خلاصه داستان:
دغدغه عدالتخواهی، چیزی است که دیریازود، در جان جوانان بیدار میشود و میخواهند در هر نقطه از طبقات جامعه، هیچ ظلمی پا نگیرد و هیچ ویژه خواری از دست قانون نگریزد. حال که بعد از انقلاب اسلامی هستیم و ساختار ظالم از بین رفته، آیا عدالتخواهی دیگر جایی ندارد؟ اگر برخی مسئولان نظام جدید، از آن شخصیت انقلابی و اسلامی خود بازگردند چه؟ در این ساختار جدید، چگونه باید با ظلم مبارزه کرد؟ رستاخیز عاشقی، روایت طلبه ایست که بهواسطهی امامت جماعت یک مسجد در شهری کوچک، از فسادی بزرگ مطلع میشود و نمیخواهد از حقّ پیرمردی مظلوم کوتاه بیاید. اما جریان آنقدرها که به نظر میآمد، ساده نبود ...
رستاخیز عاشقی، داستانی جذّاب است که بهخوبی دغدغههای عدالتخواهی دینی در نظام اسلامی را آشکار میکند و برای مخاطبین جوان، بسیار آموزنده و ملموس است.
(نکته 1: مجموع نمرات 5 معیار زیر، بیش از 100 میشود. چون گاهی بعضی عناصر داستان، بهقدری قدرتمند نگاشته میشوند که خلأ دیگر عناصر را میپوشانند.)
(نکته 2: اعطای نمرهی مجموعی «100»، یعنی این داستان از لحاظ کیفیت، استاندارد و عالی است. اما 25 نمرهی باقیمانده، به آثاری تعلق میگیرد که در بهکارگیری ابزارهای داستاننویسی، فوقالعاده عمل کردهاند.)
1) دنیای داستانی: 17 (از 20) ✅
2) شخصیت پردازی: 28 (از 35) ✅
3) پیرنگ: 31 (از 35) ✅
4) درونمایه: 15 (از 15) ✅
5) سبک: 16 (از 20) ✅
"قطعه خواندنی":
اینجور مسائل را به مراسمهای مسجد نکشانید. این جوانها مثل بشکه باروت هستند و نباید جرقه نزدیکشان زده شود.
- برای چه بشکه باروت؟
- بهخاطر انرژی دوران جوانی. جوان به طور ذاتی معترض است. خیلی وقتها این اعتراض، بدون بهانهی درستوحسابی است. ما نباید این ذات معترض را به اعتراض تحریک کنیم. آن هم در شرایطی که انتخابات در پیش است و خطر بازگشت تفکر پیشین به انجمن شهر وجود دارد.
یحیی خطر بازگشت اندیشهی پیشین را میدانست و نمیخواست نگاه دینستیز و آلوده دوره پیش، دوباره گردانندگی شهر را در دست بگیرد. اما از فرمانروایی ستمگرانهی دینداران هم میترسید. خوانده بود که حکمرانی با کفر به جا میماند؛ اما با ظلم نه.
اما پیگیریهای او، چه پیوندی با انتخابات و بازگشت اندیشهی پیشین به انجمن شهر داشت؟
این مقاله در سایتمون: