ما مدت زیادی است که درگیر جنگ بین رسانه های یا جنگ نرم هستیم. در واقع جنگ بین قدرت های سخت یعنی تسلیحات نظامی کنار رفته و سلاح جدیدی به میدان آمده که دستگاه شناختی[Cognitive System] جامعه دشمن را هدف قرار میدهد تا فریب دهد و دچار لغزش کند. اهمیت این مسئله به قدری است که یکی تز فرماندهان ارشد آلمان بعد از جنگ جهانی اول گفت:
"ما بمب های خود را نابود می کنیم تا توپی که در دست یک نظامی است منهدم کنیم. آیا با صرفه تر نیست که کاری کنیم که دست آن نظامی که بر ماشه توپی نهاده شده است، بلرزد و از شلیک کردن خودداری کند؟"
این جمله به خوبی نشان میدهد که در عصر حاضر قدرت نرم است که نتیجهی جنگ سخت را تعیین میکند؛ قدرت نرم است که در سپاه دشمن تفرقه و شک ایجاد میکند. آیزنهاور، رئیس جمهور اسبق ایالات متحده می گوید :
"بزرگترین جنگی که در پیش داریم جنگی است برای تسخیر افکار انسان ها"
این همان چیزی است که اکنون درگیر آن هستیم.
در هر جنگی چه نرم و چه سخت، اصولی وجود دارد که دو اصل مورد بحث ما است؛ اصل غیرقابل پیش بینی بودن و اصل غافلگیری. وقتی مبانی ما در تربیت عوامل و مدیران رسانه یا رسانهگَردان ها همان مبانی غرب که از قضا دشمن ما نیز هست باشد، رسانهی ما در جنگ قابل پیش بینی خواهد بود و این همان تیر خلاص ماست.
تولید مبانی این وجه از رسانه[تسخیر افکار] در هر جامعهای چه غرب چه شرق و چه جهان اسلام بر اساس تعریف آن جامعه از انسان یا انسان شناسی تولید میشود. باید ببینیم انسان را چگونه تعریف میکنیم تا همانگونه در جهت مدیریت افکار او تلاش کنیم. البته کنترلی که با فریب همراه باشد در هندسهی الهی مردود است و باید با ارائهی حقایق فکر انسان را کنترل و جهت دهی کرد نه به وسیلهی حق جلوه دادن باطل و انکار حقایق؛ چراکه خداوند می فرماید :[وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ - بقره 42]
تعریف غرب از انسان طبق نظر فروید و سایر دانشمندان آنان تعاریفی از این قبیل است :
اما تعریف اسلامی انسان طبق نظر آیت الله جوادی آملی(حفظهاللهتعالی) این است :
یعنی انسان را یک موجود دارای حیات می داند که تمام تلاش او در زندگی تالّه یا الهی شدن و فنای فی الله است.
برخلاف اسلام، غرب انسان را همان حیوان خطاب میکند که هیچ یک از قیودی که به انسان زد اعم از اجتماعی بودن و غیر قابل اعتماد بودن و... او را از حیوانیت خارج نمی کند چه برسد به اینکه او را به ربّ خود برساند.
حالا که فهمیدیم فرق انسان غربی و الهی چیست باید طبق همان تعریف مبنای خود را تدوین کنیم نه بر مبنای دشمن خود. تسخیر افکار انسان و پر کردن آن با خدا کجا و تسخیر و پر کردن افکار با عدم اعتماد و ناشناختگی کجا.
این نوع از رسانه هم در جهت حفاظت از نیروی انسانی جامعهی خود که بزرگترین سرمایه ماست به خوبی ظاهر میشود و هم به دلیل اینکه جنس گلوله های این سلاح از جنس حقایق الهیه است، در گسترش دین ما در سرزمین دشمن هم موثر است. زیرا میگویند زمانی بهترین دفاع صورت میگیرد که بتوانید بهترین حمله را انجام بدهید یعنی ما با گسترش دین خود به نیروی انسانی خود می افزاییم و از نیروی دشمن می کاهیم و کاهش قوای دشمن موجب برقراری توازن نسبی بین طرفین جنگ خواهد شد په بسا که ما برتری را بدست آوریم.[الا انّ حزب الله هم الغالبون]