متن زیر ترجمهای از نوشتهی کریس رایزبک (استاد علوم کامپیوتر دانشگاه نورث وسترن) در این نشانی است.
https://www.cc.gatech.edu/faculty/ashwin/wisdom/what-is-a-thesis-defense.html
تصاویری نیز به کمک بینگ به متن اصلی اضافه شده است.
دفاع از پایاننامه دو بخش دارد: یک پایاننامه و یک دفاع. دومین اشتباه بسیاری از دانشجویان این است که نمیدانند تزشان چیست. سومین اشتباه هم این است که از چگونگی دفاع، آگاه نیستند (در مورد نخستین اشتباه هم خواهم گفت).
تز شما نه پایاننامه شماست و نه یک مطلب بانمک در مورد آنچه انجام دادهاید. تز در واقع، یک موضع یا پیشنهادی که شما با دلیل و استدلال ارائه میدهید و تلاش میکنید برای آن پشتوانهای فراهم کنید. برای مثال «من نحوه شطرنج بازی کردن مردم را بررسی میکنم» یک تز نیست ولی «استراتژی مردم در بازیهای جدید، برساخته از بازیهایی است که قبلاً دیدهاند» یک تز است یا اینکه «برنامهای نوشتهام که شطرنج بازی کند» تز نیست اما اینکه «شطرنج بازی کردن، به پایگاه دادهای از بازیهای واقعی نیازمند است» یک تز است. یک تز باید چیزی را ادعا کند.
تزها انواع مختلفی دارند، به ویژه در علوم کامپیوتر اما عموماً آنها در یکی از دستههای زیر قرار میگیرند:
1- فرایند X یک راه ممکن برای انجام کار Y است.
2- فرایند X راه بهتری برای انجام کار Y است نسبت به روشهای پیشین.
3- کار Y نیازمند فرایند X است (فرایند X لازمهی کار Y است).
4- مردم برای انجام کار Y از فرایند X استفاده میکنند.
5- فرایند X راه بسیار بدی برای انجام کار Y است.
6- مردم از فرایند X استفاده نمیکنند.
در موارد بالا، به راحتی میتوانید فرایند X را با مدیریت حافظه X یا هر چیز دیگر تئوریها را مختلف میکند، جایگرین کنید. علاوه بر این، مطمئن شوید که دقیقاً ردهی کارهای Y را که به تز شما مربوط میشود، مشخص کنید.
البته در حالتی که تز شما یک گزاره است، تز باید ویژگی دیگری نیز داشته باشد: باید چیز جدیدی بگوید. مثلاً «فهم زبان طبیعی نیازمند یک زمینه است» یک تز نیست (مگر احتمالاً در رشته زبانشناسی) اما «فرایند X مکانیزمی شدنی برای افزودن حساسیت زمینه به درک کنندگان زبان طبیعی است» یا «زمینه برای فهم بصری لازم نیست» هر دو تز هستند.
یک دفاع ارائه مستندات و شواهد برای یک تز است. البته شواهد مناسب به نوع تزی بستگی دارند که از آن دفاع میشود.
یک دفاع برای چنین ادعایی، تحلیل پیچیدگی الگوریتم پیشنهادی است. در علوم کامپیوتر، یک دفاع رایجتر میتواند ارائهی نتایج تجربی از اجراهای آزمایش [الگوریتم] باشد. روشن است که دفاع خوب در اینجا یعنی بیش از یک مثال و نیز پاسخ به پرسشهایی از این دست: قابلیتها و محدودیتهای آزمایش [الگوریتم] شما چیست؟ چه میزان موارد بررسی شده، در دنیای واقعی پیش میآید؟ چگونه میتوان آن را تعمیم داد؟ اگر تعمیم دادنش آسان است، چرا شما تعمیم ندادید؟ اگر حالت مورد آزمایش شما، بخشی از یک سامانه بزرگتر است، تا چه حد فرضهای شما در مورد ورودیها و خروجیها درست است؟
دفاعی مانند مورد پیشین در اینجا نیز پذیرفتنی است اما افزون بر آن، مقایسه کار شما با کارهای پیشین نیز ضروری است. آیا کار شما، حتماً روی مثالهای کار پیشین نتایج مشابهی میدهد؟ آیا میتوانید ثابت کنید که کار شما روی ورودیها و مثالهایی پاسخ میدهد که کارهای دیگر از آن ناتوان هستند؟ اگر ادعای کاراتر بودن دارید، معیار اندازهگیریتان چیست؟
از چنین تزی معمولاً با استدلال منطقی دفاع میکنند. به طور معمول، چنین کاری بسیار دشوار است، حتی اگر نیازی به صوری نوشتن استدلالها نباشد.
بسیاری از دانشجویان به اشتباه میکوشند از چنین تزی دفاع کنند، در حالی که شواهد تجربی جدی و محکمی برای چنین چیزی لازم است مگر اینکه برای تز شما در واقع، تنها فرایند X ممکن باشد. بررسی گلچین شیوهها و نظرسنجیهای همکاران شما، هر اندازه هم که الهامبخش شما بوده، نمیتواند یک مدرک یا شاهد روانی حساب شود.
هرگاه فرایند X یک گزینه جدی برای انجام کاری باشد، چنین تزی منطقی است. در این مورد، تز شما باید تحلیلی از محدودیتهای فرایند X باشد، یعنی کارهای که X توان انجامش را ندارد یا کارهایی X در آنها نادرست عمل میکند به همراه شواهدی که چنین کارهایی مهماند [و در عمل پیش میآیند].
دفاع از یک تز واقعی دشوار است. اگر تزهای فراوانی دارید، بعید نیست که در میان آنها تعدادی ادعاهای دفاع نشده نیز باشد. یک تز خوب یا دو تز معمولی با توضیحات کافی و دفاع از آن، برای یک پایاننامه بس است.
بسیار غیرمحتمل است. اگر باهوش و درسخوانده باشید و بیش از یک سال روی یک موضوع به سختی کار کرده باشید، حتماً بایستی به چیز جدیدی رسیده باشید که کسی پیش از شما متوجه آن نشده باشد. نخستین اشتباه دانشجویان این است که گمان میکنند یک تز باید چیزی باشکوهتر و بزرگتر از نظریهی نسبیت باشد. یک تز باید صرفاً جدید و جالب باشد. دیگر لازم نیست که بنیانهای علم و دانش را از جای برکند و مرزهای دانش را جابجا کند.
سعی نکنید که در ابتدا به یک تز برسید و بعد آن را مورد مطالعه قرار دهید. با گشتن در برخی دامنهها کار خود را آغاز کنید. چند ایده ابتدایی را بگیرید و سپس یک سال یا بیشتر روی آنها به طور جدی کار کنید. پس از آن، بایستید و به آنچه انجام دادهاید و آنچه آموختهاید، بیندیشید. در میان کارهای انجام شده و تجربههایتان، چندین نامزد مناسب برای تز خواهید یافت. یکی را انتخاب کنید. با استاد راهنما و دیگر استادانتان آن را در میان بگذارید. حتی نظر دانشجویان را نیز بپرسید. آیا مورد پیشنهادی، ادعایی است که میتوانید روشن و خلاصه آن را توصیف کنید؟ آیا مورد پیشنهادی، ادعایی هست برای کسی اهمیت داشته باشد؟ آیا مورد پیشنهادی، ادعایی است که مردم آن را بدیهی نمیدانند؟ یا اگر بدیهی میدانند، آیا میتوانید قانعشان کنید آن قدرها هم که فکر میکنند ماجرا بدیهی نیست؟
وقتی که ادعایتان را به یک تز خوب بهبود دادید، حال میتوانید بفهمید کدام نوع دفاع برایش مناسب است و به چهچیزی بیشتر نیاز است. از نظر روانی بخش دشوار کار اینجاست، زیرا برای شکل دادن یک دفاع مناسب، باید سختتر و جدیتر از هرکس دیگری به آن حمله کنید. اگر تز تاب نیاورد چه؟ نقیضش را در نظر بگیرید و از آن دفاع کنید! پس از یک سال (یا بیشتر) پژوهش متمرکز، شما باید برای یک دفاع واقعی از تزتان آماده باشید.
ببینید چقدر آسونه، وقتی میدونید چطوری!