شقایق پاکی پودنک
شقایق پاکی پودنک
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

علم و معرفت از دیدگاه خواجه عبدالله انصاری

سیر و سلوك در تصوف اسلامی نظیر نردبانی است که می تواند انسان را از

زمین شریعت به آسمان حقیقت برساند.

در تاریخِ تصوف اسلامی کسانی بوده اند که علم را باعث سنگینی خاطر و مانع از سلوك به سوی خدا(الی الله) می دانستند. خواجه عبد الله خود، در رسالۀ سخنی می گوید که: ''عالم علّت

افزاید''.

1.سیر و سلوک

از نظر صوفیان، اسلام، داراي ظاهر و باطنی است، ظاهر آن مانند تن است و

باطن آن مانند روح: «تن بی روح مردار است، و روح بی تن به کار نمی آید». ظاهر اسلام «از شرك رهایی یافتن و به ایمان ملحق شدن»است، و باطن

اسلام «از خود رهایی یافتن و در حق پیوستن» است. براي رسیدن به باطن باید از

3 ظاهر آغاز کرد و قدم در راهی نهاد که به آن طریقت می گویند.

درآیه اي از قرآن می فرماید: «یا أَیها الَّذینَ آمنُوا آمنوا» (نساء/136)، خواجه عبد الله در تفسیر آن میگوید:

«اى شما که از روى تصدیق ایمان آوردید از روى تحقیق ایمان آرید. شریعت

پذیرفتید، حقیقت بپذیرید».

2. تمایز میان علم و قولِ به علم

خواجه عبد الله با تفاوت گذاشتن میان علم و قولِ به علم، حقیقت علم را آن می داند که آدمی را به عملِ صالح برساند.

کسی که از علم تنها بر قول و گفته آن اکتفاء کند، نادانی است که به غلط و اشتباه

خود را عالم می داند؛ زیرا به اعتقاد صوفیان آدمی میان دو عالم نور و ظلمت واقع است.

علم حقیقی را باید در عالَمِ نور یا همان عالَمِ الهی جستجو کرد و بر دنیاي فانی که عالَمِ ظلمت است، جهل و نادانی حکم فرما است.

3. علم در سیر و سلوك عرفانی

لازم به ذکر است که خواجه عبد الله بسیار بر علم و اهمیت آن در سیر و سلوك تأکید میکند؛ زیرا «مرد بی علم راه باز پس می رود».

از نظر وي جهالت و نادانی زهري است که سالک را به نابودی

می رساند: «او که با علم نبود، جهل زهر او بود».

4. مراتب علم

خواجه عبد الله در کتاب صد میدان علم را به سه قسمِ استدلالی، تعلیمی و

لدنّی تقسیم کرده است. علم استدلالی از عقل و تجربه حاصل می شود و همان چیزي

است که موجبِ برتری انسان از حیوانات دیگر و باعث تکریم و بزرگداشت آدمیان است. علمِ

تعلیمی که یا به واسطۀ تعلیمِ حق در کتاب هاي آسمانی و یا به وسیله تلقین اساتید(پیامبران و امامان)

حاصل می شود و باعث عزّت آدمیان در دو جهان است و علم لدنّی علمی است که

بی واسطه از جانب خداوند بر قلبِ آدمی افاضه میشود: «علم دانش است و آن به سه قسمت تقسیم می شود. علم استدلالی و علم تعلیمی و علم لدنی است.

5. معرفت در سیر و سلوك عرفانی

خواجه عبداالله در منازل السائرین معرفت را در بخش نهایات آن قرار داده

است. نهایات، امور و مقاماتی است که بعد از سیر و سلوك حاصل می شوند. از نظر

خواجه، سالک پس از رسیدن به مقام مکاشفه و مشاهده و معاینه که در بخش حقایق

واقع اند، به معرفت خواهد رسید. و بعد از معرفت است که به فنا(نابودی) و بقا و در نهایت

توحید که آخرین باب از بخش نهایات است، می رسد.

6. فرق علم و معرفت

علم و معرفت از اصطلاحاتی هستند که معمولاً اگر هر یک به تنهایی بیان

شوند، معناي لفظ دیگر را نیز می رساند؛ اما اگر با هم و در مقابل یکدیگر به کار روند، معنایی کاملاً متفاوت دارند.

صوفیان

همواره علم و معرفت را در مقابلِ یکدیگر و متفاوت از هم دانسته؛ اما در اینکه کدام یک

برتر از دیگري است، اختلاف نظر داشته اند؛ اختلافی که در واقع به اختلاف در

تعریف آنها از «علم» و «معرفت» بازمیگردد. خواجه عبداالله نیز مانند اکثرِ صوفیه

معرفت را مقامی الهی و علم را مادون آن می داند؛ ولی عده اي از صوفیان مانند سهل تستري، بایزید، ابن العریف و ابن مدین و ابن عربی معتقدند که مقام علم، الهی

است و بنابراین برتر از مقام معرفت است که مقامی ربانی است.

7. علم و ثمرات آن

در آثار صوفیان تعریف های بسیاری از علم نقل شده است

؛ اما این سوال پیش می آید که آیا حقیقت علم قابلِ تعریف است؟ عده اي علم را غیرقابل تعریف دانسته اند؛ زیرا از آنجا که علم، دانستن هستی خداوند است، آن را

حد و مرزی نیست: «شیخ الاسلام گفت که: علم چیست؟ دانستن هستی او، یافت او چون

بود که تو خود در شناخت عاجزي؟». بنابر این مبنا، می توان گفت چیزي غیر

از دانستن و درک هستی خداوند، علم محسوب نمی شود. گروهی دیگر از صوفیان بر این

باورند که علم واجب و علم ممکن را نمیتوان در یک تعریف گنجاند: «باید دانست که علم

دو دسته است: یکی علم خداوند ـ تعالی ـ و دیگر علم خلق.

خواجه عبد الله انصاری در تعریف علم می گوید: «العلم ما قام بدلیل و رفع الجهل»، علم

آن است که بر دلیل مبتنی باشد، و جهل را رفع کند. این تعریف ـ بنابر تفسیر

تلمسانی

و کاشانی است و شامل علوم نقلی نیز می باشد، زیرا با عقل است که صحت نقل و گفته و سخن، مانند

(نبوت و صدقِ پیامبر(ص)) تایید می شود، بنابراین بازگشت تمامی دلایل به عقل است.

منبع

مقاله علم و معرفت از دیدگاه خواجه عبد الله انصاری، دکتر مرتضی شجاری.

شقایق پاکی پودنک

علمعلم و معرفتخوجه عبد الله انصاریمقالهشقايق پاکی پودنک
کارشناس ادبیات فارسی/عضو انجمن نویسندگان برتر ایران/نویسنده سه کتاب مستقل، سه داستان کوتاه، هفت دیوان شعر مشترک/ویراستار کتاب و نشریات، شاعر، نویسنده، گوینده/همکاری با بیش از ۱۴۰ نشریه دانشجویی/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید