گاهی در میان هیاهوی کسبوکارهای جدید مرتبط با صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، از نوفعالان این حوزه میپرسم چه اتفاقات جدید یا جذابی را در عرصهی فعالیت خود رقم زدهاند. متاسفانه پاسخ برخی از دوستان ناامیدکننده است.
اگر به دو دهه قبل بازگردیم، عمدهی اخبار کسبوکارهای جدید آن ایام به تولید محصولات جدید فناورانه و تلاش برای بازاریابی و فروش آنها اختصاص داشت. زبانهای جدید برنامهنویسی، عرضهی سیستم عامل یا پایگاه دادهها به همراه نرمافزارهای کاربردی، صدر اخبار موفقیتهای شرکتهای فناور را به خود اختصاص داده بودند. در سالهای اخیر شاید مهمترین روندی که برهمزنندهی روند پیشین بوده، خلق مدلهای جدید کسبکار و ایجاد مواجههی جدیدی با مشتریان، به منظور تامین نیازمندیهای آنان و گاه خلق نیازهای جدید است. کسبوکارهای مبتنی بر مفاهیم اقتصاد اشتراکی، مانند تاکسیهای اینترنتی، توسعهی کسبکارهای پلتفرمی، شبکههای اجتماعی و نیز توسعهی خدمت گرایی در زیرساخت، پلتفرم، نرمافزار و ... همگی مثالهایی از این تحول در عرصهی کسبوکارند.
اما در همین شرایط، برخی فراموش میکنند که کل فرآیند باید بر منطق بازار مبتنی باشد. هزاران سال است که بازارها برای مبادلهی کالا و خدمت بین عرضهکننده و متقاضی شکل گرفتهاند. هر کسبوکاری باید از ارکان عرضهکننده، متقاضی، کالا یا خدمت عرضهشده، ارزش مابهازای مبادله و در نهایت، قواعد و قوانین مبادله شکل گرفته باشد و غایت نهایی آن نیز ایجاد سود و منفعت مادی برای عرضهکننده و بهرهبرداری برای متقاضی باشد. سود فروشنده میتواند در کوتاهمدت یا درازمدت تأمین شود، اما قابل صرف نظر کردن نیست.
با این همه، امروزه شاهدیم که برخی از کسبکارهای جدید فارغ از قواعد همیشگی بازار، خروجیهایی تعریف میکنند که ارزشی مشخص یا قابل اندازهگیری ندارند و خارج از ریل کسبوکار تعریف شدهاند. ایجاد محیط کار جذاب، داشتن ادبیات و فرهنگ خاص کاری، تولید حجم زیادی داده به عنوان خروجی، شگفتزده کردن مشتری از مدل کسبوکار، رضایت مشتریان از خدمات رایگان، در صدر جستجوهای موتورهای جستجو قرار گرفتن، تعداد بالای دانلود برنامه، داشتن تعداد زیادی برنامهنویس از دانشگاهی معتبر و دهها موضوع دیگر، هیچکدام به تنهایی دلیل توفیق، ماندگاری و ارزشمند بودن یک کسبوکار نیستند. برای پیبردن به ارزش یک کسبکار، باید ابتدا به همان ارکان سنتی ارزیابی کسبوکار و ارزش بازاری آن مراجعه کنیم. در گام بعدی است که میتوان به مشخصهها و خصایصی پرداخت که کسبوکار را مستحکم، منحصربه فرد یا خواستنی میکنند. داستان کسبکار در هزاران سال گذشته تا به امروز از ارکان مشابهی پیروی میکند. باید بازار را بهتر بشناسیم تا بتوانیم فرم جدید و نقاط ارزشآفرین امروز آن را درک کنیم.