سلام🌸 احتمالاً شما هم به عنوان یک تولیدکننده محتوا، بارها این جمله را شنیدهاید: «محتوای خوب باید داستان بگوید».
اما چالش اصلی این است: چگونه میتوان داستانی را چنان جذاب تعریف کرد که مخاطب تا آخر همراه بماند؟
پاسخ من اینجاست: با استفاده از ابزارها و مهارتهای خبرنگاری! این مهارتها نه فقط برای خبر، بلکه برای هر نوع روایت دیجیتال حیاتی هستند. سالها فعالیت در تحریریهها به من چیزهایی آموخت که اکنون همانقدر در استراتژی محتوا به کارم میآیند.
در این مقاله، پنج مهارت کلیدی را که از تحریریه به دنیای بازاریابی محتوایی آوردهام، با شما در میان میگذارم.

یک خبرنگار حرفهای یاد میگیرد در میان انبوه دادهها و اطلاعات، نکتهای را پیدا کند که از چشم بقیه پنهان مانده است.
در تولید محتوا هم همین است: ایدهی خوب معمولاً جایی در پس زمینه دادهها یا روندهای واقعی پنهان است. وقتی میدانید چطور اطلاعات را غربال کنید و از دلشان الگو یا روایت بیرون بکشید، محتوای شما از سطح صرفاً تکراری بودن فراتر میرود و به یک محتوای تحلیلی و الهامگرفته از واقعیت تبدیل میشود.
یکی از بزرگترین خطرهای امروز در دنیای تولید محتوا، ایجاد متونی است که فقط «تکرارِ تکرار» هستند.
اما یک خبرنگار میداند که بدون منبع معتبر، هیچ متنی ارزش ندارد. این منطق در بازاریابی محتوایی هم کاملاً صادق است: هر عدد، نقلقول یا آمار باید ریشه داشته باشد و قابل اثبات باشد. چنین دقتی، محتوای شما را از یک متن تبلیغاتی صرف به یک محتوای قابل اعتماد و اثرگذار تبدیل میکند.
در تحریریه یاد گرفتم که هر خبر باید یک زاویهی دید (Angle) داشته باشد تا روایت شکل بگیرد و منحصر به فرد به نظر برسد.
در استراتژی محتوا، این مفهوم را با نام زاویهی برند یا Tone of Voice میشناسیم. اینکه برند شما از چه دیدگاهی، با چه لحنی و چه زبانی با مخاطب حرف میزند، به اندازه تیتر خبر مهم است. بهقول قدیمیها: «همه در حال حرف زدناند؛ مهم این است که چطور شنیده میشوی.» این همانجایی است که نوشتن حرفهای با برندینگ پیوند میخورد.
شاید هیچ مهارتی در دنیای دیجیتال به اندازه تیترنویسی کاربرد نداشته باشد.
در روزنامه، تیتر باید توجه را از میان دهها خبر جلب کند؛ در تولید محتوا، باید همان کار را در میان هزاران پست و مقالهی دیگر انجام دهد. خبرنگاری به من آموخت چطور با چند کلمه، حس کنجکاوی مخاطب را روشن کنم— این مهارت در سئو، تبلیغنویسی، و کپشننویسی حیاتی است.
خبرنگار خوب میداند که بدون مخاطب، هیچ خبری معنا ندارد.
در تولید محتوا هم باید بدانی برای که مینویسی و چرا. این مهارت شما را وا میدارد بهجای نوشتن صرفاً برای جلب نظر الگوریتمها، برای انسانها بنویسید؛ و درست همانجا، محتوای شما زنده میشود و تعامل واقعی شکل میگیرد.
تولید محتوا و خبرنگاری در ظاهر دو مسیر متفاوتاند، اما در عمق، هر دو بر پایهی یک چیز میچرخند: درک عمیق از انسان.
هر چقدر بهتر بفهمید که آدمها دنبال چه چیزی هستند، میتوانید دقیقتر بنویسید، تأثیرگذارتر حرف بزنید و محتوای خود را به تجربهای انسانی و ماندگار تبدیل کنید.
آیا مایل هستید مقالهی بعدی با عنوان «چرا برندها به استراتژی محتوا نیاز دارند، نه فقط تولید پست» را بنویسم؟ مشتاق خواندن دیدگاه شما در بخش نظرات هستم.
راستی 😊 خوشحال میشوم کانال یوتیوب و پیج اینستاگرام من را با آیدی @sayehtalks دنبال کنید تا محتواهای تصویری را هم از دست ندهید. 🙏🏻