ویرگول
ورودثبت نام
SSN
SSN
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

حیاتِ مسجد

نقدی بر شمارۀ سی و چهارم دوهفته‌نامۀ «حیات» - هیئت الزهرا (س) دانشگاه شریف

عکس جلد شمارۀ سی و چهارم دوهفته‌نامۀ «حیات»
عکس جلد شمارۀ سی و چهارم دوهفته‌نامۀ «حیات»

شمارهٔ ۳۴ حیات، تیم جدید و ارتباط با مخاطب

شمارهٔ ۳۴ نشریهٔ «حیات» اولین شماره‌ با مدیریت و سردبیری جدید است. این شماره که در اوج تابستان و به مناسبت روز جهانی مسجد منتشر شده است، سعی کرده است از محتوایی استفاده کند که مخاطبین این نشریه تولید کرده‌اند: علاوه بر نظرسنجی و آمارگیری آنلاین از مخاطبان، بخش «ستون به اختیار» این نشریه با فراخوان مجازی، از نویسندگانی خارج از تیم تحریریهٔ این نشریه استفاده کرده است. هم‌چنین متن آخر این شماره، بار دیگر مخاطب را به هم‌کاری و نوشتن متن دعوت کرده است، این بار با موضوع روایت عاشورا.

ظاهر

جلد این شماره تصویری زیبا از مسجد دانشگاه صنعتی شریف و آسمانی آبی را در خود جای داده است. تم گرافیکی این شماره نیز به زیبایی از نارنجی معمول «حیات» به رنگ فیروزه‌ای مسجدی تغییر کرده است تا با پروندهٔ این شماره بخواند. البته خلاقیت تیم حیات در محتوای گرافیکی به همین‌ها خلاصه می‌شود و در صفحات این شماره، انقدر عکس‌های ریز و درشت از زوایای مختلف تو و بیرون و پشت و جلوی مسجد دانشگاه می‌بینیم که جادوی جلد را نیز می‌شورد و می‌برد. در بعضی ستون‌ها مانند «قرارگاه توسعهٔ عبودیت»، عکس صرفا باعث شده اندازهٔ فونت ستون با دیگر ستون‌های صفحه ناهماهنگ باشد. کادربندی‌های نامتوازن نیز از مسائل دیگر این نشریه است، مثلا قرار گرفتن تیتر و سوتیتر یک متن خارج از کادر آن برای شخص من عجیب می‌نمود. در صفحات ۳، ۴ و ۱۰ نیز نظم چندانی بین کادربندی‌ها دیده نمی‌شود.

ویراست

این شماره از نشریهٔ حیات ایراد چشم‌گیر املایی ندارد ولی متن‌های آن از لحاظ رسم‌الخط ناسازگارند. ناسازگاری در علائم نگارشی و نیم‌فاصله می‌تواند به راحتی چشم را بزند و این موضوع در شمارهٔ اخیر «حیات»، بالاخص در متون نویسندگان خارج از تیم نشریه دیده می‌شود: متن‌های «ساحل برهوت» و «شبیه به هیچ‌جا» که در لحن از گفتار تبعیت می‌کنند، در رسم‌الخط و علائم نگارشی نیز چندان به نوشتار پایبند نیستند. البته لازم به ذکر است که این ایراد نه از لحن است و نه از نویسنده، و باید به سردبیر خرده گرفت.

کلیت محتوایی

این شماره کاملا به موضوع «مسجد» اختصاص یافته است. سرمقالهٔ مهدی فخرآبادی در صفحهٔ اول به خوبی رویکرد این شماره در قبال موضوع پرونده را بیان کرده است. دیگر متن‌های این شماره تا صفحهٔ ۹ به چهار موضوع اشاره می‌کنند: مسجد در تاریخ اسلام، روایات مستقیم در رابطه با مسجد، رسالت مسجد، و خاطرات فردی از مسجد. به این متون در ادامه خواهم پرداخت. در صفحهٔ ۳ و ۴ نظرسنجی نشریه را داریم. نظرسنجی نشریهٔ حیات معمولا یکی از پرمخاطب‌ترین نظرسنجی‌ها بین نشریات دانشگاه است، اما تبدیل نشدن این همه دادهٔ خام به اطلاعات، و نبود حتی یک خط تحلیل در کنار این داده‌ها، توی ذوق می‌زند. نوشته شده که نتایج کامل نظرسنجی در کانال حیات منتشر می‌شود ولی تا این لحظه که کمی بیش از یک هفته از انتشار نشریه می‌گذرد، خبری نشده است.

در صفحهٔ نهم، اولین متن به توصیف تاریخچهٔ مسجد دانشگاه اختصاص یافته است. بخش زیادی از این تاریخچه به فضای مسجد و ساخت آن اشاره کرده است، و شاید رویکردی متضاد باقی نشریه را دارد: در حالی که بسیاری از متون این نشریه به نقش «رسالت» مسجد در هویت آن اشاره کرده‌اند، این متن که نهایتا قرار است هویت یک مسجد را بازگو کند، غیر از نماز جماعت به «مراسمات مذهبی» و «حضور اهالی محله» اقناع می‌کند و اشاره‌ای به نقش این مسجد در هویت دانشگاه، فعالیت‌های گذشتگان، اتفاقات مهمی که در آن افتاده است و… نمی‌کند. این خلا در متن دوم این صفحه جبران می‌شود، معرفی یک مستند در رابطه با مسجدی در شهریار تهران و این که چگونه این مستند، مسجد را به عنوان عاملی برای رشد افراد و یک اجتماع اثرگذار معرفی کرده است. صفحهٔ ۱۰ به مرحوم علی‌بالا حشمتیان، خادم درگذشتهٔ مسجد اختصاص یافته است و خاطراتی را نقل می‌کند؛ کادربندی این صفحه قطعا جزو زیباترین طرح‌های گرافیکی‌ای نیست که تا به حال دیده‌ام. صفحهٔ آخر این نشریه شامل توئیت‌هایی از دانشجویان راجع به مسجد است. بار دیگر کادربندی آن چنگی به دل نمی‌زند. در نگاه اول که توئیت‌ها را می‌بینید، متوجه می‌شوید که بعضی از این توئیت‌ها در پاسخ به توئیت دیگری هستند و شاید ضرورت و معنای آن در کنار آن توئیت دیگر دیده می‌شود، اما خبری از توئیت اول نیست. کلیت توئیت‌ها، در ادامهٔ متن‌ها و تاییدکنندهٔ محتوای کلی نشریه هستند.

نصیحت‌های بیش از اندازه، سوالات بدون پاسخ.

برای پرداختن به یک موضوع رویکردهای مختلفی وجود دارد. می‌توان به موضوع از دیدگاه‌های مختلف و بعضا متضاد پرداخت، یا یک دیدگاه را از جنبه‌های مختلف بسط داد. حیات سعی کرده رسالتی را از جنبه‌های مختلف بسط دهد که برای «مسجد» و هویت آن متصور است اما گرفتار یک آفت شده است: آنقدر به فاز نصیحت و ایجاد رسالت برای جامعه وارد شده نتوانسته ابعاد دیگر ماجرا را شاخ‌وبرگ دهد، و شاید در سه متن بتوانید کل متن‌های این نشریه را خلاصه و جمع‌آوری کنید. کلیت متن‌های «محرابی برای عبادت؟» و «قرارگاه توسعهٔ عبودیت» یکسان است، تا جایی که تیتر دومی، پاسخی به علامت سوال تیتر اولی است. با مطالعهٔ متون این شماره می‌توان دریافت که در پس ذهن نویسندگان، جنبه‌های دیگری هم بوده است، اما متن صرفا به همان نصیحت می‌پردازد: متن «احیای یک «گاه» تاریخی» نتیجه می‌گیرد مردم باید به رونق مسجد کمک کنند. این متن اشاره‌ای گذرا به سازمان‌های حکومتی و این که نباید بهشان امید بست می‌گوید، ولی توضیحی نمی‌دهد که چرا باید از این سازمان‌ها قطع امید کرد، چگونه باید نقدشان کرد و چرا اصلا وجود دارند. متن «مرکز فرماندهی» می‌گوید مسجد باعث تقویت پایه‌های اسلام است. با این شروع می‌شود که مسجد مرکز جنبش و حرکات اسلامی و انقلابی است، ولی در پاراگراف بعد، نویسنده ناخواسته این نهاد اجتماعی را به «مبدا کارهای خیر همگانی» تقلیل می‌دهد.

به طور خلاصه، غیر از غلظت زیاد نصیحت، ایرادی جدی که من به این شماره از حیات وارد می‌دانم، این است که چیزی را به عنوان «کل» ارائه می‌دهد که اجزای ناقص بسیار دارد. ولی نباید فراموش کرد که این یعنی تحریریهٔ حیات سعی کرده یک «کل» یک‌پارچه را به عنوان خروجی پرونده ارائه دهد، که گام جسورانه‌ای است و به این ویژه‌نامه روح می‌بخشد.

در نهایت، با توجه به همهٔ موارد فوق، بنده به شمارهٔ ۳۴ نشریهٔ حیات، نمرهٔ ۹.۵ از ۱۰ می‌دهم. برای هر کس چیزی برای عرضه دارد.

امیرحسین پویا، دانشجوی مهندسی کامپیوتر شریف
امیرحسین پویا، دانشجوی مهندسی کامپیوتر شریف
نشریاتssnدانشگاه شریفهیئت الزهراحیات
خبرگزاری دانشجویی دانشگاه شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید