در یکی از پنجشنبههای پاییز سال هشتاد و هشت، قرار بود یکی از سرویسهای اصلی بانک پاسارگاد بر روی نرمافزار جدید بانکی فناپ عملیاتی شود.
بهرغم همهی هشدارها، واهمهها و کارشکنیها، بر طبق برنامهی زمانبندی اقدام کردیم و علیرغم تمهیدات پیشینی و تستهای انجامشده، در ساعت یازده آنروز، فعالیت شعب بانک مختل شد و امکان پاسخگویی به مشتریان نبود. مدیر فناوری اطلاعات وقت بانک، ما را در اتاقش جمع کرد و ضمن مواخذهی بسیار و یاد کردن این موضوع که از روز اول هم با این تغییر مخالف بوده، از ما خواست خودمان پاسخگوی شرایط پنجشنبهی سیاه بانک باشیم و ما را به اتاق هیات مدیره هدایت کرد. در اتاق هیات مدیره سوالاتی حول چرایی و چگونگی اتفاق بود و اینکه دقیقا چه زمانی مشکل مرتفع میشود و ما با اضطراب و ناراحتی پاسخ میدادیم: انشالله به زودی؛ و تازه روایتهای مختلفی برایمان نقل شد از مشتریان ناراضی و گرفتار که ناراحتی خود را به روشهای مختلف بر سر مدیرعامل بانک تخلیه کردهاند. نگرانیمان دوچندان شده بود که خبر دادند دکتر قاسمی، مدیرعامل بانک، به زودی به آن جمع خواهد پیوست. با چهرههایی افروخته و شرمنده منتظر بودیم تا ایشان وارد شود و بخشی از ناسزاهای دریافتی را به ما حواله دهد.
دکتر به محض اینکه وارد شد پرسید: چرا بچههای فنی اینجا هستند؟ چرا آنها را وارد امور تنشزا کردهاید؟ آنها فقط باید روی حل مشکل تمرکز کنند و بلافاصله خواست که بهجز من و یکی از اعضای هیات مدیرهی شرکت، باقی دوستان به سرعت به کار عملیاتی خود بازگردند. سپس رو کردند به من و گفتند: با بچهها بنشین و تخمینی بده که مشکل کی مرتفع میشود. آمدم توضیح بدهم و پوزش بطلبم که گفتند: کارهای بزرگ قلب بزرگ و سر نترس میخواهد ما هم به عنوان مدیر اینجا نشستهایم که کار تحولآفرین بکنیم وگرنه نیازی به خدمات ما نبود. مشکل بزرگی برای مشتریان و بانک پیش آمده ولی مطمئنم شما تمام تلاشتان را کردهاید و خواهید کرد. من از تک تک مشتریانی که تماس گرفتند عذرخواهی کردهام و اصلا وظیفهی من است که با حمایت از این تلاشها و حتی تقبل بار عذرخواهیها مسیر تحول را هموار کنم. اگر هم میپرسم که تخمینتان را از زمان رفع مشکل بدهید برای این است که اگر بانک شنبه و حتی روزهای بعدتر به صورت سیستمی پاسخگوی مشتریان نبود، بتوانیم چارهای برای امور مشتریان بکنیم.
آن پنجشنبهی سیاه گذشت و خوشبختانه مشکل در همان بعدازظهر رفع شد و سیاهی آن بر جامهی سطحینگران و بداندیشان نشست، ولی آموزههای آن ما را بر جایگاهی بالاتر نشاند، با احساس مسئولیتی چند برابر و درکی عمیقتر از مسئولیت.
ماهها پیش که موضوع انتخابات هیات مدیرهی دورهی ششم نظام صنفی رایانهای مطرح شد، به عنوان یکی از اعضای هیات مدیرهی دورهی پنجم، بر طرح انتخابات غیر حضوری پافشاری کردم و باور داشتهام و دارم که صنف عرضهکنندهی خدمات تحول دیجیتالی برای صنوف و صنایع مختلف، خود باید پیشران تحولآفرینی در شاکله و فرآیندهای خود باشد و خدا را شاکرم که با حمایت اکثریت هیات مدیره و علیرغم میل باطنی ریاست محترم صنف، جناب اثنیعشری، این مسیر با همهی فراز و نشیبهایش پیموده شد. آن روز، رییس بزرگوار میدانست که عدهای جنجالآفرین در جستجوی هر مشکلی به دنبال بازتولید ادبیات پنجشنبهی سیاه هستند و در پس این عبارات پرچم مخدوش بودن نتایج و نیز ضعف صنف و هیات مدیره را بلند خواهند کرد و فارغ از دستاورد چشمگیر کشوری، به دنبال غوغا و سرزنش مجریان این انتخابات خواهند بود و بیرحمانه به آنها خواهند تاخت تا وظیفهی مشارکت فعال در امور صنفی را هر سه سال یکبار، بهجای آورده باشند؛ و البته برای برخی از آنها این تاخت و تاز مهمترین کارنامهی عملکردی و جدیترین پروژهشان در این صنعت تلقی میشود.
اما هیات مدیره این تصمیم را گرفت و با حمایت رییس و هیات نظارت، این تصمیم عملیاتی شد.
امروز به عنوان یکی از اعضای هیات مدیرهی دورهی پنجم، از آحاد همراهان صنفی که با حضورشان در انتخابات همیار صنف بودند سپاسگزاری میکنم و بابت مشکلات روز پنجشنبه در امر رایگیری با تمام وجود عذرخواهی میکنم و باور دارم که حتما میتوانستیم با اتخاذ تمهیداتی فراتر و تکیهی بیشتر بر توانمندیهای فنی عزیزان و شرکتهای نصر، کارنامهی بهتری بر جای بگذاریم، اما این پنجشنبهی به ظاهر سیاه نیز، با تدابیر و اهتمام دوستان و همکارانم در برگزاری انتخابات، ما را بر پلهی بلندتری از تجربه، تدبیر و تحولآفرینی نشاند و خوشحالم که پرچم مدیریت صنف را با نسیم یک تغییر موثر و ماندگار به هیات مدیرهی منتخب جدید تحویل میدهیم.
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد
شهاب جوانمردی
عضو هیات مدیرهی دورهی پنجم سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران
#سیاهیکسبوکارمن_است
#سازماننظامصنفیرایانهایاستان_تهران
سازماننظامصنفی_رایانهای
#انتخابات_الکترونیکی
#نصر