
در ابتدا باید براتون شرح بدم که کلاً سعی میکنم تو نوشتهها و مقالاتی که حالا چه خودم چه از جاهای مختلفی جمع آوری میکنم و چیزایی که خودم دوست دارم بدونم و دوست دارم با دیگران
در اینجا خوب جمع آوری میکنم و منتشر میکنم اما در مورد تصاویر نمایشی میخواستم بگم که من خودم آدمی هستم که عکس اگه یک مطلب نداشته باشه یا فیلم یا صدایی نباشه اصلاً نمیرم طرفش و نه باز میکنم نه ورق میزنم نه چک میکنم به همین دلیل در این نوشتهها عکسهای نمایشی قرار داده میشه که یه مقدار جذابتر کنه پایان
درآمد در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، معمولاً متناسب با رشد تورم افزایش نمییابد و همین موضوع باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. عوامل مهمی که موجب این موضوع میشوند عبارتند از:

ضعف سازوکار تعیین دستمزد
افزایش حقوق و دستمزد معمولاً بر اساس توافقات یا فرمولهایی ثابت انجام میشود و نه بر مبنای تورم واقعی یا میزان رشد هزینههای زندگی، به همین دلیل اغلب دستمزد عقبتر از تورم حرکت میکند. حتی بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که رشد دستمزد به طور مستقیم روی نقدینگی و تورم اثر تعیینکننده ندارد، اما در ایران افزایش دستمزدها اغلب بهانهای برای رشد قیمتها توسط بسیاری از تولیدکنندگان و خدماتدهندگان شده و بدین ترتیب افزایش دستمزد فقط مدت کوتاهی قدرت خرید را بالا میبرد و بلافاصله با افزایش قیمتها این اثر خنثی میشود.
ساختار اقتصاد و دلیل تورم
تورم در ایران عمدتاً ریشه در افزایش نقدینگی بدون رشد متناسب تولید دارد. کسری بودجه دولت، مشکلات ساختاری اقتصاد و رشد غیرقابل کنترل نقدینگی، نقش اصلی را در افزایش تورم بازی میکنند، نه فقط متغیر دستمزد. وقتی رشد اقتصادی پایین باشد اما نقدینگی و هزینههای دولت زیاد باشد، فشار تورمی بالا رفته و ارزش واقعی درآمدها کاهش مییابد.
ناکارآمدی در مدیریت و نظارت
ناکارآمدی در طراحی و اجرای سیاستهای حمایتی و نظارت ضعیف در بازار باعث میشود تا افزایش اسمی دستمزدها واقعاً به بهبود معیشت مردم منجر نشود. به ویژه وجود روندهای افزایشی سریع در قیمت کالاها و خدمات، همواره باعث عقب ماندن واقعی مزد از تورم شده است.

نتیجه و پیامد
در مجموع، تا زمانی که علتهای اصلی تورم (نظیر سیاستهای غلط پولی و بودجهای، ناکارآمدی ساختاری و کسری بودجه دولت) اصلاح نشود، صرف افزایش اسمی دستمزدها نه تنها با تورم هماهنگ نمیشود بلکه هزینه زندگی پیوسته سریعتر از درآمد رشد میکند و قدرت خرید واقعی خانوارها کاهش خواهد یافت.
در نتیجه، درآمد معمولاً کمتر از تورم افزایش پیدا میکند چون هم سیستمهای تنظیم درآمد ناکارآمد هستند و هم منشأ تورم چیز دیگری است، و این چرخه باعث فشار معیشتیدر آمریکا معمولاً با افزایش تورم، حقوق مردم نیز تا حدودی افزایش مییابد اما اغلب این افزایش همتراز با نرخ تورم واقعی نیست و در بسیاری مقاطع، رشد دستمزدها از افزایش قیمتها عقب میماند. دولت و برخی کارفرمایان، معمولاً نرخ دستمزد را متناسب با شاخص هزینههای زندگی و نرخ تورم سالانه تنظیم میکنند، اما در عمل سرعت تورم بهویژه در بخشهایی مثل اجاره مسکن، مواد غذایی و انرژی بیشتر از سرعت رشد حقوق است و این امر منجر به کاهش قدرت خرید اقشار کمدرآمد و طبقه متوسط میشود.

شاخص حقوق و دستمزد در آمریکا بهطور پیوسته بررسی و منتشر میشود و طبق دادههای رسمی، اگرچه در سالهای اخیر رشد داشته، ولی جهش اصلی آن معمولاً پس از دورههای تورم شدید (مثلاً سال ۲۰۲۱) رخ داده که باز هم پاسخگوی رشد هزینههای واقعی زندگی نبوده است. بنابراین میتوان گفت افزایش حقوق در آمریکا معمولاً رخ میدهد اما این افزایش لزوماً با شتاب تورم برابری نمیکند و گاهی قدرت خرید خانوار کاهش مییابد. بیشتر میشود.
دیگه قضاوت حکایتها داستانها برمیگرده به دید و نگاه شما
منبع این مطلب
از مجموعه دستنویسهای کاوه کاشفی میباشد