يکديگر را دوست بداريد،اما از عشق زنجير مسازيد:
بگذاريد عشق همچون دريايی مواج ميان ساحل های جانتان درتموج و اهتزاز باشد.
جامهای يکديگر را پر کنيد اما از يک جام منوشيد.
از نان خود به يکديگر هديه دهيد اما هردو از يک نان تناول مکنيد.
به شادمانی با هم برقصيد و آواز بخوانيد اما بگذاريد هر يک برای خود تنها باشيد.
همچون سيم های عود که هر يک در مقام خود تنها است، اما همه با هم به يک آهنگ مترنمند.
دلهايتان را به يکديگر بسپاريد اما به اسارت يکديگر ندهيد.
زيرا تنها دست زندگی است که می تواند دلهای شما را در خود نگاه دارد.
در کنار هم باستيد اما نه بسيار نزديک: از آنکه ستونهای معبد به جدايی بار بهتر کشند، و بلوط و سرو در سايه هم به کمال و رويش نرسند.