نویسنده: یوس گردر
در این داستان پسر پانزدهستینالهای بهطور اتفاقی به دستنوشتهای از پدرش دست مییابد. در حالی که پدرش ۱۱ سال پیش به دلیل ابتلا به بیماری صعبالعلاجی از دنیا رفته و در آستانه مرگ، نامهٔ دور و درازی برای پسرش از خود به جا گذاشتهاست. به گفته مادرش، بیشترین غم و اندوه پدر در آستانه مرگ این بودهاست که پیش از آن که بتواند پسرش را بشناسد باید بمیرد. دختر پرتقال گفتگوی فلسفی و شاعرانه بین پدر و پسری است که در دو زمان مختلف زیستهاند. پدر ماجرای آشنایی با دختری را به شیوهای جذاب برای پسرش بازگو میکند. پسر با خواندن یادداشتهای پدرش دید جدیدی نسبت به زندگی پیدا میکند.
رمان «دختر پرتقالی» گفتگوی فلسفی و شاعرانه بین پدر و پسری است که در دو زمان مختلف زیستهاند. پدر ماجرای آشنایی با دختری را به شیوهای جذاب (به طریق دست نوشته) برای پسرش بازگو میکند و در نهایت، پسر با خواندن یادداشتهای پدرش، دید جدیدی نسبت به زندگی پیدا میکند.
داستان توسط راوی، پسری پانزده ساله روایت میشود. اسمش «جرج رِد» است و به همراه مادرش، یورگن (ناپدری) و میریام (خواهر کوچک و هجده ماهه) زندگی میکنند. جرج رِد به طور اتفاقی به دست نوشتهای از پدرش دست مییابد. در حالی که پدرش (پزشک هم بوده) یازده سال پیش به دلیل ابتلا به بیماری صعب العلاجی از دنیا رفته بود و در آستانهی مرگ، نامهی دور و درازی برای پسرش از خود به جا گذاشته بود. به گفته مادرش، بیشترین غم و اندوه پدر در آستانه مرگ این بوده که پیش از آن که بتواند پسرش را بشناسد، باید بمیرد.
داستا طوری روایت میشود که به گونهای خواننده احساس میکند شخصیت داستانی، خود نیز خالق شخصیت پدرش و یا توسط نویسنده در نقشِ پدر خلق شده است. داستان بر روی یک خط صاف و مستقیم با یک حادثه (و آن کشف دست نوشتههای پدر) آغاز و بدون هیچ حادثهای کشش دار با خلق سوالات فلسفیِ درونی انسانی به پایان میرسد. در واقع خواننده از نگاه راوی به سوالات مهیج و تکان دهنده و پاسخهای درونی نویسنده که توسط راوی پرسیده و در در مسیر داستان روایت میشود