ویرگول
ورودثبت نام
سارا - پ (پاییز)
سارا - پ (پاییز)عقلاً دندان پزشکی، قلباً هنر و ادبیات 🍂 (t.me/Paeezname)
سارا - پ (پاییز)
سارا - پ (پاییز)
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

نرسیده به صد

چشم‌هايم را روی هم فشار می‌دهم. يادم نمی‌آید از صبح اين بارِ چندم است و فقط می‌دانم كه تابستان، تا جايی كه توانسته، كلافه‌ام کرده. هوا كه گرم می‌شود، چشم‌های من هم می‌سوزد.

دم آمدن فراموش كردم كه قطره‌ام را بيندازم ته سياهچالهء كيفم و به ناچار، حالا مدام پلك‌هایم را فشار می‌دهم.

پشت ديواری كه نزديك من است، چند نفری منتظر نشسته‌اند. منشی در اتاق را باز می‌كند و احوال آن چند آدمِ منتظر را می‌پرسد. می‌گويد دو دقيقهء ديگر نوبتتان می‌شود. صدای كلفت مردانه‌ای تشكر می‌كند و كمی بعد كه منشی دوباره به قالب صندلی‌اش تبديل می‌شود، صدای ظريف بچگانه‌ای می‌پرسد: «دو دقيقه يعنی چقدر؟»

مرد جواب می‌دهد: «يعنی يكم ديگه.»

- خب دقيقا چقدر ديگه؟

- تا صد بشمر.

- تا صددد؟ ما هنوز صد رو نخونديم، بلد نيستم بشمرم.

مرد ديگر جوابی نمی‌دهد.

سرم ناخودآگاه به طرف ديوار برمی‌گردد. انگار كه دلم می‌خواهد صورت درماندهء پسربچه را ببينم.

دوباره می‌گويد: «بابا من صدتا عدد بلد نيستم.»

و بار ديگر، بابا، جوابش را نمی‌دهد.

چشم‌هایم را فشار می‌دهم و به حفرهء كوچكی كه توی دندان تراشيده‌ام نگاه می‌كنم. و به‌دنبالش به هزار حفرهء ديگری كه آدم‌ها توی دلشان دارند. شايد ماجرا همين باشد. شايد يك‌روزی ما هم طاقتمان طاق شده، رو به خدا کرده‌ایم و گفته‌ايم پس کی نوبت ما می‌شود، و او هم جواب داده دو دقيقه دندان روی جگرت بگذار بندهء من.

غافل از اين‌که وسعت صبر ما به قد سواد انتظارمان نمی‌رسد. غافل از اينكه ما هنوز صد را نخوانده‌ايم.

۱۳
۴
سارا - پ (پاییز)
سارا - پ (پاییز)
عقلاً دندان پزشکی، قلباً هنر و ادبیات 🍂 (t.me/Paeezname)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید