📘 نام اثر: مردی به نام اوه
✍️ نویسنده: فردریک بکمن (ترجمه الناز فرحناکیان)
📑تعداد صفحات: ۳۷۱
🏢انتشارات: نون
📋 ژانر: اجتماعی/ خانوادگی
👥 مخاطب: جوان، بزرگسال
پیرمردی بعد از سالها زندگی در خانهٔ کوچکش، با همسایگان جدیدی در محلهٔ خود روبهرو میشود. همسر این خانوادهٔ جدید، پروانه، یک زن ایرانی است که شاید فکرش را هم نمیکرد، همسایه بودن با مردی به نام اوه، چه اتفاقاتی برای او و دیگران رقم خواهد زد.
با شخصیت جالب و منحصربهفرد «اوه» همراه شوید…
مردی به نام اوه شخصیتهایی دارد که شما در طی داستان، اوقات خوشی را با آنها میگذرانید. از استحکام شخصیت اوه، دغدغهمندی پروانه، بیعرضگی پاتریک و سرخوش بودن جیمی لذت میبرید و نویسنده را بهخاطر دیالوگهای کمنظیرش، تحسین میکنید. حرف بزرگ این داستان این است: «برای زندگی بهتر، به اطرافیانمان اهمیت بدهیم.»
(نکته 1: مجموع نمرات 5 معیار زیر، بیش از 100 میشود. چون گاهی بعضی عناصر داستان، بهقدری قدرتمند نگاشته میشوند که خلأ دیگر عناصر را میپوشانند.)
(نکته 2: اعطای نمرهی مجموعی «100»، یعنی این داستان از لحاظ کیفیت، استاندارد و عالی است. اما 25 نمرهی باقیمانده، به آثاری تعلق میگیرد که در بهکارگیری ابزارهای داستاننویسی، فوقالعاده عمل کردهاند.)
۱) دنیای داستانی: 16 (از 20)✅
2) شخصیت پردازی: 30 (از 35)✅
3) پیرنگ: 24 (از 35)✅
4) درونمایه: 13 (از 15)✅
۵) سبک: 20 (از 20)✅
نمره نهایی: 03 + 100🟢
«اوه؟» زن طوری از پشت سر او را صدا کرد که انگار خیال میکرد ممکن است اوه از آخرین بازی که او مزاحمش شده اسمش را عوض کرده باشد.
اوه بدون آنکه کوچکترین توجهی به زن نشان دهد، به پاروکردن ادامه داد.
زن گفت: «فقط می خوام چند تا سؤال ازتون بپرسم…»
اوه جواب داد: «برو سؤالهات رو جای دیگه بپرس.» و طوری پارو را توی زمین فروکرد که معلوم نبود برف پارو میکند یا گودال حفر میکند.
«اما من فقط می خوام…» جملهٔ زن تمام نشده بود که اوه و گربه رفتند توی خانه و در پشت سرشان محکم بسته شد.
اوه و گربه توی راهرو چمباتمه زدند و منتظر ماندند زن از آنجا برود. اما نرفت. شروع کرد به کوبیدن در و فریاد زد: «اما شما یه قهرمانین!!!.»
اوه به گربه گفت: «این زن واقعاً مشکل روانی داره.»
گربه جوابی نداد.
این مقاله در سایت مون: