<<پروپاگاندا>> اصطلاحی است برای توصیف هر پیامی که از آن خوشتان نمیآید و با آن مخالفاید. پروپاگاندا بخش اعظم سخنرانیهای سیاسی و اطلاعرسانیهای حکومتهاست. شاید تمام رسانههای خبری در سال انتخابات است. بسا ترانه مشهوری درباره یک معضل اجتماعیِ باشد. هر کس درک متفاوتی از پروپاگاندا دارد و از همین رو بود که «نیل پستمن»، نظریهپرداز رسانه، زمانی آن را «خبیثترین واژه» خواند.
پروپاگاندا در کشورهای دموکراتیک و کشورهای اقتدارگرا اشکال متفاوتی دارد.
پروپاگاندا وقتی با نیروی نظامی، خشونت حکومت و سرکوب صداهای مخالف پیوند میخورد، واقعا خطرناک میشود. اگر هم برای انسانیتزدایی و نشان دادن تصویری غیرانسانی از دیگری به کار رود میتواند به جنگ، قتل عام و حتی نسلکشی منجر شود.
اما برای اینکه بفهمیم پروپاگاندا به راستی چیست باید از سرآغازها شروع کنیم. صدها هزار سال پیش انسان قدرت اجتماعی زبان را کشف کرد. دریافت که یک عبارت مناسب میتواند احساسات جمع را برانگیزد، آگاهی بدهد و به عمل ترغیب کند. با کلمه میتوان واقعیت اجتماعی بنا نهاد و مردم را مجاب کرد که همراه یکدیگر عمل کنند.
چرا از پروپاگاندا استفاده می شود؟
پروپاگاندا معمولا ابزار گروه های سیاسی یا فعالانی است که می خواهند مردم را متقاعد کنند تا مثل آن ها فکر و عمل کنند. این شیوه معمولا احساسات را هدف قرار می دهد و کاری می کند تا مخاطب به جای نشان دادن واکنش منطقی، احساساتش تا حد زیادی برانگیخته شود.
از زمان های قدیم، پروپاگاندا به عنوان ابزاری توسط هر دو جناح در جنگ جهانی اول استفاده می شد. با این حال، در طول قرن بیستم، به پروپاگاندا با دیدی منفی نگاه شده است تا جایی که هر گاه این کلمه را شنیده می شود؛ این طور تفسیر می شد که یک سری اطلاعات حاوی دروغ های تعمدی در مورد یک موضوع خاص است.
پروپاگاندا جنگ جهانی دوم
چند نمونه از معروف ترین نمونه های پروپاگاندا، پوستر های سیاسی است که در طول جنگ جهانی دوم استفاده می شده است . این پوستر ها برای تشویق مردان برای پیوستن به ارتش و تشویق زنان به اشتغال در کارخانه ها طراحی شده بودند. پوستر های تبلیغاتی زمان جنگ به گونه ای طراحی شده بودند که چشم نواز باشند و پیام خاصی را به مردم منتقل کنند.
این پوستر های تبلیغاتی اغلب حاوی یک شعار کوتاه و جذاب اند که با حروف درشت و برجسته نوشته شده اند. آن ها حاوی تصویر هم هستند تا بیشتر در یاد ها بمانند و یا حتی مردم را بترسانند. در طول جنگ جهانی دوم، پروپاگاندا ابزار مهمی برای جلوگیری از وحشت و شایعات بود، با این حال، این پوستر ها در دوران مدرن به دلیل استفاده از تاکتیک های جدید برای ترساندن و ایجاد حس گناه جهت تحت کنترل درآوردن مردم مورد انتقاد قرار گرفته اند.
پروپاگاندای منفی چیست؟
پروپاگاندای منفی نوعی تبلیغات است که برای تحقیر یا تهمت زدن به یک گروه خاص که می تواند یک کشور، یک فرهنگ، یک کسب و کار و یا یک گروه اجتماعی باشد، استفاده می شود. پروپاگاندای منفی در گذشته برای برانگیختن مردم علیه یکدیگر هم استفاده می شده است. یکی از مهم ترین دلایلی که آدولف هیتلر توانست قدرت را در آلمان به دست بگیرد، ایجاد کمپین پروپاگاندای منفی بود که می خواست اکثریت جمعیت آلمان را علیه یهودیانی که در آن زمان در آلمان زندگی می کردند ، تحریک کند.
آدولف هیتلر و متحدانش اطلاعات نادرستی را در مورد یهودیان منتشر کردند و پروپاگاندای منفی راه می انداختند تا مردم را متقاعد کنند که مشکلاتی که آلمان بعد از جنگ جهانی اول با آن روبرو بوده؛ تقصیر یهودیان است. علی رغم این واقعیت که هیچ مدرکی برای تأیید این موضوع وجود نداشت، بسیاری از مردم این تبلیغات را باور کردند. همین امر به قوی تر شدن آدولف هیتلر و در نهایت شروع جنگ جهانی دوم کمک کرد.
پروپاگاندای مثبت چیست؟
پروپاگاندای مثبت نوعی تبلیغات است که برای آگاه کردن مردم یا تشویق آن ها به انجام کار هایی برای کمک به جامعه استفاده می شود. برخلاف پروپاگاندای منفی که بیشتر بر دروغ و اطلاعات نادرست متکی است، در این یکی معمولا شیوه های متفاوت فکری که بر پایه حقایق اند ، برجسته و به مردم معرفی می شوند.
نمونه ای از این پروپاگاندا، کمپین تبلیغاتی است که برای تشویق زنان به کار در طول جنگ جهانی دوم طراحی شده بود. این پوستر ها حاوی پیام هایی مثل ” ما می توانیم آن کار را انجام دهیم ” بودند و هدف شان متقاعد کردن زنان نسبت به این که به اندازه مردان توانایی کار در کارخانه های مهمات سازی را دارند، بود.
نمونه دیگری از پروپاگاندای مثبت را می توان در دوران مدرن از جانب گروه هایی مشاهده کرد که به دنبال گسترش آگاهی در مورد تغییرات آب و هوا هستند. این تبلیغات حقایقی را در مورد نحوه تغییر رفتار انسان در سیاره ما برجسته می کند تا مردم را تشویق کند تا سبک زندگی شان را طوری اصلاح کنند که به محیط زیست آسیب کم تری وارد شود.اینها تنها مواردی اندک درباره پروپاگانداست و از پروپاگاندا تقریبا در هر جای دنیا و در هر گروه سياسي استفاده شود و مهم نیست که شما در کدام کشور از کدام قاره هستید یا متعلق به چه جناحی هستید.تقریبا همه از پروپاگاندا استفاده می کنند تا روی مخاطب خود با دلایل مختلف تاثیر گذارند و به مقصود برسند.
روشهای پروپاگاندا
روشهای رایج در پروپاگاندا چیست؟ برای دستیابی به اهداف تبلیغات سیاسی و پروپاگاندا از روشهای زیادی میتوان استفاده کرد. هر کدام از این روشها با توجه به جامعه مخاطب و اهدافی که هر گروه دنبال میکند انتخاب میشوند. چند نمونه از روشهای مشهور پروپاگاندا که بسیار مورد استفاده هستند را شرح میدهیم:
۱. ترور شخصیتی
در برخی از موارد هدف یک تفکر، یک شخصیت است. در این حالت افراد با استفاده از تهمتهای رایج و ویران کننده که موجب تخریب شخصیت او میشود سعی میکنند از تأثیر گذاری افکار و سخنان او بکاهند. در این موارد پاسخ منطقی و بررسی علمی نظریات افراد دیگر مطرح نیست. به عنوان مثال به فردی که نظریات خاصی در مخالفت با یک حزب دارد تهمت روابط نامشروع میزنند یا او را متهم به تجاوز میکنند.
۲. سفید یا سیاه؟
در این شیوه تبلیغات به شکلی بر اذهان عمومی تأثیر میگذارند که افراد باور میکنند تنها دو گزینه پیش روی آنهاست، دوست بودن یا دشمن بودن. یکی از تاثیرات القای این تفکر این است که احزاب میتوانند تعداد افراد بیشتری را در جبهه خود نگه دارند و با بزرگ نمایی مزیتهایی که دارند تمام عملکردهای منفی خود را در دیدگاه اجتماعی توجیه میکنند و آنرا قابل چشم پوشی جلوه میدهند .
یکی از روشهای پروپاگاندا در القای ترس در میان مردم است. در این روش حکومتها برای جذب حداکثری اذهان عمومی سعی میکنند افراد را از دشمنان و دیگر احزاب بترسانند و خطرات آنها مدام گوشزد کنند. همچنین خبر از حمله قریب الوقوع دشمنان و القای ترس از دشمن باعث میشوند بسیاری از مردم در دامهای تبلیغات سیاسی بیفتند.
۶. شرف و انسانیت!
از جمله راههای بهره مندی از پروپاگاندا طراحی شعارهای فریبنده و تکرار مداوم آنهاست. گروههای مختلف با طراحی شعارهایی که اغلب حول محور شرافت، آزادگی، انسانی است و دین هستند سعی میکنند گروههای مختلف سنی و اعتقادی را با خود همراه کنند و از آنها درباره عملکرد مثبت و منفیای که داشتهاند مهر تأیید بگیرند. این شیوه همیشه توسط حکومتها استفاده میشود و یکی از تأثیر گذارترین روشها در تبلیغات سیاسی و پروپاگاندا است.
پروپاگاندا با تبلیغات چه تفاوتی دارد؟
شاید شما هم متوجه شده باشید که در تبلیغات از برخی از تکنیکهای ذکر شده در بالا استفاده میشود. مثل تکنیک توسل به اکثریت که شما را متقاعد میکند تا محصولی را بخرید. اما این دو مقوله شباهتها و تفاوتهای دیگری نیز دارند.
وجه اشتراک این تکنیک با تبلیغات در این است که هر دو از رسانههای جمعی برای انتشار استفاده میکنند؛ اما تفاوت آنها در این است که:
تبلیغات برای فروش یک وسیله یا یک خدمت به کار میرود؛ حال آن که تبلیغات حکومتی با ایدهها سروکار دارد.
تبلیغات توسط شرکتهای خصوصی و پروپاگاندا توسط احزاب به کار گرفته میشود.
پروپاگاندیست به کسی می گویند که از ابزاری که در اختیار دارد،به تاثیرگذاری روی افکار عمومی می پردازد.
از مهمترین پروپاگاندیست های تاریخ،شاید *یوزف گوبلز* باشد که به سمت وزارت تبلیغات آلمان نازی منصوب شد.
فردریش نیچه،کارل مارکس،الکساندر اولیانوف(لنین)،بنیتو موسولینی،فردریش انگلس و .... از مهم ترین پروپاگاندیست های تاریخ هستند.
– راه مقابله با شکل منفی این ترفند تبلیغاتی چیست؟
افزایش آگاهی در زمینه روانشناسی رسانه و سواد رسانهای به ما کمک میکند تا ترفندهای زیرکانه تبلیغاتی را بهتر بشناسیم و با آنها مقابله کنیم.
در نهایت تاریخ نشان داده که مردم عادی بیشتر علاقه به عوام فریبی و پروپاگاندا نشان می دهند و درصد این افراد در زمان بن بست ها در سطح ملی (جنگ_قطعی_اغتشاش سیاسی_وضعیت بد اقتصادی) بیشتر می شود.