همانطور که عرض کردم، فعالیت در فضای مجازی و راهاندازی کسب و کار اینترنتی موضوعیست که خیلیها به آن فکر میکنند. مخصوصاً که اوضاع حاکم بر جهان و موضوع کرونا این خواست و تمایل را تشدید کرده است.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که معمولاً استارتآپها را با شکست روبرو میکند، عدم توانمندی در تهیه یک جدول مالی است که در آن هزینههای پنهان و پیشبینی نشده به خوبی دیده شده باشد.
برای محاسبه درست این موضوع، نیاز نیست که مدیر امور مالی خوبی باشید، تنها کافیست کمی مطالعه کنید و از مشاورین در حوزه راهاندازی کسب و کارهای اینترنتی مشورت بگیرید.
در ادامه به ارائه چند سرفصل که معمولاً اشتباهاً در محاسبات شما نمیآید خواهم پرداخت:
امروزه با یک جستجوی ساده در سطح اینترنت به تعداد قابل توجهی، فروشگاهساز آنلاین یا طراحان فروشگاه اینترنتی روبرو خواهید شد. ولی مطمئناً این کافی نیست. اینکه شما دقیقاً بدانید چه ویژگیهایی مورد نیاز شما خواهد بود نیمی از راه سفارش دادن است. معمولاً به دلیل اینکه آگاهی کاملی در این زمینه وجود ندارد، در حین سفارش فروشگاه اینترنتی هزینهها مبنی بر اعلام برنامهنویس و طراح، مدام در حال افزایش خواهد بود.
از طرفی سفارش یک وبسایت به تنهایی کافی نیست. شما باید نیازهای خود برای تهیه انواع ابزار شامل ابزارهای بازاریابی، ابزارهای آنالیز، نیازمندی خود به انواع سیستم مدیریت مشتریان، چت آنلاین و هر آنچه که به آن فکر میکنید را بدانید و هزینههای آن را محاسبه کنید.
ضمناً برای بالا بودن یک وبسایت، شما نیاز به میزبانی دارید که معمولاً در بدو فعالیت با حداقل فضا توسط طراح دیده میشود و به مرور زمان مبلغ مربوط به این سرفصل به اندازهی کافی افزایش پیدا میکند. از این بگذریم که گاهی ممکن است تصمیم بگیرید، از دو سرویس به صورت موازی استفاده کنید تا سرویسدهی شما دچار نقصان نشود.
آخرین موضوعی که در این سرفصل میتوان به آن اشاره کرد، موضوع هزینههای مرتبط با نگهداری و بروزرسانی ویژگیهای مختلف وبسایت شماست. بسته به سرعتی که برای اعمال تغییرات نیاز خواهید داشت، مطمئناً هزینهها میتواند تا چند برابر تغییر نماید.
همین که کار خود را آغاز میکنید به اهمیت تولید محتوا چه برای نمایش محصولات و چه برای استفاده در کانالهای مختلف توزیع محتوا مثل شبکههای اجتماعی پیخواهید برد. همین که با درک این موضوع آغاز به قیمت گرفتن از تولید کنندگان محتوا میکنید، متوجه میشود که از ابتدا فقط نوک یک کوه یخی را دیدهاید و بدنه بزرگ زیر آب خودش را برای شما نمایان نکرده است.
از موضوع محتوا که بگذریم، همین که متوجه میشوید جذب مشتری نیاز به بازاریابی و تبلیغات دارد و یک استراتژی بازاریابی برای خود مینویسید، درد اصلی را که پرداخت هزینه برای پخش محتوا است را احساس خواهید کرد.
یکی از مواردی که ما را دچار مشکل میکند تا فکر کنیم کسب و کارهای اینترنتی سود بالایی دارند ، این است که هزینه جذب مشتری اولیه و بازگشت او برای خرید مجدد را یا اصلاً محاسبه نمیکنیم یا معمولاً با یک استعلام سر و ته آن را به هم میآوریم.
هرچند که یکی از مزیتهای کسب و کارهای اینترنتی این است که از انواع مشابه سنتی خود کوچکتر هستند ولی این بدان معنا نیست که هیچ نیروی کاری در این کسب و کارها مورد نیاز نیست و یک نفر میتواند همهی کارها را انجام دهد.
هزینه نیروی فنی، هزینه برای انبارداری، نیروی پشتیبانی و ... معمولاً از یک کف آغاز میگردد و با افزایش فروش به صورت چشمگیری افزایش پیدا میکند.
من تصمیم نداشتم که تمامی هزینههای پنهان در راهاندازی یک کسب و کار را بنویسم، تنها قصد داشتم که موضوع حاشیه سود بالای کسب و کارهای اینترنتی را نقد کنم و قید کنم که بدانیم کسب و کارهای اینترنتی در صورتی که اقدامات اشتباهی نداشته باشیم حداکثر بین 10 تا 15 درصد سود خالص خواهد داشت و متصور بودن سود بالا در فروش و کم بودن هزینهها منجر به قیمتگذاری اشتباه خواهد شد که بعد از مدتی فعالیت دیگر صرفه اقتصادی برای ما نخواهد داشت.
ممنون میشم اگر تجربهای در این خصوص دارید، در قالب کامنت آن را بنویسید.
اینجا کلیک کنید و مطالبم در کانال تلگرامی استودیو 5 را مطالعه کنید. ( با فیلتر شکن باز کنید)