CrazyMind
CrazyMind
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

ممنوعه ترین منطقه های جهان

سلام بچه ها .. امروز اومدم درباره یک سری مکان ها که ورود عموم مردم بهش ممنوعه واستون توضیح بدم .. اگه براتون سوالِ که چرا همین یک جایی باید وجود داشته باشه و حتی کجاست این مطلب دنبال کنید

پ.ن : یکم طولانی تر از بقیه پست ها شد این یکی ولی خب واسه ۲تا پارت کردنش هم زیادی کوتاه میشد .. خلاصه که امیدوارم طولانی بودنش باعث نشه نخونیدش چون بد خفنِ?

اولین و مهم ترین منطقه ممنوعه area51 یا همون منطقه ۵۱ که براتون پستش کردم و تئوری هایی که دربارش مطرح بود و نوشتم.


همینطوری که گفته بودم این منطقه گفته میشه تحت سلطه ارتش آمریکاست

و حتی صحبت کردن و سوال پرسیدن درباره این منطقه ممنوعه و این درباره رئیس جمهور های آمریکا هم صدق میکنه .. حالا چرا ؟! چون طبق گفته های ارتش آمریکا .. این رئیس جمهور ها قراره فقط یک مدت فعالیت داشته باشن و این چیزایی هست که حتی به اونها هم ربطی نداره ( مشخصا از آشکار شدن اینکه چیکار میکنن اونجا میترسن! )

همین باعث میشه این موضوع خیلی ترسناک بشه چون آدم با خودش فکر میکنه که پس کی این منطقه کنترل میکنه؟! و حتی کی این منطقه تائید میکنه ؟! که نه مردم ارش خبر دارن نه حتی رئیس جمهور ها و فقط ارتش و عده خاصی از مردم که احتمالا قسم خوردن که به این سازمان متعهد باشن و اگه نباشن سرشون و میکنن زیر آب ، خبر داشته باشن؟!

اگه میخواین بیشتر درباره این منطقه بدونید فقط کافیه اینجا کلیک کنید تا من دوباره مطالب تکراری واستون بازگو نکنم :)


مکان دومی که میخوام براتون تعریف کنم و به هیچ یک از مردم اجازه ورود نمیدن مقبره "چین شی گوانگ" هست که اولین امپراتور چین بوده و اونجا دفن شده.

در سال ۱۹۷۴ وقتی یک سری کشاورز داشتن زمین و بیل میزدن به یک چیزی برخورد میکنن و وقتی اون و میکشن بالا میبینن که یک مجسمه گلی از یک سرباز خیلی قدیمی هست

این مجسمه هارو تحویل دولت میدن و بعد تحقیق باستان شناس ها و دولت از اون موقع تا حالا ۲۰۰۰ تا از این سرباز های کلی پیدا کردند و جالب اینجاست که هر کدوم با هم متفاوت اند و اصلا شبیه به هم نیستد و دانشمندان فکر میکنن که تعداد این مجسمه ها حتی به ۸۰۰۰ تا هم میرسه.

دولت هم میاد این مجسمه هارو توی مقبره چین شی گوانگ نگه میداره و دلیل اصلی اینکه این مقبره رو به همه بسته است اینه که هنوز تکنولوژی پیدا نشده که بشه روی این مجسمه ها تحقیق کرد بدون اینکه بهشون آسیبی برسه

واسه ی همین دولت چین کلا تحقیق کردن روی این مجسمه هارو نمیده و دانشمند ها هم برای احترام به فرهنگ چین و برای اینکه آسیبی به این مجسمه های باستانی نرسه، دست نگه داشتن و همه منتظران که روزی تکنولوژی به حدی پیشرفت کنه که دوباره بتونن در این مقبره رو باز و راز این مجسمه هارو کشف کنن

تئوری های زیادی وجود داره درباره این مجسمه ها ، عده ای میگن نفرین اون مجسمه ها دامن گیر این خانواده شده که به نفرین ۳برادر هم معروفِ، چون اون کشاورزا که این مجسمه هارو پیدا کردن ، ۳ تا برادر بودن و سرانجام خوبی نداشتن ، درواقع یکیشون از بی پولی خودکشی کرده و دوتای دیگه نمیدونم چجوری مردن :| و خلاصه با اینکه باعث کشف همیچین اثری شدن ولی وضع مالیشون هیچوقت خوب نشد . دولت چین این مجسمه هارو توی اون مقبره میذاره و اجازه ورود عموم و تحقیق کردن روی مجسمه هارو نمیده و برای این کارش هم هی دلیل میتراشه :')

هیچ ایده ای ندارم که این تئوری چقدر میتونه صحت داشته باشه ولی خب از نظر خودم صرفا بی پولی نمیتونه دلیل منطقی واسه نفرین باشه ??


منطقه سوم یک مقداری ترسناکِ اگه یکم جدی تر بهش فکر کنین اما خب نداره که وجود داشته باشه

این منطقه معروف هست به "کشتی نوح مدرن"

در واقع یک جعبه خیلی بزرگِ در کوه های نروژ که توش یک میلیون تا دانه از تمام کشور ها دنیا جمع کردند و ازشون نگهداری میکنند

در واقع تنها راه زنده موندن آدم ها کشاورزی هست و تامین مواد غذایی و این جعبه یک جورایی میشه گفت یک راه اصطراری هست که بتونن درواقع نسل انسان هارو در کره زمین حفظ کنن که اگه یک روز اتفاقی افتاد و تمام تولیدات و محصولات کشاورزی از بین رفت یک راه برای ادامه دادن وجود داشته باشه تا دوباره بشه از اون دانه ها استفاده کرد و اول شروع کرد .

قسمت جالبش هم اینجاست که این منطقه در سرد ترین کوه های نروژ قرار داره که اگه یک وقتی الکتریسته هم از بین رفت اونقدر سرد باشه که دانه ها خراب نشن

به دلایل نامشخصی مردم حق ورود به این منطقه رو ندارند که دلیل منطقیش میتونه بخاطر این باشه که ذخیره دانه هاشون تحت کنترل باشه و کسی برش نداره و نخوایم منطقی فکر کنیم ممکنه اونجا دانه هایی وجود داشته باشه که حتی تا به امروز کاشته نشده باشه و ما ندونیم که درواقع با کاشت اونها چه محصولی قراره بوجود بیاد.. شاید لوبیا سحر آمیز هم داشته باشن اصلا?

خلاصه تنها کسایی که حق ورود دارند کسایی هستند که در واقع اونجا کار میکند و دانه های جدید میارن ... در همین حد!


منطقه بعدی یک جزیره است به اسم "North Sentinel Island" این جزیره در هند هست و در اون قبیله ای زندگی میکنه که میشه گفت ۶۰ هزار سال میشه که از تکنولوژی و دنیای بیرون کاملا دوره .

هرکسی که بخواد به این جزیره نزدیک بشه ، افراد این قبلیه با تیرکمان و آتش و هرچیزی که در دسترس دارند و درواقع انسان های اولیه استفاده میکردن ، سعی میکنن طرف و دور کنن.

دولت هند هم تصمیم میگیره ورود انسان ها رو به این جزیره غیر قانونی کنه و حتی یک کشتی ارتش اونجا بذاره تا مطمئن بشه کسی مزاحم این قبلیه نمیشه

حالا چرا اینقدر دولت هند هوای این قبیله رو داره ؟! اینو منم نمیدونم .. چون به راحتی میتونست این قبیله رو از هم بپاشونه و مردمش و از ناآگاهی و توی قرن ۲۱، انسان اولیه بودن در بیاره :| این خیلی حرفِ ها !!
میشه این امکان در نظر گرفت که این قبیله از یک چیزی محافظت میکنه که ۱۰۰٪ دولت هند ازش خبر داره.
دولت هند هم چون میدونه اگه این قبیله نباشه، چیزی که ازش محافظت میکنن در خطره ، اجازه وارد شدن به این جزیره رو به هیچ کسی رو نمیده.

با این حال گاهی مردم یواشکی قصد دارن وارد این جزیره بشن و یکی از کسایی این کارو کرده نه تنها خودش تیر کمان برخورد کرده بوده بهش و به بیمارستان منتقل شده بوده بلکه دولت هند افرادی که اتفاقا هندی بودن و به این شخص کمک کردن که وارد جزیره بشه رو جریمه کرده.

در آخر هم موفق به وارد شدن به جزیره نشده ولی?


منطقه ممنوعه بعدی هم یک جزیره است که بهش میگن جزیره مار ها

در این جزیره نزدیک ۴۰۰۰ تا مار وجود داره و جزیره کوچیکی محسوب میشه ،در واقع گفته میشه هر متر مربع یک مار میبینی که اتفاقا اصلا یک مار معمولی نیست و یکی از خطرناک ترین مار های جهان محسوب میشه که اگه نیش بزنت زیر یک ساعت و خیلی دردناک میمیری.


منطقه بعدی یکسری غار هست به نام Grotte de Lascaux در فرانسه.

این غار در سال ۱۹۴۰ توسط یک پسربچه کشف میشه درواقع داستان از این قراره که سگ پسربچه فرار میکنه و میره توی یک سوراخی و پسربچه هم بیرون میارش .

بعد تر با دوستانش به اون منطقه بر میگردند تا ببینن توی اون سوراخ در واقع چی بوده.. دهانه غار خیلی تنگ بوده بنابراین بازش میکنن و وقتی واردش میشن یک سری نقاشی های خیلی قدیمی از زمان غار نشین ها پیدا میکنن.

بعد این ماجرا این منطقه به یک منطقه توریستی تبدیل میشه و کلی تجمع میشه توی اون غار برای دیدن نقاشی ها.

اما یک اتفاق ناراحت کننده میفته و باعث میشه که دولت در این غار هارو رو به مردم برای همیشه ببنده.

دی اکسید کربن که از نفس آدم ها به این غار ها برخورد کرده بوده و رطوبنش باعث میشه که نه تنها نقاشی ها صدمه ببینند بلکه یک قارچی شروع به رشد کردن روی دیواره غار بکنه که تا به امروز نتونستن از شرش خلاص بشن.

برای همینه که وقتی یک جای تاریخی پیدا میکنیم نباید اجاره بدیم که دست خیلی از مردم بهش برسه .. مثالش همین تخت جمشید خودمون و بلایی که سرش اومده :')

جای بعدی که ورود بهش ممنوعه "اتاق خواب ملکه انگلیس" هست .. دقیقا !! این خیلی عجیبِ?

درواقع خودِ قصر خانواده سلطنتی درش رو به عموم مردم باز هست و منطقه توریستی محسوب میشه اما هیچکس حق نداره واردش بشه

داستان هم از این قراره که در سال ۱۳۸۲ یک روز ملکه انگلیس از خواب بلند میشه و از چیزی که می بینه وحشت میکنه

یک مرد با لباس های پاره و یک جا سیگاری که خون ازش میچکیده ، بالای سرش نشسته بوده، اون و تماشا میکرده ..

ملکه سعی میکنه که گارد محافظتی و صدا کنه ولی هیچکس جوابش نمیده!

بنابراین شروع میکنه با اون مرد صحبت کردن و متوجه میشه که اون مرد قصد داشته توی اتاق ملکه انگلیس خود کشی کنه .. در اون لحظه تنها چیزی که به ذهن مکله میرسه اینِ که شروع کنه راجع چیز های خانوادگی صحبت کنه که وقت بگذره و مرد هم از کارش پشیمون بشه .. بعد از ۲۹ دقیقه بالاخره پلیس میرسه و از ملکه بابت اتفاقی که افتاده عذر خواهی میکنن و از اون روز به بعد هیچ کسی حق نداره که وارد اتاق ملکه انگلیس بشه


منطقه ممنوعه بعدی باز هم یک جزیره است به اسم "North Brother Island" در نزدیکی نیویورک که درش کاملا رو به مردم بسته است.

در این جزیره یک بیمارستانی بوده که فقط برای قرنطینه کردن بیمارهایی بوده که بیماری های ناشناخته ای داشتن و کادر درمان دقیقا نمیدونستن که باید چیکار کنن.

قسمت ناراحت کننده اش هم این بوده که این بیمار ها هیچوقت به خونه بر نمیگشتند و در همون جزیره یک قبرستونی بوده که اونهارو همونجا دفن کنند

بعد اینکه علم پیشرفت میکنه و متوجه میشن که نیازی به اینکه بیمارهارو یک جا تنهایی قرنطینه کنن نیست خلاصه ، این جزیره رو به یک خونه برای سرباز ها تبدیل میکنن اما بعد اینکه اون هم جواب نمیده ، جزیره رو تبدیل به جایی میکنن که افراد جوانی که اعتیاد پیدا میکنن و اونجا نگه دارن .. اما خب این کار هم سودی خیلی پایین بوده بنابراین جزیره رو به حال خودش رها میکنن

از اون به بعد هم بخاطر این اتفاقات هیچ انسانی قانونا حق ورود به این جزیره و نداره .


آخرین منطقه ممنوعه که مرموز ترینشون هم هست "کتابخانه های بایگانی واتیکان "

در این کتابخونه فقط پوپ و یک نفر دیگه اجازه ورود و خروج دارند .. و اگه شما جز اشخاص خوش شانسی باشین که با هزاران دردسری که داره موفق به کسب اجازه برای ورود به این کتابخونه بشین باید بدونین ورود به این کتابخونه یک سری شرایط خاص داره.

  • اول اینکه باید عضو کلیسای کاتولیک باشین
  • باید توی واتیکان کار کنین
  • و در آخر باید حداقل ۷۵ سال سن داشته باشین

در سال ۱۸۸۱ ، پوپ در این کتابخونه رو به عده کمی از محقق ها باز کرد که با شرایط سختی تعدادی از این کتاب هارو بخونن ، اما متوجه میشیم که تعداد زیادی از این کتاب ها نامه های پوپ های قدیمی به هم و یک عده دیگه بوده که خیلی از راز های تاریخی خیلی مهمی رو بیان میکنه.

اما خب خدا میدونه چه تعدادی از این کتاب هارو قایم میکنن و به مردم نشون نمیدن.

نمیدونم میدونین یا نه ولی کلیسای کاتولیک خیلی از کتابخونه هارو آتیش زده ..خیلی از کتاب هارو از کتابخونه های دیگه به زور گرفته و درواقع جامع ترین کتابخونه محسوب میشه و میتونه قدیمی ترین کتاب هارو از قرن ها پیش داشته باشه و بخاطر اطلاعات گسترده اش اونهارو از عموم مردم پنهان کنه.

بنظر شما چرا همچین شرایطی گذاشتن واسه وارد شدن به کتابخونه ؟؟ بنظر من که اومدن سن و گذاشتن ۷۵ که طرف تا ی چیزی حالیش شد خواست به مردم بگه، سرش و بکنن زیر آب و بگن به صورت کاملا طبیعی مرد :)
ترسناکممنوعه
دنیا ترسناک نیست؛ حقیقته که اون رو ترسناک نشون میده.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید