مرتضی شاهترابی
مرتضی شاهترابی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

زیست داستانی

نمی‌شود زیست داستانی نداشته باشی و بخواهی داستان‌های ماندگار خلق کنی. زیستن کلیدواژه‌ی شخصیت و کنشگری است.

نوشته‌هایت همانی می‌شوند که تو زیسته‌ای، حتی اگر بخواهی زیرکانه خودت و زیستنت را پس واژگان پنهان کنی!

نوع زیستن شکل‌دهنده‌ی ساختارهای ذهنی تو می‌شود و همان ساختارها در ناخودآگاهت غلیان می‌کنند و می‌آشوبند تا به کنشگری برسی.

سیگارکشیدن و دودآلودی، طره‌اندازی و خودبزرگ‌پنداری و ده‌ها خوی دیگر حتی اگر از عادت‌های برخی نویسندگان باشند، شخصی‌اند و اصول کلی و عمومی زیست نویسندگی نیستند.

زیست نویسندگی یعنی:

دل‌بستگی به نوشتن و نویسندگی، پیوسته و منظم‌نویسی، ژرف‌نگری در رخدادهای پیرامونی، لذت‌بردن از نویسندگی، تشنگی برای دانایی، خواندن‌های بسیار، فراوان‌نویسی و گزیده نشرسازی.

یعنی هرآنچه نوشتی باید نوشته می‌شدند، به نانوشته‌هایت بیندیش که بسیارند. بیندیش و بنویس، اما بسیار بخوان تا بتوانی بنویسی که نوشتن بدون خواندن مثل خمیری است که بی‌مایه فطیر است.



مهاجرم، از افغانستان؛ هنرآموخته‌ی ادبیات و دانش‌آموخته‌ی تاریخ. می‌نویسم که با نوشتن آرام می‌گیرم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید