Shaparak
Shaparak
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

اخه چرا ایران(مهاجرت ۵)

اول از همه خواستم قصدم از نوشتن این سفرنامه که البته پر از نقص هم هست چون بنده گرچه که عاشق نویسنده گی هستم و البته که به لطف خدای بزرگ از دوران کودکی این موقعیت برام فراهم بوده که کتابهای ارزشمند زیادی خوندم ،اما هرگز نوشته ای برای عموم ننوشتم.همیشه یادداشت های شخصی خودمو داشتم.بنابراین بسیار عذرخواهم برای این نقص ها.اما چرا تصمیم گرفتم بنویسم. فقط فقط یک دلیل داشت انتقال تجربیات همین.من نه ادم سیاسی هستم و نه دوست دارم که باشم.انچه در ادامه میخوانید شاید به مذاقتان خوش نیاید،اما عین واقعیت است.هرگز قصد من این نیست که ایران را با المان مقایسه کنم که صد البته این دو اصلا قابل قیاس نیستند.حدود هشتصد ،نهصد سال قبل ایرا ن و اروپا در سطح یکسانی از دانش و اقتصاد قرار داشتند حتی شاید ایران عزیزم کمی هم بهتر و بالاتر بود.اما از بعد از ان شاهان و حاکمان ایرانی در فکر گسترش حرمسراها و کاخهای خود بودند و اروپایی ها در صدد اختراع و اکتشاف و کشف همه دنیا .این شد که آنها برق ،تلفن،رادیو،تلوزیون،هواپیما،اتومبیل،واکسن انواع بیماریها،انواع داروها ،کلی وسایل برقی و تا همین اخیرا کامپیوتر و موبایل و اینترنت وهمه وهمه از ان انها شد . حالا ما چه میکردیم وقتی آنها سفینه فضایی به کره ماه فرستادند و ماهواره به فضا پرتاب کردند ،تقریبا هیچ.البته در این میان دانشمندان بزرگی همچون پرفسور حسابی و هزاران هزار انسان فرهیخته کم نبودند اما باز یک جای کار می لنگید حلقه گمشده ای بود و هنوز هم هست بین علم و صنعت .علم ما صنعتی و جهان شمول نمیشود.بنابراین مقایسه ایران با اروپا مقایسه درستی نیست چون حداقل 500سال از ما جلوترن .بهتر است بی تعصب واقعیت را بپزیریم.حالا چرا این ها را این جا میان سفر نامه گفته ام دلیل این است که انچه در ادامه میاید ذهن خواننده را ممکن است درگیر کند که نویسنده چه ندید بدید است و چه به به چه چه ای راه انداخته اما واقعیت محض است .قبلا کتابی خوانده بودم به نام در غرب خبری نیست ،اما شما باور نکنید در غرب همه خبر هست ،دنیای دیگری است ،شاید بهشت نباشد اما،بهشت شاید چیزی شبیه همین باشد.چندین سال قبل به دلیلی مجبور بودم شبها تا صبح بیدار بمانم شروع کردم به خواندن معنی قرآن ،ان هم بارها.و حتی خود خدا در قرآن که معجزه پیامبرش هست به وضوح فرموده: بهشت جایی است که در آن سخن لغو و بیهوده گفته نمیشود و شنیده نیز نمیشود

..در غرب و یا حداقل در ان جایی که من بودم هرگز حرف بیهوده نشنیدم مردم سرشان به زندگی خودشان است مهم نیست زن همسایه امروز با شوهرش دعوا داشته یا نه؛ مهم نیست شما خانه تان پر زرق و برق است یا ساده ،کسی وقت بار ارزشش را صرف دخالت و قضاوت و فضولی در زندگی دیگران نمیکنند.اگر غیر از این بود این همه پیشرف و ترقی ممکن نبود.قانون حرف اول و آخر را میزند و همه از بالاترین مقام تا پایین ترین در مقابل قانون یکسانند چیزی تحت عنوان رشوه ندارند ،یادم میاید همان روزهای اول به نگهبان ساختمانی که در ان سکونت داشتیم خواستم یک بسته پسته که سوغات از ایران اورده بودم بدهم ،با احترام قبول نکرد و گفت نمیتواند قبول کند چون انوقت حتما ناخودآگاه بین ما و بقیه فرق قایل خواهد شد.در روزهای اول ورود به شهر کلن ،دغدغه تمام تازه واردها تهیه بلیط مترو است چون چندین نوع مختلف بلیط وجود دارد ،ما هم همین مشکل داشتیم تا یک اقای ایرانی داخل ایستگاه برای ما توضیح داد چطور بلیط بگیریم و اگر بدون بلیط سوار شویم 60یورو جریمه می‌شویم . کسی داخل مترو یا اتوبوس به طور معمول بلیط را چک نمیکند اما گاها ممکن است ماموری بیاید و بلیط بخواهد .واگر نداشته باشی هم جریمه سنگینی باید پرداخت کنی هم اینکه در سابقه شما ثبت میشود که فردی خاطی هستی .تفاوتی بین دزدی از بانک و مثلا بدون بلیط سوار شدن نیست هر دو جرم هستند و سرپیچی از قانون.بنابراین همه بلیط تهیه می‌کنند.انچه زندگی را در کشورهای توسعه یافته راحت تر میکند اجرای دقیق قانون برای همه اقشار است و چیزی به نام پارتی بازی وجود ندارد همه یکسان هستند و دومین وجود قوانین کارامد است .یادم میاید چند سال قبل سفری به دبی داشتم روز اول لیدر تور گفت در این کشور قانون این هست همه عابرین باید از روی خط کشی و با سبز شدن چراغ از خط عابر عبور کنند والا 200دلار جریمه میشوند . نتیجه اینکه همین ایرانی هایی که مقرارات راهنمایی و رانندگی درکشور خودشان را ندیده می‌گیرند و هر روز هزاران عابر پیاده از لابه‌لای ماشین ها و موتورها عبور میکنند و ماشین ها چون به چراغ قرمز نخورند دستشان را روی بوق می‌گزارند و گوش فلک را کر میکنند و موتور سوارها ویراژ میدهند تا به عابرین برخورد نکنند ،حالا اینجا همان مردم در هوای شرجی و داغ امارات خود را به خط کشی میرسانند چرا ؟؟؟چون قانون هست و جریمه هست و این قانون با چک و چونه و روابط فامیلی هرگز عوض نمیشود.

و این داستان ادامه دارد.....

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید