ویرگول
ورودثبت نام
نمایشن آهنگین ادبیات ایران
نمایشن آهنگین ادبیات ایرانکلیه اخبار اخبار هول هوش ادبیات ایران را برای شما جمع آوری اوریو با هم در دنیای فرهنگی زبانی ادیبان ای آن انسیر میکنیم تا بیشتر با آنها انهااشنا شویم
نمایشن آهنگین ادبیات ایران
نمایشن آهنگین ادبیات ایران
خواندن ۵ دقیقه·۲ ماه پیش

دل نویس. برای ایرانم

کاوه کاشفی
کاوه کاشفی

مترجم گوگل

شده زمینه‌ای برای فتنه و آشوب در میان اقوام ایرانی

۱۵ سال پیش برای اولین بار زبان کردی را در مترجم گوگل دیدم و جالب اینجا بود که چند سال پیش با زبان بلوچی را دیدم و و ترکمن اگر معیار کهن بودن زبان‌ها باشد زبان سمنانی چرا پس که یکی از کهن‌ترین زبان‌های ایرانی است نیست و برای ثبت در تاریخ اینجا می‌گویم که به زودی زبان خراسانی نیست در مترجم گوگل بیاید و زبان عرب اهوازی

این شد که این لنوشته‌ها را نوشتم که ایران با اقوام ایران نبی اقوام

نقشه شوم آمریکا

دنیا آمریکا وقتی که تمام تلاششو داره می‌کنه حتی کانادا را به خودش اضافه کنه ولی واسه ایران و اقوام ایرانی داره جدایی طلبی را تبلیغ می‌کنه

جهان پر ز غوغاست و بازیگری

که خواهد جدایی ز ایران‌بری

همه در پی سود و ترفند و زور

که بندند بر ما طناب غرور

بدین خاک پرگوهر و ریشه‌دار

نگر چشم دارند به قصد شکار

به نامی دگر، یا فریب و نیرنگ

بکوشند در فتنه با رنگ و بنگ

به تزویر جویند رهِ فتنه باز

نباشد به دلشان نه مهر و نه راز

سزد گر یکی را ز دیگر کنند

که این خاک جان را ز ما بر کنند

ولیکن چه دانند دشمن به خواب

که ریشه استوار است، ژرف و پرآب

اگر صد جهان فتنه انگیخته

حیات از دل ایران هرگز نرفته

اگر هست یک‌رنگی و مهربانی

در این مرز و بوم هست جاودانی

ز هم‌آوایی قوم‌ها و نژاد

برآمد همیشه صدای اتحاد

شما در پی سود و زیان و ستم

نگه می‌کنید این شکوه ز هم

ولی آن وفاداری و پایبندی

ز راز دل خاک ماست و بلندی

اگر باد ابر است بر بام ما

گلی بشکفد رنگ، در دام ما

همین مهر و پیوند، رمز بقاست

که ایران بماند همیشه به‌پاست

جهان گر به پیکار و کین است و رزم

که ایران سزاوار گسستن و غم

ندانند هرگز در این خاک پاک

هزاران هزاران فزون‌تر ز خاک

ده‌هزار سال است ایران به‌پا

نه از تیر دشمن، نه از باد جا

هزاران پلنگ و درنده و گرگ

نکوشید مگر این دیار سترگ

به جامه‌ی دوست و دشنه به مشت

به فکر تفوق، پر از خشم و کشت

که یکباره بشکنند این پیوند

ولیکن چه دانند رمز بلند؟

که تا صبح تاریخ ایران بود

هماره به تن رخت فرهنگ و سود

جهان را فزونی همین شد کنون

که اقوام بسیار در یک صف فزون

چنین خاک رنگین به انواع و رنگ

همه یک نوا، هر کسی بی‌درنگ

همه ریشه‌دارند در فرهنگ پاک

که فرداست ایران، فزون‌تر ز خاک

غروری که امروز ما را سزاست

ز پیشینیان است و حکمت به‌جاست

چه باشد اگر کس به افتادگی

کند در جهان هم به شاهندگی؟

که ریشه‌ی ایران ز فرهنگ ماست

ز شاهنامه و قصه‌های نجواست

همان داستان کهن، سربلند

کند نام ایران همیشه بلند

گرگ و روباه و شغال پلید

ز هر سوی جهان کنند کمین

که این سرزمین کهن را شکار

به پندار پوچ‌اند همواره یار

به افسون و تزویر و فریب و ستم

نخواهند شکست این دیرینه دم

زبان مادری‌مان گواه وفاست

که ایران بماند همیشه به‌پاست

اگر نام ایران به قوّتی است

ز کثرتِّ اقوام و وحدتّی است

هر قوم و تباری که دارد نشان

همه قطره‌اند اندر این پهن‌دشتِ زمان

جهان می‌کوشد به تفرقه و جنگ

که یکپارچگی بشکند، نیرنگ

ولی ایران ما از هزاران تبار

همه یک دل و پیوند و استوار

بدانند دشمن که این خاک و آب

هزاران به فرهنگ داده جواب

از آغاز تاریخ تا زنده باد

بگسترده نامش فراسوی باد

منم

کاوه کاوه آهنگرم

نه آن کاوه من از جنس دگرم

این دلنویس واسه دیده شدن نام ترکمن کرد وچ در مترجم گوگل که چگونه بیگانگان ابتدا با آوردن زبان‌های ایرانی داخل گوگل مترجم می‌خواهند تا عادی سازی و زمینه‌سازی برای جدایی ایران در سال‌های بعد را آماده کنند

جهان قیل و قال است و بازیگری

که جوید ز ایران جداییگری

همه در پی آنند با خواسته

که بندند بر ما طناب و رَسته

به هرجا به زوری به نامی دگر

به پیوند زور و به فریبی سِپِر

به خود حلقه زدند ولی بی‌قرار

به ما چشم دارند و قصد شکار

برایشان، اتحاد هنر نیست هیچ

به تزویر جویند راهی به پیچ

یکی را کنند از دگر بی‌نصیب

که گردد وطن پاره پاره، غریب

ولی ریشه‌های وطن است ژرف

که هر شاخه پیوسته، هم‌پای حرف

اگر صد جهان قصد فتنه کنند

ز ایران نتوانند نامی ببرند

اگر این یکی‌رنگی و مهربــی

در ایرانِ ما هست، باشد غنـــی

همه از هم‌آوایی اقوام ماست

که ریشه‌ست در جان و پیغام ماست

شما در پی آنید ما را ز هم

جدا سازید از پی سود و ستم

ولی این شکوه و وفاداری ما

ز رنگین‌کمانی ست، اسراری ما

اگر پانگ ابر هست بر بام ما

هزار رنگ گل هست در دام ما

همین رنگ‌ها، راز پیوند ماست

که ایران بماند، همین بند ماست

جهان جمله با کین به پیکار ماست

که ما را کند تکه‌تکه، جداست

ولی خود نداند که این خاک پاک

هزاران هزاران فزون‌تر ز خاک

ده‌هزار سال است ایستاده به‌پا

نه از تیر و نه از فریب و جفا

هزاران پلنگ و شغالی پلید

به اندیشه‌ی نان و ننگ و نبید

ز روس و ز انگلیس و شیطان دون

نکوشیده‌اند اندکی بی‌فزون

به جامه‌ی دوست، به دشنه‌ی خشم

ز ایران مگر بشکنند این رَشم

ولی این وطن تا سحرها رسید

همیشه به تن رخت تاریخ دید

جهان افتخارش همین شد کنون

که در مجلسش هست اقوام، فزون

چو ما از نخست ملل را گرفت

در این خاک رنگین، دل از ما شگفت

شگفتا که آن‌چه برای من است

ز پیشینیان، گوهر و روشَن است

به دیگر دیار ار شود آرزو

بر ما بود عادت و تار و بو

چه باشد اگر افتخاری کنند

دو تباره در صدر یاری کنند؟

ولی ریشه‌ی ما ز فرهنگِ پاک

ز شاهنامه و آن حکیم توانا ز خاک

که این ساختارِ شگرف و سترگ

ز فرهنگ و تاریخ شد باز برج

همان قصه و غصه‌ی ماست این‌چنین

که ایران بماند سرافراز و دین

جهان می‌خواد ما رو بکنه تیکه و پاره

بی‌خبر از اونه که ایران در کل تاریخ

تشکیل شده از هزار تیکه

. چیزی که دنیا واسش هست آرزو

که چه با زور چه با فشار

چه با بمب و انفجار

خودشو بکنه گنده‌تر و بزرگتر و متحدتر

ایرانو بکنه تیکه به تیکه هر قوم و هر نژادو بکنه یه تیکه

ما این خیال باطله ایران معنای هر قوم و هر تیکه میشه ایران

منبع

دست نویس های #کاوه_کاشفی

ایران باشد خون رگم جان و تنم بند بند این پیکرم

ایرانسود زیان
۷
۰
نمایشن آهنگین ادبیات ایران
نمایشن آهنگین ادبیات ایران
کلیه اخبار اخبار هول هوش ادبیات ایران را برای شما جمع آوری اوریو با هم در دنیای فرهنگی زبانی ادیبان ای آن انسیر میکنیم تا بیشتر با آنها انهااشنا شویم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید