با اینکه از دوران ابتدایی کلاس زبان رفتم و تا ابتدای دبیرستان این روند ادامه داشت و مقاطعی هم در دوره دانشجویی و بعد از اون کلاس زبان میرفتم اما هیچ وقت نتونسته بودم اونطور که میخوام پیش برم و همیشه ضعفها یا مشکلاتی پیش وجود داشت. تا جایی که دیگه فکر کردم مشکل من با زبان انگلیسی حل نخواهد شد!! و موضوع تا حدی جدی شد که سعی کردم زبانهای دیگهای رو یاد بگیرم و کلا زبان انگلیسی رو رها کنم.
اسفند سال گذشته تصمیم گرفتم دکمه خاموش بقیه فعالیتهای زندگی رو برای مدتی بزنم و مشکلم با زبان انگلیسی رو حل کنم. مسیر رو با راهنمایی یک معلم (آقای تهرانی) شروع کردم و معیار ارزیابی سطح نهایی رو هم گذاشتم شرکت در آزمون آیلتس در نیمهی سال. به دلیل اینکه شغل تمام وقت داشتم و مسائل پیرامونی زندگی، زمان آزمون رو به تعویق انداختم تا اینکه نهایتا آذر ماه یک ماک تست در موسسه ایرسافام دادم و نتیجه به شرح زیر شد.
بعد از آزمون ماک، تصمیم گرفتم بخشهای باقی مانده (مثل Task1 رایتینگ) که تا اون زمان وقتی براشون نگذاشته بودم را بخونم و نهایتا تا قبل از پایان سال آزمون بدم. تا اینکه مثل همیشه روز 21 دی توسط مسئولین زحمتکش! غافلگیر شدیم و اعلام شد "دیگه آزمون برگزار نمیشه مگر اینکه تا پایان همون روز در تاریخهای موجود ثبت نام کنید!"
نهایتا آزمون 20 اسفند را ثبت نام کردم و با نرمش قهرمانانه در بعضی از مهارتها خودم رو به آزمون رسوندم.
این متن رو برای انتشار در گروه تلگرامی آیلتس هولدینگ پرگار نوشتم، چون در تمام طول مسیر تجربههای دوستان دیگه کمک کرد در مسیر بمونم و به تلاشم ادامه بدم.
تجربه سنتر:
محل آزمون من موسسه دین و دانش بود. فضای آرومی داشت و برخورد پرسنل هم مناسب بود. (یه مزیتی که داشت چون سرویس بهداشتی داخل ساختمان بود لازم نبود دوباره مدارک برای ورود چک بشه و تا بیست دقیقه قبل آزمون میشد ازش استفاده کرد.)
اطلاعات در مورد ممتحن (Examiner) بخش Speaking:
من به دلیل اینکه با شنیدن اسم اگزمینر در روز آزمون استرس نگیرم، اطلاعاتی در مورد اگزمینرها نداشتم و فقط از پارتنر اسپیکینگم شنیده بودم که دین و دانش سه اگزمینر داره و اطلاعات مختصری از قبل داشتم. آقای ایروانی برخوردشون خیلی خوب بود و با اینکه بعدا شنیدم که بچهها میگن تند صحبت میکنند، به نظرم سرعت مکالمهشون هم نرمال و خوب بود همچنین ارتباط چشمی و کلا نوع توجهشون به جوابها هم خیلی مثبت بود که باعث شد حس مثبتی در طول آزمون اسپیکینگ داشته باشم هرچند که پارت سه تعداد سوالاتش تقریبا زیاد شد! البته به دلیل استرس و اینکه کلا تند حرف میزنم، بیشتر از اینکه خیلی روی نکات گرامری تمرکز کنم روی Fluency تمرکز داشتم چون در ماکهای اسپیکینگ قبل آزمون، هم بهم گفته شده بود که اگر بتونم Fluent باشم میتونم نمره 6.5 رو بگیرم در نتیجه به جز یک بار، دیگه فرصتی پیش نیومد که خودم رو اصلاح کنم.
مقدار ساعت مطالعه و الگوی مطالعه:
من تا ساعت 5 سرکار بودم در نتیجه زمانم برای مطالعه خیلی محدود بود. تقریبا سعی میکردم روزی 2.5، 3 ساعت رو بخونم. بعضی روزهای پنجشنبه و جمعهها هم که تعطیل بود ساعات مطالعهام بیشتر بود.
برای اینکه متعهد باشم به درس خوندم کلاس رایتینگ تسک 2 رو شروع کردم و با توجه به اون کلاس سعی میکردم برنامهریزی کنم و درس بخونم. منم مثل خیلی از بچهها به شدت سردرگم بودم و نمیدوستم چطوری برای هر مهارت وقت بگذارم و یا چه کتابی رو انتخاب کنم برای خوندن ولی نهایتا ماههای اول بیشتر ریدینگ و لیستنینگ میخوندم و رایتینگ هم با توجه به کلاس تمرین گرامر حل میکردم. مرداد و شهریور به دلایل شخصی زیاد نتونستم منظم پیش برم اما سعی میکردم پیوستگی رو حفظ کنم. از مهر منظمتر شروع کردم و سعی کردم تقریبا حدودا 3 ساعت بخونم (با توجه به اینکه شاغل بودم این میتونست روزی خیلی کمتر و گاها برای جبران بیشتر هم بشه) و نهایت 18 آذر آزمون ماک دادم.
بعد از اومدن نتیجه ماک خصوصا بعد از 21 دی که مجبور شدم برای 20 اسفند ثبت نام کنم دیگه تقریبا سعی میکردم هر روز 2 مهارت رو توی برنامهام داشته باشم (لیستنینگ، اسپیکینگ/ ریدینگ، رایتینگ) و عموما جمعهها یا روزهای تعطیل که خونه بودم تست بزنم. (البته من تا همین آخرها هم خیلی آزمون خطا داشتم تو برنامه. مثلا یه هفته هر روز سعی میکردم یه passage ریدینگ بزنم، لیستنینگ بزنم و یا ترنسکرایب کنم و در کنارش تمرین با پارتنر هم داشته باشم ولی این روزهای فعال زیاد دوام نداشت :))
تجربه شرکت در کلاسهای زبان:
من چون شاغل بودم برای متعهد شدن از نظر زمانی و البته ضعف جنرال انگلیش با کلاس خصوصی رایتینگ تسک 2 شروع کردم. این کلاس با گرامر شروع شد و یادگرفتن گرامرهای ضروری و البته مهمی که خیلیهاش رو با همه اون پیشینه زبانی که گفتم، یا بلد نبودم یا اصلا یادم نبود کمک کرد تا بهبود در فهم ریدینگ داشته باشم و کلا خیلی روش ایشون برای من کار کرد.
بعد از آزمون ماک هم به دلیل نگرانی خیلی زیاد برای اسپیکینگ و رایتینگ تسک 1 به توصیه یکی از دوستانم مدتی با یک معلم دیگه کلاس رفتم (ieltsdave) که اون هم برای من به شدت موثر بود و خیلی راضی بودم (من تا اوایل دی تسک 1 رایتینگ اصلا نخونده بودم و اسپیکینگ هم با وجود تمرین با پارتنر و ... خیلی سردرگمی و نگرانی داشتم). ماه آخر هم به دلیل مشکلاتی که در زمانبندی در ریدینگ داشتم و دوست داشتم نمره بهتری در این مهارت کسب کنم ویدیوهای آفلاین همین معلم رو تهیه کردم که برای من موثر بود.
این وسط ویدیوهای سایمون، دوره رایگان لیستنینگ بیان برتر که شدیدا هم پیشنهاد میکنم و اینطور چیزهارو هم دیدم.
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای لغت:
برای لغت منبع جدایی نداشتم و لغتهایی که توی این مدت یاد گرفتم بخشی از پروسه خوندن ریدینگ و لیستنینگ بود اما از آذر ماه یه دفتری برداشتم و سعی کردم تازه یه لیست از لغتهای کتابهایی که خوندم و یا دارم میخونم درست کردم تا بشه هفتههای آخر مرورش کنم.
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای گرامر:
به پیشنهاد معلم رایتینگم کتاب Destination B1 رو تهیه کردم و تعداد محدودی از درسهاش رو خوندم وتمرینهاش رو حل کردم. ولی برای اینکه کاربرد گرامر در رایتینگ رو بهتر یاد بگیرم بعضی اوقات از فایل PDF که 100 سمپل رایتینگ داره و در گروه هم هست اون گرامر خاص رو سرچ میکردم و بررسی میکردم برای چی استفاده شده (مثلا شرطیها یا ...). علاوه بر این برای فهم بهتر ریدینگ خصوصا زمانی که تازه شروع کرده بودم، نوع گرامری که در متن استفاده شده رو هم بهش توجه میکردم.
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای ریدینگ:
ریدینگ رو با کتاب Inside reading Intro شروع کردم و بعد به مرور کتاب 1 و 2 رو هم خوندم. کتاب اینترو رو میتونم بگم همه تمرینهاش رو حل کردم اما توی دوتا کتاب بعدی خیلی تمرینهارو درست حل نکردم. تلاشم هم در ریدینگ خوندن فهمیدن کامل متن بود چون اون موقع که ضعیف بودم همین که حدس میزدم فکر میکردم فهمیدم و همون باعث میشد خیلی جاها اشتباه کنم. این وسطا چند درسی از کتاب اکتیو 4 و Focus on vocabularyجلد 2 هم خوندم اما تعداد خیلی محدود و به پیشنهاد معلم به جای خوندن کتاب جدید همون کتابهای Inside رو مرور کردم.
یه کار دیگه هم که میکردم این بود که عموما فعلهارو در متن هایلایت میکردم و لغات رو توی خود کتاب مینوشتم. بعد از آزمون ماک هم بهم پیشنهاد شد که اگر میخوام نمرهام افزایش پیدا کنه باید جملات بیشتری بفهمم و بخونم در نتیجه کتاب Concept and comment رو شروع کردم که به دلیل وقت محدود خیلی سطحیتر از کتابهای inside خوندمش. در زمینه تست زدن هم یه دورهای با پارتنر اسپیکینگم با هم روزی یه پسیج ریدینگ میزدیم که از یه جایی به بعد من لفت دادم :) ولی تقریبا یه ماه و نیم آخر، آخر هفتهها تست میزدم. متاسفانه به دلیل برنامهریزی غلط خیلی از کمبریجهارو نزدم (15،16،17 کامل اما بقیه هر متنی یه ناخنکی بهش زدم).
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای لیسنینگ:
لیستنینگ رو اول با کتاب Get ready for IELTS Listening که برای سطح Intermediate هست شروع کردم بعد هم کتاب Listening for IELTS آبی رنگ، اما بعد از مدتی به پیشنهاد معلم رایتینگم، شروع کردم به زدن خود کمبریجها. به این صورت که مثلا 8 تا سکشن 1 پشت سرهم زدم بعد سکشن 2 و بعد 3 و 4. بعد از اینکه لیستنینگ رو میزدم سعی میکردم ترنسکرایب کنم و با سه تا ماژیک هایلایت بخشهایی که نشنیدم، مشکل املا داشتم و کلمات جدید رو در ترنسکرایب انتهای کتاب هایلایت کنم. نهایتا بعد از پایان این دوره شروع کردم به زدن آزمون کامل و ترنسکرایب. در کنارش در زمانهای مرده پادکست گوش میدادم (اپیزود تکراری از یک پادکست مثلا پادکست All in the mind) البته این پادکست هم به مرور تبدیل به همون گوش دادن به فایلهای تکراری لیستنینگ آزمون در زمانهای مرده شد. تقریبا تا زمان آزمون دو سری از کتابهای 8 تا 13 زده بودم هفتههای آخر هم روی کتابهای باقیمانده کار کردم و باز هم به فایلهای تکراری همین کتابها پرداختم.
دوره رایگان موسسه بیانبرتر، ویدیو لیستنینگ سایمون، ویدیوهای لیستنینگ لیز و یه سری از این طور چیزا رو هم داشتم. و تقریبا یکی دو ماه هم پادکست IELTS speaking for success رو اونم تاپیکهای محدود و تکراری گوش دادم (البته به قصد اسپیکینگ).
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای اسپیکینگ:
اسپیکینگ رو از همون اول با پارتنر شروع کردم یعنی یه کلاسی با هم میرفتیم که کتاب Vocabulary for IELTSمنبعش بود (تعداد 7 درس فکر کنم جلو رفتیم). یه تمرین این بود که فایلهای صوتی اون کتاب رو سعی کنیم شدوینگ انجام بدیم از اونجا شروع کردیم و خیلی هم به نظرم اون کتاب لولش خوب بود برای منی که خیلی کلمههای اکتیو سطح بالاتر نداشتم خصوصا برای اسپیکینگ. بعد شروع کردیم شبی در حد یک ساعت حرف عمومی زدن و از روزمون انگلیسی صحبت کردن و بعد هم چندین شب روی پارت 1 کار کردیم که منبعمون کتاب Maximizer بود. بعد یه مدت پارت دوم و سوم رو از کتاب ماکار ادامه دادم. یه مدت هم اجتناب کردم و نخوندم کلا چون واقعا برام چالش بود این مهارت. مجدد با ماکار و نهایتا یه ماه و نیم آخر تمرکز رو گذاشتم روی اپلیکیشن آیلتس اسیستنت و مجدد با پارتنر کار کردم.
توی یه ماه آخر توی کلاسی که داشتم یه سری نکات هم برای اینکه مثلا چطوری به سوالات هر پارت جواب بدم تا بتونم مهارتم رو نشون بدم و یه سری از این چیزا یاد گرفتم و برای حسهای مختلف یه سری اصطلاح یاد گرفتم و سعی کردم تمرین کنم تا بتونم طبیعی به کارشون ببرم.
منابع مورد مطالعه و شیوه مطالعه برای رایتینگ:
بعد از کلاسی که رفتم و کار کردن گرامر و سایر نکات لازم برای پاسخگویی به سوالات رایتینگ مثل اینکه چطور به هر تیپ سوال پاسخ بدیم و نکاتی از introduction و conclusion و ...، کتاب IELTS essay from examiners که فایلش در گروه هم هست رو خوندم (تعداد محدود) البته همون تعداد رو سعی کردم phrase های کاربردی رو ازش دربیارم باهاش جمله نویسی کنم و سعی کنم با تمرین و تکرار فعالش کنم.
به نظرم یکی از بخشهای خیلی مهم برای ما اینه بتونیم سوال رو بفهمیم و یه پارگراف به فارسی در مورد موضوع بنویسیم. یکی از تمرینات من در طول دورهای که کلاس میرفتم هم همین بود سعی کنم سوال دوطرفه بپرسم و برای اون دلایل فارسی بنویسم.
من کلا خیلی روی رایتینگ تسک 2 بعد از کلاس، وقت نگذاشتم. چون در آزمون ماک، تسک 2 رو 6 شدم و تسک 1 رو 3.5 در نتیجه در زمان باقی مونده بیشتر روی تسک 1 کار کردم. بعد از یاد گرفتن نکات تسک1، سمپل خوندم و سعی کردم از اون چیزهایی که یاد گرفتم استفاده کنم. دو هفته آخر هم برای تسک 1 و هم تسک 2 سعی کردم رایتینگ در زمان بنویسم که سر جلسه آزمون بتونم زمان رو مدیریت کنم. چون وقتی ماک دادم متوجه شدم تو زمان محدود فقط چیزهایی یادم میاد که واقعا بهشون مسلط هستم.
سایر موارد:
در مورد ماک: من چون شهرستان بودم روی ماک دادن یکم مقاومت داشتم اما نهایتا حضوری ثبت نام کردم به نظرم اهمیت ماک اینه که عدم قطعیتهارو براتون در مورد شرایط آزمون کم میکنه. یا مثلا اگر مثل من ندونید که تایم خوندن سوالات listening از آنجایی شروع میشه که در مورد آزمون توضیحش تموم میشه و بعد میگه حالا بریم سکشن یک این طور نکاتی رو هم میشه از ماک یاد گرفت. مهمتر از اینا برای من این بود که فهمیدم در موقعیت آزمون و زمان محدود (رایتینگ رو قبل ماک در زمان ننوشته بودم) مطالبی که به چه صورت خوندم یادم میاد و برام اکتیو هست در نتیجه سعی کردم از روشهایی که جواب داده بود تو بازه زمانی موجود استفاده کنم.
بچهها ناامید نباشید، نشید و ... من واقعا ناامید بودم و فکر میکردم واقعا ممکن نیست رد شدن از این مرحله برای من سطح زبانم بالا نمیاد اما شد. پس فقط متمرکز بشید منظم وقت بگذارید و تلاش کنید.
درسته که تجربه آزمون بچهها و خیلی از جوابهایی که در گروه داده میشه کمک کننده و ارزشمند است اما خیلی وقتها نمیشه یا نمیخوایم که به جزئیات اشاره کنیم. مثلا اینکه یکی سریال انگلیسی میبینه کلی جزئیات میتونه داشته باشه اینطوری که مثلا آیا یه بار هر قسمت رو میبینه؟ آیا با زیرنویس فارسی میبینه؟ یا زیرنویس انگلیسی؟ یا بدون زیر نویس حتی؟ یا مثلا پیوستگی این کار چقدر؟ آیا میبینه و مثلا بعدا یه خلاصهای ازش مینویسه یا ... منظورم اینه هرمیکرو اکشنی که انجام میدیم تو جنبههای مختلفی تاثیر داره و شاید همه چیز رو نتونیم در مورد روش یادگیری یک نفر متوجه بشیم در نتیجه بیشتر روی روشهایی کار کنید که برای شما کار میکنه و شما ازش لذت میبرید چون نهایتا نتیجهاش رو میبینید.