامی یا سندورم چنداسمی در این بیل برد هم هست. به این پیام ها توجه کنید: اشاره به بهار، رایحه خوشایند، فناوری آهنرربایی. گویا برندها نمی خواهند این قانون ساده اما موثر ارائه یک پیام (مزیت) اصلی را رعایت کنند یا نگران اجرای آن هستند.
برای ملاحظه آرای تبلیغ روغن غنچه کلیک کنید
سامان فائق: خلاقیت، نیازی به ژانگولر ندارد. از طرفی به هر زور ربط دادن تصویر به پیام تبلیغاتی، معنی پوشش دادن یکدست این دو توسط دیگری نیست.
در واقع قرار نیست چون در پیام نوشته گل، ماهی را گلباران کنیم. من تصور میکنم که طراح معنی گل کردن را درست متوجه نشده چون میشد با یک نمایش ساده از یک تصویر بشقاب غذای زیبا موضوع پشتیبانی طرح از نوشته و برعکس را به خوبی به نمایش کشید.
علیجاه شهربانویی: روغن غنچه ظرفیت و محدودیت رسانه محیطی را درک کرده. هرچند نحوه چیدمان عناصر مختلف برای گردش چشم شاید ایده آل نیست. نکته مهم تر اینکه شعار ( نوشته) تصویر را حمایت نمیکند. از آن مساله سازتر سه پیامه بودن تبلیغ است. و حتی از این مساله سازتر هم گره کور ماهی، گل کردن آشپزی است که توسط تیم طراحی ایجاد شده واقعا گره کور.اگر قرار بود این برند عید را تبریک بگوید، که خیلی مساله مهمی است و می ارزد که برندها براش پول محیطی خرج کنند باید تبلیغ محصول و آشپزی گل کردن حذف می شد.اگر قرار بود محصول به صورت مستقیم تبلیغ شود کافی بود، محصول نمایش داده می شد و یک مزیت به صورت مستقیم به مخاطب گوشزد می شد. و دیگر نباید سال نو تبریک گفته می شد یا شعار با غنچه آشپزیت گل می کنه ارائه می شد.
و در نهایت اینکه اگر قرار بود باغنچه آشپزیت گل می کنه مساله اصلی تبلیغ میحطی باشه، تبریک سال نو و تبلیغ مستقیم محصول باید حذف می شد و آرت ورکی ارائه می شد که این شعار را حمایت می کرد.
بنظرم شهامت عنصر گمشده ساخت تبلیغات اثربخش در ایران است. ما نگرانیم که روی یک مساله تمرکز کنیم.
برای ملاحظه تبلیغ ماشین لباسشویی دوو کلیک کنید
سامان فائق: دوو از خانم منصوری قهرمان وشو به عنوان اینفلوئنسر استفاده کرده و سعی در جذب توجه مخاطب دارد. از طراحی که بگذریم، باید به این موضوع توجه کنیم که آرام در مقابل سریع و بیصدا در برابر باصدا استفاده میشود. استفاده از عبارت "قهرمان آرام" کل مزیت رقابتی دوو که تولید یک دستگاه لباسشویی بیصدا است را از بین میبرد و به کُند بودن آن دلالت میکند و این خطا حتی سریع بودن اینفلوئنسر در مسابقات را که خیلی حاشیه سازی نمیکند و بیصداست را زیر سوال میبرد...
طراحی تیره زمینه باعث خوانش سخت جملات میشود و شمردن مزیتهای رقابتی دیگر در این تبلیغ اجازه تمرکز روی مزیت رقابتی اصلی را از بین میبرد.
علیجاه شهربانویی: مدتها پیش از سال جدید من این بیلبرد را در سطح شهر می دیدم و به کلمه آرام فکر میکردم.
اگر بپذیریم که کلمه آرام می تواند تداعیات ساکن، بی جنب و جوش و بویژه "آهسته" را در ذهن مخاطب ایجاد باید بگیم این کلمه خیلی درست بکار نرفته. هرچند با سابقه طولانی دوو در تولید ماشین هایی از این دست، تجربه قبلی کاربر به کمک این تبلیغ می آید و ممکن است که بی صدایی را تداعی کند و ممکن است با تجربه بد قبلی، مخاطب آن را قبول نکند. شاید، بازهم تاکید می کنم شاید "قهرمان خاموش" می توانست انتخاب بهتری باشد.
در مورد ارائه مزیت های فرعی هم بنظرم زیاده روی شده و تکرار طراحی بی صدا در بین مزیت های فرعی تکراری است.
نکته مهم در مورد این بیلبرد این است که همه ی عناصر این بیل برد تقریبا هم اندازه هستند. خانم ورزشکار، محصول ، بخش پیام نوشتاری اصلی و فرعی، و آرم دوو و پریمو که این اصلا خوب نیست. بالاخره کدام بخش باید بیشتر به چشم بیاید؟ این نکته مساله بسیار مهمی است که در اکثر تبلیغات ایرانی بچشم می آید.
برای ملاحظه آرای تبلیغ گروه زرین (مایبیبی، مایلیدی، ایزیلایف) کلیک کنید
سامان فائق: سادگی در اعلام پیام و تک پیام بودن تبلیغ که مخاطب را سر در گم نمیکند یکی از مزیتهای این تبلیغ است.
طبیعی است که چون این تبلیغ از طرف شرکت مالک برندهای مذکور است، رنگ و بوی هیچیک را به خود نگرفته باشد. امیدوارم که به این نکته توجه کنیم که این تابلو بیشتر از تبلیغات، متناسب با وضعیت روز جامعه، مسئولیت اجتماعی خود را ادا کرده و تمرکزی روی محصول ندارد و صرفاً به ساختار تصویرسازی برندهای خود در ذهن مخاطب دقت کرده.
تنها نکتهای که به ذهنم رسید این بود که در زمان عبور از کنار این تابلو نوشته بالای تابلو با سایز کوچک نوشته شده بود که کمی خوانا نبود و نیاز به کاهش سرعت یا دقت بیشتر داشت.
علیجاه شهربانویی: تبلیغ گروه زرین هم از تبلیغات موفق چند وقت اخیر است.
یک پیام تشکر ساده و گویا حسب مسئولیت اجتماعی این مجموعه. فقط نکته ای که جای سوال دارد - و البته ایراد کار نیست- سایز آرم زرین به نسبت برندهایش است که باید در بحث معماری برند به آن پاسخ داد.
وگرنه جدای این مساله، تبلیغ ظرفیت تبلیغات محیطی را می داند و تبلیغی است که بنظرم شجاع است و یک هدف را دنبال می کند که این در بین تبلیغات چند مزیته و چند پیامی ایرانی خود یک مزیت محسوب می شود.
در ویدئوی زیر میتوانید نظر کلی علیجاه شهربانویی عزیز را در خصوص تبلیغات ایران در نوروز 1399 ملاحظه کنید:
امیدوارم که این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد.
ارادتمند
سامان فائق