کتابِ " بالاخره این زندگی مال کیه؟" نمایشنامهای کوتاه دربارهی مردی است که کاملا فلج شده و داستان حولِ محورِ او میچرخد.
داستانی که یک نفس خواندمش. هر لحظه از آن را برای خودم تصور کردم، با گفتار طنزش خندیدم و با دیالوگهای ناراحت کنندهاش به هم ریختم.
در این کتاب یقینا شخصیت پردازی درست و به جا انجام شده است و هر کدام از شخصیتها به موقع وارد داستان شدهاند.
با اینکه تمامِ داستان در یک بیمارستان اتفاق میافتد، صحنه پردازیها بسیار دقیق انجام شده است، به طوری که میتوان هر کدام از صحنهها را با دیالوگها و شخصیتهای داستان تطبیق داد و تصوری درست را از هر صحنه در ذهن ایجاد کرد.
با اینکه طرحِ داستان بر اساسِ واقعیت بوده و حتی موضوعِ آن به وفور تکرار شده است، آشنایی زدایی را میتوان در هر صحنه و شخصیت از نمایشنامه، مخصوصا «آقای هریسن» که شخصیت اصلی داستان است مشاهده و درک نمود.
زیرکیِ این شخصیت، شوخیهایی که با پرستار «کِی» و سرپرستار میکند، عکس العمل او در برابر نامزدش، و دیدگاهی که از خانواده اش در ذهن دارد، او را به شخصیتی ناب و منحصر به فرد تبدیل کرده، به طوری که میتوان گفت هر قسمت از دیالوگِ فرد بخشی است بدیع و غافلگیرکننده که خواننده را سر جایش میخکوب میکند.
در این داستان به اهمیتِ شغلها بسیار توجه کردم و در دل، نویسنده را به خاطرِ تمام دقتی که برای جمع آوری اطلاعات درباره مشاغلی از جمله مجسمه سازی، پزشکی، پرستاری، حقوق و قضا و نوازندگی به خرج داد، تحسین نمودم.
در داستانِ این کتاب، تلاش برای رسیدن به مرگی خودخواسته یا اُتانازی به طرزی شگفت انگیز در قالب گفتوگو روایت شده است. جملاتی که شاید در ظاهر یک دیالوگ ساده باشند اما سرشار از بسیار عمیق و قابل تأملاند.
جملاتی که در بیانِ تفاوت شغل مجسمه سازی و مشتری ِآن با پزشکی و برخورد با بیمار نوشته شده، عقیده ی «آقای هریسن» دربارهی آرامبخشهایی که به او خورانده میشوند، جملاتی که «جان» دربارهی شخصیت اصلی بیان میکند و هدفش از بودن در این بیمارستان، اظهارات وکلا و پزشکان در دادگاهِ سرپایی و … ارائه میشوند، همگی قابل تأمل اند و میشود در باب آنها ساعتها به گفتوگو پرداخت و این با تفکر دربارهی سوالاتِ انتهای کتاب کامل تر خواهد شد.
کلمه در وصفِ کتابها بسیار است و زمان اندک، اما به طور کل میتوان گفت که چنین کتابی را، هر چند با حجمی کم، بسیار دوست داشتهام و به یقین آن را به ذهن خواهم سپرد.
ارادتمند
فاطمه حسینزاده
Sayeh_qalam
سبز باشید?