در دوران بعد از همهگیری کرونا، چه بخواهیم چه نه، اکثر جنبههای زندگی ما به اینترنت و فضای مجازی وابسته شده است. دانشآموزان و دانشجویان به آموزش و یادگیری در این فضا عادت کردهاند و در آن ارتباط گرفته، برنامهریزی کرده و از بعضی جهات حتی زندگی میکنند.
در درس علوم تجربی یک کلاس تشریح را در نظر بگیرید که در آن دانشآموزان به جای مشاهده اعضای بدن روی نمونه قالبریزی شده«مولاژ» یک انسان، بتوانند اعضای بدن خود را خارج کنند، در دستشان بگیرند و بررسی کنند! یا یک کلاس جغرافیا، که در آن دانشآموزان بتوانند درباره هر مکان و پدیدهای که صحبت میشود، در کسری از ثانیه در محل مورد نظر حاضر باشند! نمونههایی از این دست نشان میدهند، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده تا چه اندازه میتوانند در رواج خلاقیت و نوآوری در آموزش نقش داشته باشند.
اکنون جهان دچار تغییرات زیادی شده و نه حضور فیزیکی در محیط دانشگاه و مدرسه، نه آموزش مجازی، هیچکدام نمیتواند تمام انتظارات آموزشی را در سطح عالی تأمین کند. بهترین گزینه، ترکیب این دو شیوه است و این مهم از طریق توسعه مفهومی به نام متاورس1 ممکن خواهد بود.
واژه متاورس از ترکیب خلاقانه دو جزء Meta به معنای «فراتر» و Universe بهمعنای «جهان یا گیتی» تشکیل شده است. از اینرو، این واژه در ظاهر بهمعنای یک «فراجهان» یا «اَبَرجهان» است. نامهای دیگری نیز برای متاورس وجود دارند: «جهان آینهای»، «اینترنت ویژه»، «فراتر از جهان»، «جهان برتر».
اما متاورس که این اواخر سر و صدای زیادی به پا کرده است، واقعاً چیست؟
زاکربرگ، مالک فیسبوک، متاورس را اینطور توصیف میکند: «طی پنج تا ده سال آینده، بسیاری از فناوریها در خدمت جریان اصلی خواهند بود و وقتی این پروژه کامل شود، دنیای واقعی و فیزیکی ما با دنیای دیجیتال ادغام خواهند شد.» در اصل وی به واقعیتی دیجیتال و پیوسته اشاره دارد که همه مردم میتوانند در آن به کار، بازی و معاشرت مشغول باشند.
بهطور ساده، متاورس را میتوان اینطور تعریف کرد: «یک دنیای سه بعدی که یک جهان تمام دیجیتال را با دنیای فیزیکی ما ترکیب میکند.»
برخی از ویژگیهای مهم متاورس عبارتاند از:
ـ حس حضور عمیقتر و جامعتر نسبت به تجربههای فعلی؛
ـ سرعت بینظیر در همه عرصهها؛
ـ پایداری دائم دادهها و اطلاعات؛
ـ ارتباط با دنیای واقعی، بسیار بیش از آنچه امروز تجربه میشود؛
ـ کاهش هزینه در عرصههای گوناگون؛
ـ هوشمندی فوقالعادهای که تاکنون بشـر آن را تجربه نکرده است.
پس از دوران همهگیری کرونا، هم معلمان و هم دانشآموزان به درک جدیدی از کاربرد فناوری در آموزش رسیدهاند و این یعنی آمادگیهای جدیتری برای مقابله با محدودیتهای دنیای واقعی بهوجود آمده است. بنابراین، در صورت تحقـق متـاورس، همه آموزشها میتوانند با ساختاری یکپارچه، دستهبندیشده و بهصورت مرحلهای در اختیار ما قرارگیرند، بهطوری که در زمان سریعتری به برترین سطح یادگیری دست پیدا کنیم. تصور کنید برخی زمینههای آموزشی در دنیای متاورس اینگونه میشوند:
- گستردهکردن اندام انسان و قدم زدن در درون آن؛
- ساخت مولکولهای شیمیایی عظیم بهصورت مجازی؛
- سفر با سفینهای فضایی و قدم زدن در میان سیارات و خوشههای ستارهای؛
- بزرگ کردن اندام یک حیوان و مشاهده اعضای داخلی آن (به جای تشریح در آزمایشگاه)؛
- مشاهده استخوانبندی دایناسورها و ماموتها و سفر مجازی در زمان برای قدم زدن در کنار نمونههای زنده آنها؛
- بازدید از بزرگترین موزههای جهان؛
- یادگیـری هر یک از زبـانهای دنیـا با حضور در متن آن جامعه، بهصورت مجازی.
نکته مهم این است که ادعا میشود همه اینها با کاملترین حس حضور درک و تجربه خواهند شد!
با وجود همه این تصورات، یک دیدگاه متناقض نیز وجود دارد که میگوید مصنوعی بودن روندها، غیرواقعی بودن ارتباطات و ناتوانی تحقق حس حضور کامل، منجر به این خواهد شد که عده زیادی دوباره به آموزشهای حضوری روی بیاورند. بهعلاوه، تجربههای آموزش مجازی در دوران همهگیری کرونا به تمایل بیشتر یادگیرندگان برای نشستن در کلاسهای درس فیزیکی بینجامد. در این صورت، متاورس گزینه چندان ایدهالی برای نهادهای آموزشی آینده نخواهد بود. اما اگر میتوانستیـم خود را داخـل یک کلاس درس مجازی، با صندلی و نیمکت مجازی و فضایی که به سلیقه خودمان طراحی شده است، بهطور همهجانبه، حس کنیم، چطور؟
مهمتـرین ویژگی فضـای متاورس که باعث شده است بشر برای یادگیری و آمـوزش به فکر استفـاده از آن باشـد، همین انتقال حس حضور همهجانبه است.
در کنـار تمام توصیفـاتی که از فـردای تحقق متاورس در قالب مزیتهای آن برشمرده میشود، نگرانیهایی نیز وجود دارند؛ از جمله:
ناسازگاری برخی انسانها: مثل همان انسانهایی که امروزه با پرداخت برخط، خریـد اینترنتـی، آموزش مجـازی و امثال آن رابطه خوبی ندارند. چنین افرادی در دنیای متاورس احساس غربت بیشتری خواهند کرد!
از بین رفتن لذتهای فیزیکی: این موضوع بسیار مهمی است که شایـد اگر رفع نشود میتوان آن را بهانه محکمی دانست برای گذشتن از همه مزیتهای دنیای متاورس! مگر میشود از لذتهایی مثل مسیر سفر، تعمیر وسیلهای قدیمی در آخر هفته، درسدادن به دانشآموزان و بازیکردنهای فیزیکی با بچهها، تمیزکردن محیـط خانه و زندگـی، ورزش صبحگاهـی و قدم زدن عصرگاهی دست کشیـد و آنها را نادیده گرفت؟
البته ادعای بزرگی مطـرح شـده است که در متـاورس انسانها احساسـی خواهند داشت همچون احساسات دنیای واقعی! و این مهم از طریق واقعیت مجازی و واقعیـت افزوده (البته بسیار پیشرفتهتر از آنچه امروز وجود دارد) و همینطور با کمک فناوریهای پوشیدنی، محقق خواهد شد. به نظر میرسد، باید برای آیندهای هیجانانگیز آماده بود. به هـر حـال فناوری دارد به سرعت مسیـر خود را برای تحقـق متـاورس طـی میکند و بعید است ما را این توان باشد که آن را برای پاسخ دادن به پرسشهای مهم خود متوقف کنیم!