بسم الله الرحمن الرحیم
« هیچ گاه امید نداشتم دولت به فکر دین باشد»
بیش از یک سال از جریان کرونا و محدودیت های آن میگذرد. گذر زمان نگاه ها را پخته تر میکند. خصوصا در مساله ای که در طول تاریخ جهان، بی نظیر بوده و نه خصوصیات جغرافیایی میشناسد و نه فرهنگی، نه سرما و گرما و نه مولفه دیگر. نزاع ها و اختلاف نظر های زیادی پیش آمده بود. هم اکنون دو جانب افراط و تفریط، عمدتا پشیمان هستند.(البته اگر واقع بین باشند) و با خود میگویند ای کاش، تند نمیرفتیم و قاطعانه سخن نمیگفتیم. عجز نظام پزشکی روز به روز آشکار تر شد و مشی آزمون و خطایشان ، بر ملا تر. راستش کرونا برکاتی هم داشت. غرور انسانی را شکست. متدینین را به فکر فرو برد و آن ها را عمیق تر کرد. ضعف نظام معرفتی پزشکی و استنتاجات آن ها را برملا ساخت. انسان ها فهمیدند که میشود در شرایط خاص زندگی کرد و از خیلی از توقعات چشم پوشی کرد. کتابخانه ها تکانی به خودشان دادند و نسخه های الکترونیکی را از انحصار خود آزاد کردند. نیرو های خودجوش و مردمی امتحان خوبی پس دادند و قدر نعمت ها بیشتر از قبل دانسته شد و...
آن چیزی که به خاطرش این سطور را نوشتم این است که در بین اقشار جامعه، کرونا برای هر قشری، هر مکانی و هر وسیله ای، محدودیت ها و مضراتی داشت. منطقی است که برای تعیین میزان محدودیت سه مولفه لحاظ شود. 1: میزان خطر 2: میزان اولویت آن مساله 3: دشواری و هزینه محدود شدن. به عنوان مثال، برای تصمیم در مورد تعطیلی مدارس، بررسی میشود که خطر ابتلاء چه میزان است و بعد، اهمیت حضور در مدارس چه قدر است و در نهایت ، محدود شدن چه هزینه ای را در بردارد. برای حمل نقل عمومی نیز همینطور.
جالب است که تصمیم گیرندگان رسمی، در بین اولویت ها، کمترین اولویت را برای امور دینی و مذهبی در نظر گرفتند. اشتباه نکنید. من هیچ گاه از دولت انتظار نداشتم که به خاطر دین به فکر امور دینی مردم باشد(اگر چه این مهم در حکومت اسلامی وظیفه اوست) . اما توقع داشتم که به فکر اولویت های مردم باشد. اولویت های منطقی آنها. همانطور که تغذیه و سلامت و حمل و نقل، اولویت مردم است، دین هم اولویت آن هاست. اکثر مردم ایران، متدین هستند و بسیاری از آن ها بسیار متدین هستند و اهمیت زیارت و مجالس برای آن ها ، به مراتب بیشتر از اهمیت دیگر امور و یا حداقل هم ردیف آن هاست. (آمار مسافرت به عتبات در اربعین و غیره و میزان شرکت مردم در مراسم های مختلف دینی، عزاداری، اعتکاف و غیره در قبل از کرونا را بررسی کنید) چرا به اولویت این قشر عظیم توجهی نشد؟ به عبارتی حکومت اسلامی و دولت اسلامی پیش کش، حتی دولت به اولویت مردم احترام نگذاشت. چه شد که بعد از اوج کرونا، در بازه ای، همه فروشگاه ها و بوستان ها و وسائل حمل و نقل و مدارس، میتوانستند باز باشند اما برگزاری مجالس ممنوع و مشاهد مشرفه بسته بود؟ چه شد که برای تعطیلی برخی امور، گفته میشد «اگر تعطیل شود برای مردم هزینه مالی در بر دارد.» اما کسی به هزینه روحی که بر قشر متدین تحمیل شد، توجهی نکرد. اتوبوس آزاد بود. گفته میشد «برای آن قشری که اهل اتوبوس هستند و از آن استفاده میکنند، مشکل است که بخواهند از جایگزین استفاده کنند.» صحیح است؛ مشکل است. اما آیا محدودیت های مناسکی و دینی برای آن مردمی که اهل مناسک بودند، مشکل تر نبود؟ کم نبودند افرادی که هر هفته در تمام نقاط ایران به زیارت امام و یا امام زاده منطقه خود مشرف میشدند، آیا به اولویت این افراد احترام گذاشته شد؟ برایم عجیب است که در این بازه یکساله، مرز های کشور های زیارتی، همیشه محدودتر از کشور های غیر زیارتی بوده است. در این نوشته، مجالی برای بازگو کردن همه اجحاف ها نیست. داستان مفصل است. باشد در مجالی دیگر تصاویر ثبت شده سخن بگویند.
کنون که کرونا یک ساله شده و در اکثر نقاط کشور آرام گرفته و همه اقشار ، از جمله خود پزشکان خود را با آن وفق دادند و فعالیت خود را همسطح دوران سابق ادامه میدهند، و بسیاری از مردم حتی ماسک هم نمیزنند، هنوز برخی مشاهد مشرفه با محدودیت افراطی مدیریت میشود. هنوز که هنوز است در حرم مطهر امام رضا علیه السلام، مکانی برای توقف کردن و خواندن زیارتنامه رو به ضریح مقدس حتی بافاصله فراهم نیست. زائر باید به رواق برود و از دور زیارت بخواند. آیا یک زیارت معمولی خیلی خطرناک است؟ خطری که در آسانسور و مطب پزشک و فروشگاه و مترو شلوغ نیست؟ من، کمتر کسی را مانند خودم در دفاع از محدودیت های کرونایی یافتم. ولی با این حال، شاهد اجحاف شدید و تبعیض با فاصله ای بین اولویت های دینی و دیگر اولویت ها بوده ام. و این را نمیتوانم انکار کنم. به نحوی که اگر حتی در حکومتی لاییک بودیم، چه بسا اولویت بیشتری برای امور دینی و متدینین قائل میشدند.
البته ناگفته نماند که لازم است به متدینین عزیز هم که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، گوشزد کنم که اگر برای تبیین نیاز ها و اولویت هایمان ، زبان و روش مطالبه گری نداشته باشیم، وضع همین خواهد بود. تا موقعی که ما در قبال تصمیم های دولت مردان منفعلانه برخورد کنیم و اولویت های معنوی را متحدانه مطالبه نکنیم و پس از آن هم راهکار متناسب جلوی پای آن ها نگذاریم، کرونا یا غیر کرونا، منافع معنوی ما را تهدید میکند و دولت مردان هم برای اولویت دینی ما احترام چندانی قائل نیستند. و بعد از سرکوب آن، کم کم خودمان هم آن اولویت از دست رفته را احساس نمیکنیم. کرونا تجربه ی صریحی شد برای عدم اعتماد به آن ها در احترام به اولویت هایمان. و خدا را سپاس در هر حال. (1/1/1400)