ملت عشق نوشته الیف شایاک نویسنده ترک تبار شامل دو داستان است که به شکل موازی روایت میشود. یک روایت آن در زمان حال در آمریکا می گذرد ، الا زن متاهل خانهدار و غمگینی است که برای رفع روزمرگی شروع به کار در یک انتشاراتی میکند و برای اولین کارش کتابی درباره مولانا ، نوشته عزیز اوهارا را ویراستاری می کند ، او کم کم جذب این عارف بزرگ و نویسنده آن می شود. روایت دوم در چندین قرن قبل در قونیه می گذرد و درباره رابطه خاص و معنوی مولانا جلاالدین بلخی و درویشی پارسی به نام شمس تبریزی است
بیاید درباره کتاب تا همین جا صحبت کنیم و برویم به دنبال بحث شیرین حواشی ، فکر کنم کتاب ملت عشق جزء کتاب های باشد که در فضای کتابخوانی ایران صحبت های زیادی دربارش شده یکی از پر بحث ترین نظرات این بود که الیف شایاک با این کتاب می خواسته مولانا را برای کشور ترکیه مصادره کند، نمی دانم آیا شایاک در واقع همچین قصدی را داشته یا خیر ولی برای کسانی که عاشق مولانا هستند به هیچ وجه مهم نیست او متعلق به چه کشوری باشد مولانا شخصیتی است ورای مرز و محدوده او را نمی توان به زبان و کشور و ..... محدود کرد مولانا به قلب های تعلق دارد که اشعار او را می فهمند ، حالا ما ایرانی ها ، افغانستانی ها و ترک ها بخواهیم بر سر مالکیت او بحث کنیم به نظرم مولانا با شرق شناسی که در غرب ترین نقطه زمین با اشعار او ارتباط برقرار میکند هم وطن است
دومین مورد این بود که ارجاعات تاریخی این کتاب درست نیست بله این خرده ای است که به خانم شایاک گرفته می شود که حتی اگر قرار است رمانی نوشته شود بهتر است با تحقیق و موشکافی بیشتری انجام گیرد مثل کاری خانم تجدد در کتاب عارف جان سوخته انجام داده اند
نکته ای بعدی سرنوشت شخصیت ها و علی الخصوص الا بود دوستان باور کنید این یک رمان بود زاید تخیل یک نویسنده و اینکه قرار نیست یه خانم در آمریکا با یک فرهنگ متفاوت ، شبیه به معیار های ما زندگی کند اتفاقا نکته شایاک هم همین بود آیا شما به عنوان یه خواننده بعد از اتمام کتاب می توانید به مانند مولانا به الا و عزیز ورای تصمیماتی که گرفتند( چه درست و چه غلط) احترام بگذارید.
پس چرا با این همه هیاهو ملت عشق به یکی از پرتیتراژ ترین کتاب های ایران تبدیل شده است ؟ به نظرم بدون شک تشنگی ما درباره مولانا بود که موجب این موج شد مخاطب عام ایرانی هیچ منبعی برای شناخت مولانا نداشت و این کتاب به مانند آبی البته نه چندان گوارا تشنگی او را رفع کرد بدون شک خود من به عنوان یک مخاطب عامی بعد از خواندن این کتاب جذب مولانا و شمس شدم و شروع به خواندن منابع دیگر و در انتها مثنوی کردم پس بیاید به خانم شایاک برای اینک باعث شد ما دوباره به سراغ مولانا و شمس برویم بیشتر احترام بگذاریم ، البته غافل نشویم از نکته دیگری که فکر کنم برای خیلی ها مثل من جذاب بود چهل قاعده عشق شمس تبریزی ، شمس هم طراز مولاناست ، یار و استاد اوست ولی بسیار مجهور و ناشناخته ، فراموش نکنیم در نبود شمس مولانای هم وجود نداشت