جامعه اسلامی دانشجویان شریف
جامعه اسلامی دانشجویان شریف
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

از سقوط اصفهان تا ظهور سردار سلیمانی

گزارش گفتگو با دکتر سید جواد میری

در ابتدا دکتر میری به این نکته‌ی مهم اشاره کردند که خوب است که وقتی درباره سردار سلیمانی صحبت می‌کنیم کمی از غرب‌محور بودن بحث فاصله بگیریم و جایگاه ایران و اسلام را در تغییر و تحولات جهانی که در حال اروپایی و آمریکایی شدن است و نقش سپاه قدس در این فرآیند را در نظر بگیریم.

دکتر سید جواد میری
دکتر سید جواد میری


ابتدا تاریخچه‌ای مختصر در این زمینه گفته شد: «هنگامی که اصفهان، پایتخت صفویه در ۱۷۲۲ سقوط می‌کند، تزارهای روسیه و عثمانی‌ها به تجزیه ایران پرداخته و ایران به عنوان یک عامل سیاسی از صحنه روزگار محو می‌شود. در همین حال استعمار جهانی در حال رشد است، پرتقالی‌ها و اسپانیایی‌ها از ایران شکست خورده‌اند، ولی استعمار انگلستان و هلند در حال ظهور است. این قدرت‌ها به دنبال هند بودند که تحت سیطره امپراتوری قدرتمند گورکانی قرار داشت. در میان سال‌های۱۷۳۶ و ۱۷۴۷ نادرشاه ظهور می‌کند و عصمانی‌ها و روس‌ها را به مرزهای پیش از صفویه می‌راند و در عرض ده سال، امپراتوری گورکانی را به خاک خود می‌افزاید که موجب شگفتی قدرت‌های استعماری می‌شود. دولت‌های روسیه و انگلیس سپس سیاست تهدید و تحدید ایران را در پیش می‌گیرند و پس از فروپاشی امپراتوری این دو، آمریکا برای کنترل ایران این سیاست را ادامه می‌دهد. طبق این سیاست‌ها هر قدرتی که در منطقه هست یا باید به دلیل اهمیت منابع انرژی و جلوگیری از عرض اندام قدرت‌هایی مثل ایران، محدود یا متلاشی شود. در این میان سپاه قدس و سردار سلیمانی این تهدیدها را تبدیل به فرصت کرده و مسیر تهران تا قدس را می‌گشاید».

ایشان در ادامه درباب قدرت یک کشور اشاره کردند که شاخص تولید ناخالص ملی از مرسوم‌ترین معیارهاست، با این حال چینی‌ها برای ارزیابی قدرت خود و دیگر ملل از معیاری دیگر نیز استفاده کردند که یکی از آن‌ها قدرت جامعه ملی است. این معیار شامل عواملی چون قلمرو، منابع طبیعی، قدرت نظامی و اقتصادی، شرایط اجتماعی، دولت مستقر، سیاست خارجه و نفوذ بین‌المللی می‌شود. همچنین اگر کشوری بخواهد از حالت محدود درون خودش خارج شود و بخواهد به عنوان بازیگر در جهان خودش را مطرح کند، نگاه به علم، اقتصاد و تکنولوژی نیز اهمیت پیدا می‌کند. فعالیت سپاه قدس و سلیمانی بر قدرت نظامی و سیاست خارجه و نفوذ بین‌الملل ایران تاثیر دارد.

در این گفت‌وگو مسئله معنای انقلاب نیز مطرح شد؛ انقلاب در دیدگاه دکتر میری به معنای نوعی کنش فارغ از سرکوب و عاملیت رهایی‌بخش است و ضدانقلاب یا counter revolution، نه به معنای سیاسی-تاریخی مرسوم، به معنای عامل مخالف عاملیت مردم و کنش‌گری آن‌هاست. چرا امروزه چه‌گوارا یک نماد است؟ زیرا پاک‌ترین عنصر انقلاب کوباست، آن‌هایی که او و ادامه مسیر انقلاب و رهایی‌بخشی را رها کردند و در کوبا به اشرافیت پرداختند، فراموش شده‌اند. یک خط این‌چنینی می‌توان از چمران تا قاسم سلیمانی دید، نیروهای امید در جهان ناامیدانه. در سنت انقلاب ایران نیاز به امید و نوآوری و باور به عاملیت انسان یکی از مسائل مهم بود که سردار در جهان خودش نشان داده بود. سردار سلیمانی فرزند گفتمان انقلاب بود و این گفتمان، گفتمانیست که باور به عاملیت و کنش‌گری مردم دارد.

از ایشان پرسیدیم که فی‌المثل در دنیای علم، چه تفکرات و مولفه‌هایی باید داشته باشیم تا همچون سردار سلیمانی شویم؟ ایشان پاسخ دادند:

«در وصیت یک شهیدگفته شده بود که دایره امر به معروف و نهی از منکر را باید از عواطف خانوادگی فراتر بدانیم. توجه به این که حجاب یکی کمتر است که امر به معروف نیست. متاسفانه امروزه روابط اجتماعی ما مبتنی بر خویشاوند سالاری است. آفت جمهوری اسلامی و از دلایل قفل شدنش این است که مثلا اگر فلانی فلان ارتباطات خانوادگی را نداشته باشد ممکن است اتفاقات بدی برایش بیافتد و درصورتی که ارتباطات داشته باشد ممکن است اوضاع او بهتر بشود. این‌که بسیاری دوست ندارند در مسیر سردار سلیمانی قدم بگذارند شاید بدین خاطر است که مسیر ایشان مسیر نبرد و درگیری است و حرف مرگ و زندگی است، اما سفیر فلان جا شدن و مسئول فلان بخش شدن هزینه‌ای ندارد و خیر دنیا و آخریت است و راحتی. ساختار حکومت چون بر پایه خویشاوندسالاری و عدم شایسته‌سالاری است باعث خواهدشد که فی‌المثل سیاست خارجه ما منفعلانه باشد. خود ما می‌بینیم که باندبازی‌ها و لابی‌ها و خویش و خویشاوندی‌ها به وزارت علوم چه ضربه‌ای زده و طرح جدیدی وجود ندارد و افول آموزش را می‌بینیم. در نفر از فرزندانم در آموزش و پرورش هستند و افول این بخش را نیز در کیفیت کتاب‌های آموزشی می‌توان دید. ساخت قدرت خویشاوندسالارانه سبب جلوگیری از طرح مسئله جدید می‌شود».

«متاسفانه امروزه خویشاوندسالاری ساخت قدرت است، وقتی می‌توان در این ساختار کاریکرد که پسرفلان حاج‌آقا باشی و یا ارتباطی با فلان فرد داشته باشی. مصلحت عمومی در فضای این خاندان‌ها وجود ندارد».

شخصی مانند قاسم سلیمانی خیلی در ساختار قدرت بالاست و اسیر قدرت نمی‌شود.

در این باره دکتر میری گفتند: «سردار سلیمانی بخشی از سازمان حکومت را مدیریت می‌کرد که در حال تکوین بود و او باید آن را طراحی کرده و توسعه می‌داد. شاید اگر او در وزارت علوم می‌بود، همچون چمران آن را ترک می‌کرد به جبهه‌ها می‌رفت. چون این‌جا ساختارها خیلی قدرتمند اند و نیروهای مبتکر را سرکوب می‌کنند، ولی فضای سردار سلیمانی و سپاه قدس، فضای تحول کل خاورمیانه بود و او خود استراتژیست بود و سعی می‌کرد ساختار و فضایی جدید طراحی کند. با توجه به ساختار درهم‌تنیده خویشاوندسالارانه فعلی تعییر خیلی سخت به نظر می‌رسد و شاید حتی امثال سردار سلیمانی نیز نتوانند چنین تغییراتی ایجاد کنند. این ساخت اساسا به دنبال بهره‌گیری از قدرت و نبوغ جامعه نیست و می‌خواهد وضعیت فعلی را حفظ کند».

این پرسش مطرح شد که با فقدان قاسم سلیمانی چه می‌توان کرد، چگونه می‌توان در راه او قدم برداشت، در فضای کلان و فضای خارجی باید چه کار کنیم؟ مخصوصا با توجه به این‌که پس از شهادت ایشان وضع خوبی در منطقه و کشور نداریم و شکست‌هایی نیز در منطقه متحمل شدیم.

دکتر میری پاسخ دادند: «شهادت سردار نشان داد که مولفه‌های قدرت یک‌پایه‌ای نیست. بسیاری از افراد در فضاهای مختلف در اصل کار نمی‌کردند، بلکه یک‌سری افراد در فضاهایی کار می‌کردند و کار این‌ها حوزه‌های دیگر را پوشش می‌داد. در همه حوزه‌ها نگاه ملت نگاه کارمندوارگی و روزمرگی است. با شهادت ایشان نشان داده‌شد که در حوزه‌های دیگر چقدر کم‌کاری شده و اگر بخواهیم تحولی شود باید دوباره با گفتمان انقلاب نسبتی برقرار کنیم و به کنش‌گری و عاملیت افراد معتقد باشیم. مجلس ما قرار بود صدای مردم شود، ولی اگر بخوهیم مجلسی بسازیم که صدای خودمان را اکو کند، یعنی باوری به کنشگری مردم نداریم».

«سردار سلیمانی معتقد بود جامعه مثل خانواده ماست، نمی‌توانی خانواده را با برچسب‌های چپی، راستی، بی‌حجاب و غیره متلاشی کنی، این همان عامل social conditions است، نمی‌توان یک ساحت اجتماعی و نظم اجتماعی داشت که دائم در حال تنش باشد. باید فضایی تعریف کنیم که آن ایرانی شیعه، آن ایرانی سنی و ایرانی‌ای که در آمریکا زندگی می‌کند ولی وابستگی و غرور ملی دارد همه زیر چتر حکومت باشند. در انگلیس، هرکس چه مخالف و چه موافق سیاست‌گذاری‌ها، همه تلویزیون خود انگلیس را می‌بینند و نه تهران‌تایمز، چرا مردم ما برای دریافت اخبار خودشان به BBC و ایران اینترنشنال مراجعه می‌کنند؟ اگر می‌خواهیم به سردار سلیمانی اقتدا کنیم باید جامع‌نگر باشیم، باید مخرج مشترک جامعه را بگیریم و نه آن‌چه خود می‌خواهیم».

«در پایان نیز باید فکر کرد که چگونه می‌توان از ساحت خویشاوندسالارانه عبور کرد و به جمهور رسید، به طوری که همه در سود و زیانش شریک باشند، این سیره سردار است. پرسش مهم این است که چگونه می‌توان از این وضعیت با کمترین هزینه عبور کرد...»




در این گزارش سعی کردیم خلاصه‌ای از گفت‌وگو را برای شما مخاطبین گرامی ارائه کنیم اما طبیعتا همه گفت‌وگو در این گزارش گنجانده نشده و در صورت تمایل می‌توانید صوت کامل جلسه را گوش کنید.

جامعه اسلامی شریف
تلگرام | اینستاگرام

قاسم سلیمانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید