احتمالاً این روزها با یکی از تبلیغات مربوط به سرمایهگذاری در قبرس شمالی روبرو شدهاید. زمانی که در سطح شبکههای اجتماعی به گشت و گذار میپردازید، کافیست با یکی از پستهای مربوط با قبرس شمالی روبرو شوید تا طیف بسیار وسیعی از نظرهای متفاوت را ببینید.
عدهای قبرس شمالی را بهشت برین معرفی میکنند و گروهی با تمام توان به قبرس شمالی حمله میکنند. عدهای معدود هم نظرهای متعادلی دارند و تمامی خوبی و بدی را در یک قاب میبینند و تجربیات شخصی خود را منعکس میکنند.
من در این نوشتار قصد دارم که قبرس شمالی و موضوع سرمایهگذاری و مهاجرت را بررسی کنم و شما را تا اندازهای با موضوع آشنا کنم.
جزیره قبرس بعد از اینکه در سال ۱۹۶۰ استقلال خود را از سلطه بریتانیا بدست آورد، به شکل مشارکتی توسط جوامع یونانی و تُرک جکومت مستقلی را تشکیل داد و ترکیه و یونان حق حاکمیت دولت قبرس را تضمین کردند.
در سال ۱۹۶۳، یعنی پس از گذشت ۳ سال، بین دو جامعه یونانی و تُرک، اختلافاتی در مدیریت کشور در گرفت تا نهایتاً در سال ۱۹۶۴ سازمان ملل متحد، نیروهای حافظ امنیت خود را به جزیره فرستاد که ماموریت این نیروها تا امروز مدام تمدید شده است.
اختلافات ادامه داشت تا در ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴ ترکیه با حمله نظامی، بخش شمالی جزیره قبرس را از این کشور جدا کرد و کشور قبرس شمالی تشکیل شد. دلیل اصلی حمله نظامی ترکیه به جزیره قبرس هم این بود که در سال ۱۹۷۴ دولت آقای سراسقف ماکاریوس یونانی که رئیس جمهور قبرس بود، با یک کودتا که توسط ارتش این کشور شکل گرفت، سرنگون شد و ترکیه که قبل از این کودتا و پس از استقلال این کشور، امنیت قبرس را تضمین کرده بود، برای حفاظت از شهروندان تُرک، تصمیم به حمله نظامی گرفت.
بعد از حمله نظامی ترکیه جزیره به دو کشور تقسیم شد. در جنوب جزیره، کشور قبرس که بین مردم به غلط قبرس اروپایی یا قبرس جنوبی هم نامیده میشود و جزو اتحادیه اروپاست وجود دارد و از طرف دیگر در شمال جزیره، کشور قبرس شمالی تشکیل شد.
به جز ترکیه که در استقلال کشور قبرس شمالی نقش اصلی و اساسی را ایفا کرد، هیچ کشوری در دنیا قبرس شمالی را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمیشناسد و از این کشور تحت عنوان کشور اشغال شده و خودمختار قبرس شمالی نام میبرند.
البته قبرس شمالی به جز ترکیه که به صورت رسمی دارای کنسولگری است، در ۱۳ کشور مختلف اروپایی و آمریکایی و آسیایی، دفتر نمایندگی فعال دارد که این دفاتر حق ارائه ویزا و اجرای امور دیپلماتیک را ندارند و تنها در راستای توسعه روابط تجاری و خدماتی دایر هستند. فعالترین دفاتر نمایندگی دولت قبرس شمالی در کشورهای انگلستان، ایتالیا، آمریکا، فرانسه، استرالیا، آلمان و برخی کشورهای دیگر در اتحادیه اروپا خدمات خود را ارائه مینمایند.
امیدوارم باور داشته باشید که وقتی موضوعی را از یک منظر مورد مطالعه قرار میدهیم، به معنی نفی تاثیر موارد دیگر نیست و تنها از زاویهای خاص موضوع مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. لذا در ادامه این بخش، از منظر کاملاً شخصی موضوع سیاست خارجی را مورد بررسی قرار خواهم داد. این تحلیل نظر شخصی است، احتمالاً جامعیت کامل ندارد و ممکن است در آینده به این ترتیب به واقعیت تبدیل نشود.
قبرس شمالی، یکی از استراتژیکترین کشورها منطقه است. کشوری که از یک طرف قبرس (اروپایی) با حمایت یونان و از طرف دیگر ترکیه بر سر آن حساسیتهای فراوان دارند و مدام در کشاکش هستند. این کشور به گواه تحلیلگران کارکشته ترکیه و نه به نقل از بنده، حیاط خلوت ترکیه است. همین که این کشور به رسمیت شناخته نشده، باعث شده از شبکه پرداخت و بانکداری جهانی منفک باشد. این بدان معناست که تراکنشهای مالی در این کشور قابل انجام است ولی رصد نمیشود. فارغ از صحت اینکه این موضوع باعث سوءاستفاده است یا نه، وجود چنین پتانسیلی میتواند برای هر کشور در جهان جذاب باشد. شاید یکی از دلایلی که موضوع استقلال قبرس شمالی مدام در هالهای از ابهام است و تا امروز تلاشها برای استقلالش به نتیجه نرسیده، همین وضعیت ویژه آن است.
تقریباً هفتهای نیست که خبری درباره قبرس شمالی در سطح بینالملل به گوش نخورد. یا سناتور آمریکایی به این کشور سفر میکند، یا سیاستمدار انگلیسی در مجلس انگلستان سخن از استقلال قبرس شمالی جاری میکند. یا جلسات سران چند کشور با محوریت قبرس شمالی ایجاد میشود یا جناب اردوغان گاهی از استقلال و گاهی از پیوستن قبرس شمالی به ترکیه اطلاع میدهد.
به نظر من که شاید هم اشتباه باشد، سود این کشور در همین وضعیت است ولی حیاتش میتواند در وضعیت استقلال یافته هم ادامه پیدا کند. ضمناً در حال حاضر این کشور برای شهروندانش و افرادی که به آن مهاجرت کردهاند مثل یک کشور رسمی، قوانینی دارد و همگی ملزم به رعایت قوانین هستند و در صورتی که این کشور به صورت مستقل شناخته شود، اوضاع شاید کمی بهبود پیدا کند.
قبرس شمالی یک کشور کوچک با پتانسیلهای بالای نهفته است. وضعیت موجود، یک کشور در آستانه پیشرفت را به نمایش میگذارد و به هر نقطه آن که سر میزنید، ثروتی بالقوه را میبینید که با کمی تلاش میتواند بالفعل شود. این کشور بر خلاف اندک تصاویری که از آن مدام منتشر میشود تا آن را به شدت لاکچری نشان دهد، کشوری در حال توسعه است و کاستیها بعد از مدت کوتاهی نمایان میشود.
از طرفی، همین شرایط ویژه قبرس شمالی، یعنی وضعیت تعلیق و به رسمیت شناخته نشدن آن، امکان تجارت بینالمللی را از او گرفته.این به آن معنا نیست که تجارت بینالمللی در قبرس شمالی وجود ندارد بلکه بدین معناست که شرکتهای بزرگ بینالمللی به دلیل محاسبه ریسکی که انجام میدهند، تمایلی به حضور مستقیم در این جزیره ندارند و آن دسته که این بازار را دارای پتانسیلهای کافی میبینند، از طریق یک واسطه (معمولاً واسطههایی از کشور ترکیه) در این خاک فعالیت میکنند.
کافیست مشکلات سیاسی این کشور به هر نحوی، یعنی یا استقلال کامل، یا پیوستن به قبرس (اروپایی) و یا تبدیل شدن به یکی از استانهای ترکیه بر طرف شود. در هر حال، ما شاهد هجوم شرکتهای بزرگ خواهیم بود.
یعنی حتماً شاهد این خواهیم بود که با وجود اینکه این کشور وضعیت توریستی نسبتاً قابل قبولی دارد، بزرگترین شرکتهای توریستی و هتلهای بینالمللی از پتانسیل نهفته این کشور استفاده کنند. حتماً شاهد هجوم برترین شرکتهای ساختمانی جهان خواهیم بود تا بیش از اینکه امروز شاهد هستیم، صنعت ساختمانی مدرنی بخش توسعه شهری و اقامتی را تامین کند. حتماً رستورانهای بینالمللی مثل اندک برندهای بینالمللی که امروز در این کشور حضور دارند، در صف افتتاح خواهند بود. حتماً برترین شرکتهای کشاورزی جهان، از این مساحت زمین موجود که بلا استفاده مانده، با پیادهسازی جدیدترین و مدرنترین روشها، بیشترین بهره را خواهند برد. حتماً شرکتهای نفتی، گازی، پتروشیمی، اینجا یهشتشان خواهد بود.
حتماً که شاهد رشد سریعالسیر این کشور خواهیم بود.
با وجود اینکه شرکتهای مهم و معتبری قبل از پاندمی کرونا، ساختمانسازی را در این کشور آغاز کرده بودند ولی طبق نمودار قیمت ملک در این کشور، روند تغییرات قیمت نزولی بود. بعد از همهگیری کرونا، به دلایلی مثل ارزانی ملک، آب هوای مطلوب مدیترانهای، امنیت نسبتاً مطلوب و البته سیاستهای سختگیرانه دولت در دوران کرونا که منتج به کمترین تلفات جانی شده بود، تقاضای خرید ملک در این کشور به شدت افزایش پیدا کرد.
از طرف دیگر، صعود افسار گسیخته قیمت ملک در ترکیه، وقوع جنگ روسیه و اکراین و البته موضوع افزایش نرخ مهاجرت در ایران بر تعداد درخواستهای خرید افزود.
افزایش تقاضا در بازار ملکی که امکان توسعه آنی عرضه را ندارد، یک نتیجه در بر دارد : افزایش قیمت. ما بعد از دوران کرونا شاهد صعودی شدن روند قیمت در بازار ملکی قبرس شمالی بودیم و این قضیه تا امروز هم ادامه دارد.
در بازارهای داغ و پرطرفدار، همیشه دو اتفاق به صورت موازی رخ میدهد:
اطلاعات و راهنماییهای غلط و رویا پردازانهای که برخی در این صنعت به خریداران ارائه کردهاند، وضعیت اقتصادی نابهسامان کشور عزیزمان ایران و کاهش هموارهی ارزش ریال و دلایل متعدد دیگری باعث شده تعداد قابل توجهی از خریداران ایرانی که به صورت اقساطی ملکی را خریداری کرده، با افزایش ارزش دلار و پوند (به عبارتی کاهش ارزش ریال) توان پرداخت اقساط را نداشته باشند و با توجه به متون معمولاً سختگیرانه قراردادهای فروش اقساطی املاک، دچار زیانهای فراوان شوند.
این موضوع در بین بیشترین خریداران ملک در قبرس شمالی یعنی خریداران روس و آلمانی تقریباً اصلاً به چشم نمیخورد. در واقع عمده خریداران ملک در کشور قبرس شمالی که تجربه بدی از خرید دارند، ایرانی هستند و آن هم از عدم توانمندی در پرداخت اقساط منشا گرفته.
اما یکی دیگر از دلایل مهم نارضایتی ایرانیان از سرمایهگذاری در املاک قبرس شمالی، موضوع توقع غیرواقعی از سودآوری است. میانگین ارزش ملک در اشل جهانی، سالانه ۱۵٪ تا ۱۸٪ افزایش را تجربه میکند. از طرفی در یکی از رایجترین مدلهای سرمایهگذاری ملکی یعنی پیشخرید، توقع ۱۰ تا ۱۵ درصد سود بیشتر منطقی است.
یعنی نسبت به مبلغ سرمایهگذاری و در صورت پیشخرید ملک، سال اول و دوم (به شرطی که پروسه ساخت دو سال به طول انجامد) میتوان بین ۲۵٪ تا ۳۵٪ افزایش قیمت نسبت به مبلغ پرداختی را انتظار داشت. این مبلغ پس از تحویل ملک، سالانه ۱۵٪ افزایش را تجربه خواهد کرد.
نکته مهم اینجاست که سرمایهگذاران ایرانی، تفاوت ارزش اسمی ملک و ارزش معاملاتی را درست درک نکردهاند. شاید ارزش اسمی ملک در بازار تا ۵۰٪ بالاتر از ارزش معاملاتی باشد. حال سرمایهگذار ایرانی که بر اساس فرمول بالا سود کرده، چون مجبور میشود از ارزش اسمی بازار، مبلغ قابل توجهی کمتر معامله کند، از لحاظ ذهنی در وضعیتی قرار میگیرد که زیان کرده در صورتی که کافیست بر اساس فرمول بالا محاسبه انجام شود تا متوجه شوند که نه تنها در زیان نیستند، بلکه سود عادله خود را نیز کسب کردهاند.
اما یکی دیگر از بزرگترین دلایلی که باعث بروز اعتراضاتی درباره قبرس شمالی شده، دلیل عدم درک تفاوت مهاجرت و سرمایهگذاری است. در یک مطالعه میدانی که توسط شخص من از بین ۳۱ نفر معترض انجام شده، همگی پس از ارائه توضیحات متقاعد شدند که روی سرمایهگذاری ملکی سود عادله را بردند و در حاشیه زیان نیستند ولی شرایط زندگی در جزیره، مخصوصاً شرایط اشتغال (معمولاً کارهای کارمندی) برای آنها مطلوب نبوده و چون نتوانستند شغل کارمندی مورد نیاز خود را بیابند، شرایط سختی را تجربه میکنند و این باعث نارضایتی آنها شده.
واقعیت هم این است که اینجا، فقط برای کارآفرینان و سرمایهگذارانی که توان راهاندازی کسب و کار دارند، فضا باز و اتفاقاً به شدت با پتانسیل بالاست. جمعیت روز به روز رو به افزایش است و همه این جمعیت، نیاز به سطوح مختلف خدماتی دارند.
قبرس شمالی، کشوری خودمختار است که جهان آن را به رسمیت نمیشناسد. صنعت ساختمان در این کشور به شدت رو به رشد است و سرمایهگذاران از کشورهای مختلف اقبال بالایی به آن نشان دادهاند. سرمایهگذاری ملکی اگر با نظر و مشاوره یک کارشناس متبحر باشد تا املاکی انتخاب شود که اسناد آنها پس از تعیین تکلیف سیاسی این کشور در سالهای آینده، دچار مشکل نشوند، قطعاً سرمایهگذاری سودآوری خواهد بود به شرطی که به موضوع سرمایهگذاری به صورت یک بازه ۵ تا ۷ ساله نگاه کنید.
وضعیت سیاسی این کشور در آینده، هرچه که باشد، یعنی چه مستقل شود، چه به قبرس (اروپایی) بپیوندد یا بخشی از خاک ترکیه شود، روشن است. قطعاً در هر سه حالت از وضعیت تعلیق امروز بهتر خواهد بود و برقراری مدل سوئیفت در مبادلات بانکی، پای سرمایهگذاران زیادی را به این کشور خواهد گشود.
من سامان فائق هستم و ممنونم که تا انتهای این مطلب را مطالعه کردید. من از سرمایهگذاری ملکی خارج از ایران مینویسم و محتوا تولید میکنم. خوشحال میشود با شما در حساب اینستاگرامم همراه باشم. لطفاً اینجا کلیک کنید