. وقتی خط قرمز آسیبهای اجتماعی و حقوق انسانی به سادگی زیر پا گذاشته میشود و واکنشی جدی از سازندگان یا پخشکنندگان مشاهده نمیشود، کمکم حساسیت جامعه نسبت به این مسائل کمرنگتر خواهد شد.در مثالی دیگر، یعنی شوخی با فضای خصوصی زن و شوهر و بازی با مضامین جنسی – آنهم بهگونهای که برای تماشاگران نوجوان قابل برداشت و الگوبرداری باشد

– ابعاد دیگری از فرهنگسازی منفی در رسانهها را نشان میدهد. کنایهها و شوخیهایی که معنای ضمنی آنها میتواند به راحتی فهمیده شود، اغلب به نام «طنز» یا سرگرمی وارد گفتمان عمومی میشود و حتی در تبلیغات، جلب توجه میکند.پیامدها بر جامعه و نوجواناناین رویکردها دو پیامد جدی دارند:نرمالسازی کنشها و کلامهای ناپسند، که مرز بین شوخی و خشونت واقعی یا مسائل مغایر با ارزشهای اخلاقی را کمرنگ میکند.ایجاد الگوهای رفتاری غلط برای نوجوانان، که بسیاری از آنها شخصیت و نگرش خود نسبت به جنسیت، روابط و حتی مسائل جدی اجتماعی مثل تعرض را از همین فیلمها و شوخیها دریافت میکنند.مسئولیت رسانه و جامعهدر این شرایط، نقش نهادهای ناظر، خانوادهها، و از همه مهمتر خود رسانهها، چندبرابر میشود. حذف یا بازنگری چنین صحنههایی، آگاهسازی سازندگان درباره پیامد آثارشان، و هشدار رسانهها و صاحبنظران به خانوادهها و مخاطبان نوجوان، گامی مهم دردر ماههای اخیر، نمونههایی از عادیسازی رفتارهای زننده و ناپسند در برخی فیلمها و تیزرهای تبلیغاتی بار دیگر پرسشهای مهمی را درباره مسئولیت رسانهها و سینما برانگیخته است. نمایش رفتارهایی مثل شوخی با مفاهیم جدی و خطرناکی چون تجاوز (مانند سکانسی با شیشه نوشابه در فیلم «فسیل») یا بازی با مضامین جنسی در صحنههای خانوادگی، نهتنها غیراخلاقی و غیرقانونی است که به سادگی به «شوخی تصویری» تبدیل میشود و حساسیت جامعه را نسبت به این آسیبها کاهش میدهد.در حالی که نوجوانان و کودکان بسیاری بیننده همین فیلمها و تبلیغات هستند، هرگونه سکوت یا بیتوجهی از سوی سازندگان و پخشکنندگان، زمینه عادیسازی تدریجی این کنشها را فراهم میکند. این روند بهخصوص وقتی خطرناکتر میشود که شوخیهای جنسی یا رفتارهای تمسخرآمیز به نام سرگرمی، امکان برداشت و الگوبرداری گسترده را در میان جوانان باز میگذارد.پیامد این عادیسازی دوگانه و جدی است:از یک سو، مرز واضح «شوخی» و «خشونت یا تعرض واقعی» به تدریج کمرنگ میشود و جامعه نسبت به خشونتهای پنهان یا مفاهیم ناپسند حساسیت خود را از دست میدهد.از سوی دیگر، نوجوانان و جوانان بهویژه در آستانه شکلگیری شخصیت و هویت فردی، ممکن است همین رفتارها و کنایهها را «طبیعی» بدانند و وارد رفتارهای روزمره خود کنند.در این شرایط، مسئولیت رسانهها، سازندگان آثار هنری، نهادهای ناظر و همینطور خانوادهها بسیار سنگینتر میشود. حذف یا بازنگری صحنههای مسئلهدار، حساسسازی نسبت به پیامدهای اجتماعی و روانی این محتواها و آموزش هوشیارانه خانوادهها درباره تماشای آثار مناسب با سن، میتواند به ایجاد محیطی امنتر و فرهنگی سالمتر کمک کند.پایداری سلامت فرهنگی و اخلاقی جامعه بدون مراقبت و هوشیاری رسانهای ممکن نیست؛ رسانه باید مرز طنز و مسئولیت اجتماعی را بشناسد و سلامت روانی و تربیتی مخاطب نوجوان را همواره در اولویت قرار دهد.
چیه قلم کاوه کاشفی
گردآورنده نور
آماده سازی خلاصه نمودن برای انتشار. در فضای مجازی ai
جهت ایمنسازی فضای رسانهای است.