میگویند شهر را میشود خواند؛ درست همانطور که کتابها را میخوانیم.
گزیدهای از سخن مترجم "اگر به خودم برگردم"
قدم زدن آرام، بدون جهت مشخص، تصادفی و بدون عجله که نگاه، ذهن و تخیل در آن سرگردان باشه، حتی به زبان خودمانی ول گشتن و تلف کردن زمان در شهر کاریه که یک پرسهزن یا به فرانسوی فلانور انجام میده. در واقع فقط از بودن در لحظه و احاطه شدن توسط دیوارها، کافهها و آدمهای شهر لذت میبره.
مدتیه که به واسطهی دورهای که با مهدی افروزمنش گذروندم با نشریهی تهران شهر و موضوع جالب پرسه زنی آشنا شدم. فکر میکنم خیلی از ما تجربهی مشابه توضیحات بالا رو داشتیم. یعنی یه روزی یه جایی بیدلیل از خونه بیرون زدیم و شروع به کشفِ شهر کردیم. این مفهوم در اولین برخورد، برای من گشتوگذار در خیابونهای بابل یا بالا و پایین کردن در محدود کوچهها و خیابانهای شهر تفرش رو تداعی میکنه.
از اونجایی که معمولا این گشتوگذارها تجربههای جالبی به همراه داره، علاقهمند شدم تا در اینجا بیشتر در موردش بنویسم و در کنار اون تجربیات شما رو هم از کوچه پس کوچههای شهری که در اون زندگی میکنید یا به اون سفر کردید بشنوم.
به لطف ویژگی جدیدی که در ویرگول اضافه شده لیستی رو با عنوان " پرسه زنی در شهر" ایجاد کردم. اگر دوست داشتید در این زمینه تجربیاتتون رو به اشتراک بگذارید خوشحال میشم با تگ "پرسه زنی" منتشرش کنید تا بتونم به لیست اضافهاش کنم.