شما رو نمیدونم اما من از بین همه انتقامجویان طرفدار تونی استارک یا همون آیرنمن خودمون بودم. واقعا دلم سوخت که آخرش اونجوری شد. اونم درست وقتی که میشد همه چیز به خوبی و خوشی تموم بشه.
تونی استارک که داشت زندگیش رو میکرد. چرا باید اونطوری میشد؟ اگه طرفدار پروپاقرص انتقامجویاناید که میدونید از چی حرف میزنم اما اگه گاهی یه قسمتهایی ازش رو دیدید و نمیدونید واقعا آخرش چی شد، بذارید اول یه کمی از اون بخشی که منظورمه رو تعریف کنم.
ماجرا اینه که توی آخرین قسمت از انتقامجویان یا همون «انتقامجویان: پایان بازی»، تونی استارک بعد از کلی دردسر و بالا و پایین شدن، زندگی خوبی داره. حالا اون با زن محبوبش ازدواج کرده و یه دختر کوچولو هم داره. تونی و همسر و دخترش یه جای خیلی دوری برای خودشون یه زندگی راحت و بیدغدغه یا همون هپی اور افتر دارن اما از اونجایی که همیشه همه چیز همونطوری که دوست داریم پیش نمیره، یه روز ناگهان سروکله کاپتان آمریکا، بیوه سیاه و آنتمن دم در خونه جنگلی آیرنمن پیدا میشه.
شاید فکر میکنید که این سه انتقامجوی عزیز اومدن که به آیرنمن تبریک بگن اما نه، اینطور نیست. اونا اومدن بهش بگن که آنتمن عزیز این مدت که نبوده توی دنیای کوانتوم سیر میکرده و یه فکرایی داره. اونا به تونی میگن که ما حالا یه راه حلی پیدا کردیم که برگردیم به زمان گذشته و سنگهایی که تانوس به فنا داده رو برگردونیم. اینطوری همه چیز درست میشه و همه اونایی که توی نبرد آخر ناپدید شدند رو پیدا میکنیم.
احتمالا فکر میکنین که پیشنهاد جذابیه. بله اما این وسط یه مشکل بزرگ هست. آیرنمنی که حالا زندگی هپی اور افتر خودش رو داره، یه تضمین میخواد که اگه برگرده به گذشته بتونه برگرده به این زندگیش.
خب، همینجا فیلم رو متوقف کنیم.
کاری به آخر داستان آیرنمن و تونی استارک مرحوم ندارم اما اگه من اونجا بودم و سوپرپاوری به اسم بیمه داشتم، قطعا تونی رو بیمه حوادث میکردم. ناسلامتی تونی مغز متفکرشون بود و آدمی به اون مهمی وقتی بیمه و تضمین میخواد واقعا حق داره.
اصلا شاید اگه من به عنوان ابرقهرمان بیمهای به گروه انتقامجویان اضافه میشدم، همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشد. برای شروع، اگه من به جای آنتمن (که برای راضی کردن آیرنمن نقش چندانی نداشت) رفته بودم، قطعا همونجا تونی رو بیمه حوادث میکردم که خیالش راحت شه. در ضمن، یه بیمه بدنه اضافی هم بهش به عنوان اشانتیون میدادم که اون بلاها سر تونی استارک و بعد انتقامجویان نیاد. میدونم که احتمالا دارین فکر میکنین که پس این وسط کارگردان و نویسنده چه کارهان پس؟ استنلی اینهمه داستان رو پرسوز و گداز کرد که چی پس؟ اما خب آرزو بر جوانان عیب نیس که، هست؟