گزارش گفت و گو با دکتر عبدالکریمی
در ابتدا دکتر عبدالکریمی درخواستکردند که ارائه کاملی داشتهباشند و مخاطبین تا انتهای ارائه قضاوتی نداشتهباشند. سپس ایشان ارائه خودشان را به دو قسمت تقسیم کردند. در قسمت اول ایشان گفتند مخاطبین من اپوزوسیون هستند و در قسمت دوم نیروهای انقلاب را مخاطب قرار دادند.
من بحثم امروز این است که چطور میتوان در یک کشور اینگونه شکاف داشت. حرف آخر من در این ارائه این است که همه گفتمانهای موجود جامعه ما خود، بخشی از بحران هستند. ما نیازمند یک گفتمان جدید هستیم تا بتوانیم بر گفتمانهای موجود غلبه کنیم. ضرورت به یک گفتمان ملی وجود دارد و ما باید به یک گفتمان تازه با نقش قاسم سلیمانی دست پیدا کنیم.
«تمام تلاش این است که کشور ما کشور بشود.»
مخاطبین اول من که اپوزوسیون هستند میگویند چه غلطی کردیم انقلاب کردیم؛ گند زدیم. اما به عقیده من این مواجهه بسیار سطحی است چرا که انقلاب یک فرآیند تاریخی است و نمیتوان افراد را برای این قضیه مقصر کرد. نکته دیگر اینکه گفتن اشتباه کردیم و غلط کردیم چه تفاوتی در وضع اکنون ما حاصل میکند. و نکته بعد هم این که چه تضمینی وجود دارد که اگر گفتمانهای اپوزوسیون را بپذیریم فردا دوباره نگوییم چه گندی زدیم.
من سه نکته کلیدی را اینجا باید عنوان کنم:
در حال حاضر رجوع به گذشته چندان به مسائل ما کمکی نمیکند. روشنفکران اشتباهات متعددی داشتند، از جمله آنها پیگیری ترور و خشونتهایی بود که توسط فرقان و مجاهدین و امثالهم انجام شد. راه اعتراض مقابله نظامی نبود و اینها کارها بچگانهای بود که انجام شد و ما اینها را محکوم میکنیم. خود اپوزوسیون در ایجاد این فضای سیاه دخیل بود و من تا بهحال ندیدهام که اپوزوسیون نقش خودش را بهعهده بگیرد. من به اپوزوسیون میگویم که اصلا بیا بپذیریم که جمهوری اسلامی سرنگون بشود. جانشینش کیست؟ رضا پهلوی یا منافقین؟!
ما به دنبال نوعی خودارضایی نیستیم که فقط بخواهیم در فضای مجازی اعتراضهای مسخرهای انجام دهیم؛ ما باید به دنبال راه عاقلانهتری باشیم و اگر کسی به سرنوشت واقعی مردم میاندیشد نمیتواند گفتمان انقلاب را نادیده بگیرد. نمیتواند طلبهها و بسیجیها را کنار بگذارد. نمیتواند به سلیمانیها و خرازیها و باکریها و همتها نیاندیشد. اینها سردارهای این کشور بودند و هستند و باید راهی برای گفتوگو با اینها پیدا کنیم. و اینکه دوستان اپوزوسیون ما باید مرزمون مشخص باشد. بالاخره ما باید چارچوب قدرت سیاسی را به رسمیت بشناسیم و بدانیم که آمریکا و عربستان خارج مرز ما هستند.
در قسمت دوم ایشان نیروهای انقلاب را مورد خطاب قرار دادند که در ادامه میخوانید:
مخاطب الان من نیروهای انقلاب و وفاداران به آرمانهای انقلاب هستند؛ من با فرصتطلبانی که از انقلاب نقابی برای خودشان درست کردند کاری ندارم. خطاب من با امثال همتها و باکریها و سلیمانیهاست.
انقلابیون نظامی را سرنگون کردند اما هیچ برنامهای نداشتند و نتوانستند مستضعف را از استضعافش نجات دهند. آنها هیچ آشنایی با ساختارهای اجتماعی نداشتند، لذا بدون برنامه بودند و این چنین مستضعف، مستضعفتر شد و مستکبر، مستکبرتر شد.
من برای همه خالصها گریستم و هنوز نیز میگریم و در نمازهایم برای آنها دعا میکنم اما مدیرانی که حاصل تجربیات جنگ ما بودند خواستند که بعد از جنگ همه مسائل را با مدل جنگ اداره کنند. ما باید بپذیریم که انقلابیون درک درستی از جهان معاصر نداشتند. آنها دچار تاخر تاریخی هستند و لایههای عقب افتاده حوزه که توانمندی نشاندادن چهره جدیدی از اسلام را نداشتند. ما در بین انقلابیون کمتر داریم که هم با سنت آشنا باشند و هم با کتاب مدرن آشنا باشند.
متاسفانه انقلابیون ما چهل سال است که [گروههای سیاسی را] از قطار انقلاب پیاده کردهاند اما دقیقا نکته اینجاست که امثال سلیمانیها این گونه نبودند. ما هیچ راهی نداریم جز وفاق ملی. ما سرمایههایی داریم که میتوانیم از این سرمایهها دفاع کنیم. من با دو گروه سر نزاع دارم. اولی اپوزوسیون نادانِ خواهان فروپاشی و دومی ظاهرگرایان پنهانشده پشت گفتمان انقلاب؛ اینها از انقلاب دفاع نمیکنند بلکه انقلاب را بیآبرو میکنند.
از دکتر عبدالکریمی پرسیدیم که عده ای معتقدند نهایتا باید برای جلو رفتن و پیشرفت جامعه یکی از قطب ها را حذف کرد تا پیشرفت حاصل شود. نظر شما در این باره چیست؟
ایشان فرمودند این سخن ناشی از فرهنگ نظامی است و این راه به هیچ وجه جواب نخواهد داد. مشکلات ملت را فقط ملت میتواند حل کند.
نکته مهمی که درباره شهید سلیمانی وجود داشت این بود که سلیمانی همه چیز را از سیستم نمیگرفت بلکه خودش به سیستم جهت میداد. کار سلیمانی کار یک ابر انسان بود. این افراد مستقل از سیستم بسیار نادر هستند اما به شدت اثرگذارند. مومن کسی است که حیاتش با حقیقت گره خورده است. حتی من از یکی از فرماندهان سپاه شنیدم هنگامی که در سال ۸۸ ایشان از روی هلیکوپتر حجم جمعیت در خیابان را دید نظرش این بود که انتخابات باید تجدید شود.
آقای عبدالکریمی در جواب به این پرسش ما که چه چیز از شهید سلیمانی برای شما برجسته است فرمودند:
این جمله قاسم سلیمانی برای من تکاندهنده است که گفت من هنگام دفاع از این مرز و بوم به این فکر نبودم که کسی که ازش دفاع میکنم چادری هست، بیچادر است، هر دو از فرزندان من هستند.
در نهایت دکتر عبدالکریمی در جمعبندی صحبتهایشان گفتند:
کسانی که قاسم سلیمانی را تروریست میدانند از عقلانیت درستی برخوردار نیستند. قاسم سلیمانی سربازی است که ما را به این قدرت منطقهای رسانده و توان دفاع از خود را به ما دادهاست. ما باید از دستاوردهای قاسم سلیمانی و نیروهای انقلاب دفاع کنیم و نارساییهای آنها را بیان کنیم. نارساییهایی که شامل عدم درک حکمی از جهان معاصر، تاخر تاریخی میباشد.
در این گزارش سعی کردیم خلاصهای از گفتوگو را برای شما مخاطبین گرامی ارائه کنیم اما طبیعتا همه گفتوگو در این گزارش گنجانده نشده و در صورت تمایل میتوانید صوت کامل جلسه را گوش کنید.
جامعه اسلامی شریف
تلگرام | اینستاگرام