حدود یک سال و نیم است که به دیوار آمدهام و در بخش مربوط به پرداخت حقوق و دستمزد کار میکنم. ما در دیوار در بحث حقوق و دستمزد نگاه یکطرفه و یکسویه نداریم بلکه افراد زیادی در این زمینه تصمیمگیری میکنند و تصمیمگیری آنها براساس پایش بازار، کوشش آدمها و تلاش برای پرداخت منصفانه است. در حقیقت دیوار همیشه سعی میکند بازار را بسنجد و میزان کار و توانایی خود افراد را هم در نظر میگیرد تا در زمینه پرداخت حقوق و دستمزد، اجحافی در حق بچهها صورت نگیرد و همه چیز عادلانه باشد.
تلاش و کوشش آدمها دیده میشود
تلاش میشود کسی که در دیوار کار میکند، با توجه به زحمتی که میکشد و کاری که انجام میدهد، از دریافتیاش راضی باشد. نگاه جالب توجه دیگری که در دیوار نسبت به حقوق و دستمزد افراد وجود دارد، این است که دیوار تلاش میکند تا در همه پوزیشنهای کاریاش تاپ مارکت باشد. بنابراین سعی بر این است که با توجه به شرایط جامعه و مسائل اقتصادی و اجتماعی که در جامعه وجود دارد، همکاران دیوار دریافتیشان راضیکننده باشد.
نکتهای که من طی مدتی که در دیوار کار میکنم، متوجه شدهام این است که اگر فردی با جان و دل کار بکند و همه تلاشش را به کار ببندد، تلاش و کوشش او دیده میشود و در دریافتی او تاثیر مستقیم دارد.
نکته جالب دیگر این است که تعیین حقوق و مزایای آدمها براساس روابط خاصی نیست بلکه براساس میزان تلاش آنها و حق طبیعی آنهاست و به آنها هم به همین صورت القا میشود که به خاطر عملکرد عالیشان این دریافتی را دارند و نه چیز دیگری. این از قشنگیهای کار در شرکتی مثل دیوار است که این حس را در آدمها ایجاد میکند که اگر بهترین خودشان باشند و عملکرد فوقالعادهای داشته باشند، عملکرد آنها دیده میشود و حس رضایتبخشی در نهایت برای آنها ایجاد خواهد شد.
البته در هر جا و در هر شرکت و سازمانی ممکن است افراد ناراضی هم وجود داشته باشند؛ شاید به خاطر اهداف بزرگتری که برای خودشان در نظر گرفتهاند. ولی چیزی که من الان در دیوار میبینم و تجربهای که من دارم، نشان میدهد که اکثریت بچهها از دریافتی خود و شرایطی که به لحاظ حقوق و دستمزد دارند، راضی هستند.
سختیهای کار در بخش دستمزدها
من به خاطر ماهیت کاری که در دیوار انجام میدهم، با اکثریت و شاید تمامی کارکنان دیوار در ارتباط هستم و چون کار من مربوط به مسائل مالی و حقوق و دستمزد است که جایگاه حساسی دارد، وقتی بچهها مراجعه میکنند و سوالاتی از من دارند، همیشه این نگرانی را دارم که مبادا به آنها به نوعی پاسخ بدهم که شفاف نبوده باشد یا باعث نگرانی، دلهره و ناراحتیشان بشوم. چون خواسته من این است و در ساختار دیوار هم به همین صورت است که خیلی شفاف به بچهها پاسخ بدهیم و جوری رفتار کنیم که آنها کمترین نگرانی را داشته باشند.
لذتبخشیهای کار در دیوار
از جمله بخشهای لذتبخش کار من همین ارتباط گستردهای که با همه اعضای تیم دیوار و سازمان دیوار دارم، است و این ارتباطات را دوست دارم. از دیگر بخشهای لذتبخش کار در دیوار برای من این است که تلاش میکنم بهعنوان بخشی از یک تیم، پاسخگویی درستی در مقابل مسائل مالی و بچهها داشته باشم. مثلا اگر درخواست وامی دارند یا در زمینههای مالی درخواستی دارند، اینکه بتوانم بخشی از روند تسریع دریافت این وام یا برطرفکردن مسائل مالی بچهها باشم، خیلی برایم لذتبخش است.
همچنین این مسئله که پرداختی به بچهها بهصورت مرتب و منظم و در تاریخ مشخصی انجام بشود، حس خیلی خوبی در من ایجاد میکند. الان در دیوار این فرهنگ بین بچهها وجود دارد که آنها میدانند اول هر ماه، هر اتفاقی که بیفتد و هر مشکلی که دیوار با آن مواجه باشد، حقوق و دستمزد خود را دریافت میکنند و فکر میکنم این یکی از جنبههای بسیار مثبت و رضایتبخش کار در دیوار است.
این نکته را هم باید اضافه کنم که با توجه به تعداد بالای افرادی که در این مجموعه مشغول به کارند، پرداختی منظم و به موقع و در یک زمان مشخص به این تعداد از افراد، کار آسانی نیست ولی دیوار دارد آن را به خوبی انجام میدهد.
حتی اگر تعطیلاتی در پیش باشد، هدف ما این است که قبل از هر تعطیلی، پرداختیهای بچهها انجام شود که حتی بابت یک روز هم نگرانی نداشته باشند. تلاش برای پرداخت منظم دستمزد این تعداد افراد شاید با کمی خستگی همراه باشد ولی همین که چنین کاری انجام میشود و من هم واسطهای در این زمینه هستم، جذابیت زیادی برای من بههمراه دارد.
مزایای کارکردن در دیوار
یکی از مزایای کارکردن در دیوار برای من این است که ارتباطات قویتری میتوانم برقرار بکنم. وقتی خودم را با دو سال پیش مقایسه میکنم، به وضوح این قدرت برقراری ارتباط را در خودم میبینم. نکته مهم دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم، این است که در دیوار هیچ فرقی نمیکند که چه کسی با چه موقعیت شغلی به بخش مالی مراجعه کند و کاری داشته باشد، در هر دو صورت با یک سرعت و با یک کیفیت به هر دو نفر پاسخ داده میشود.
الان این قدرت در خود من ایجاد شده که هیچ تفاوتی بین پاسخگویی به افراد در پوزیشنهای مختلف کاری نباید وجود داشته باشد و این بخشی از فرهنگ سازمانی دیوار است.
به نظر من، بزرگترین مزیت کارکردن در دیوار برای بچهها و برای خود من این است که در اینجا به آدم جسارت انجام کارهایی را میدهند که قبل از آن فکر نمیکردی توان انجامش را داشته باشی. اما در دیوار فضای کاری به نوعی است که به آدمها فرصتهای زیادی داده میشود و ترس آنها از انجام کارهای ناشناخته میریزد و به نظر من اینجا فرصتهای رشد زیادی برای همه آدمها وجود دارد.
برای دیوار آدمها در اولویت هستند
ما در دیوار، یک مجموعه جوان هستیم؛ بنابراین انتظار اشتباه همیشه وجود دارد؛ اما مسئله مهم نحوه برخوردی است که در دیوار با اشتباه میشود. در اینجا اگر کسی اشتباهی مرتکب شود، در وهله اول سعی میشود استرس را از او دور کنند و بعد در یک شرایط آرامتر به اشتباه رخداده میپردازند. یعنی برای دیوار، فرد در درجه نخست اهمیت قرار دارد. برخوردها هم به این صورت نیست که کسی فکر کند اگر اشتباهی مرتکب شد، فرصتی برای جبرانش وجود ندارد. ضمن اینکه در دیوار برخورد با اشتباه همراه با ارائه راهکار است؛ مثلا میگویند اگر به این صورت عمل میکردی، این اتفاق نمیافتاد یا این اشتباه رخ نمیداد. بنابراین، نحوه برخورد با او طوری است به کسب تجربه برای موقعیتهای بعدی کمک میکند و فرصت یادگیری را برایت فراهم میکند.