نقدی بر شمارۀ بیستم دوهفتهنامۀ «داد» - دانشگاه صنعتی شریف
برای کسی که قبلا حاشیه نوشتنش به نشریات در حد هفتاد هشتاد کلمه میز نشریات روزنامه بوده، نوشتن هفتصد هشتصد کلمه در نقد داد شماره 20 کمی خرق عادت است، حداقلش این توفیق اجباری را برایش دارد که برای اولین بار یکی از نشریات دانشگاه را از اول تا آخر به طور کامل و با دقت بخواند.
آخرین شمارۀ داد در سال قبل موضوع اصلیاش را به جامعه مدنی و جنبشهای اجتماعی اختصاص داده بود. عکس جلد حداقل از نظر من انتخاب مناسبی است؛ تصویری از سخنرانی مارتین لوترکینگ در دوران مبارزات تبعیض نژادی آمریکا که به خوبی حس موضوع پرونده را به خواننده انتقال میدهد. توضیح عکس جلد در صفحۀ آخر هم تا حدود خوبی موضوع پرونده را برای خوانندۀ کمحوصله روشن میکند. انتخاب تیتر هم نسبتا نمرۀ قبولی را میگیرد، هم بال محتوا را با خود دارد و هم ابهام پشت آن برای خواننده جذاب است.
از نظر نگارش، ویراستاری و صفحهآرایی این شمارۀ داد مشکل خاصی ندارد و داد روند قابل قبول و ثابت خود را حفظ کرده است، حداقلش این است که وسط خواندن هیچ متنی توی ذوقتان نمیخورد و جایی هم قرار نیست از خواندن رنج ببرید یا اذیت شوید.
داد برای پرونده ویژهاش سه متن و نیم دارد؛ سرمقاله و دو مقالهای که عنوان پرونده دارند و تا حدودی مقاله نیما امینی که برچسب اقتصاد خورده. سرمقاله مجتبی نظری سعی کرده به صورت شسته رفته همه حرف داد را بزند؛ چرا به جامعه مدنی نیاز داریم و باید به سمت آن حرکت کنیم؟ جامعه مدنی چیست و چه مصداقهایی دارد؟ چه نقشی را در حکومتهای امروزی بازی میکند و چه کارکردهایی میتواند داشته باشد؟ جامعه مدنی در ایران چه تاریخچهای دارد و چه مانعیهایی مانع گسترش آن در فضای امروز جامعه ایران میشود؟
قلم سرمقاله روان است و هرآنچه را خواسته به خوبی منتقل کرده و خواننده ناآشنا را در پیچ و خم اصطلاحات گنگ فلسفه سیاسی به دام ننداخته است. انتخاب تیتر هم هوشمندی و خلاقیت قابل توجهی دارد.
مقاله محمدمهدی امیری احتمالا قرار است پایه و اساس پرونده این شماره باشد؛ تاریخچهای از معنای جامعه مدنی در بین اندیشمندان و فیلسوفان و چرایی بوجود آمدن جامعه مدنی و بعد از آن بنیانها، اصول و ویژگیهای جامعه مدنی در غرب. باز هم متن روان، گیرا و خلاصه است و خواننده را خسته نمیکند. تصاویر انتخاب شده برای متن هم نسبتا معنای موردنظر آن را میرساند. البته اشتراکهایی در این مقاله با سرمقاله دیده میشود. تیتر هم فقط نمره قبولی را میگیرد و نه چیزی بیشتر.
مقاله مهسا نصیری را میتوان تیر خلاص داد شماره 20 دانست. اول مقاله به تعریف جامعه مدنی و کارکردهای آن و نیز توسعه و گسترش آن در دهههای اخیر میپردازد و سپس با معرفی مصداقهای جامعه مدنی به موضوع اصلی مقاله وارد میشود؛ جمعیت امام علی (ع). بعد از مروری بر تاریخچه و فعالیتهای این جمعیت، اقدامات آن در سیل نوروز 98 بازگو و بعد از انتقادها و فشارهایی که از سوی برخی رسانهها و نهادها از جمله روزنامه کیهان به جمعیت وارد شده، گفته میشود و در آخر با اشاره به جوابیۀ جمعیت امام علی(ع) به اتهامهای روزنامه کیهان لب به اعتراض علیه فشارهای وارد از سوی حاکمیت به فعالین مدنی مستقل و احتمالا غیرهمسو با حاکمیت میگشاید. برخلاف تصویر اول، تصویر دوم این مقاله ربط زیادی به متن ندارد و تقریبا همان تصویری است که برای مقاله قبلی هم استفاده شده و بهتر بود به جای آن بخشی از اتهامهای وارد به جمعیت در رسانهها پوشش داده شود. تیتر متن هم نمره قبولی را میگیرد.
مقاله اقتصادی این شماره به قلم نیما امینی با تیتر نسبتا ضعیفش قرار است به موضوع حقوق کارگران بپردازد، ابتدا بحث شوراهای کارگری و موانع قانونی تشکیل شوراهای کارگری مستقل در ایران را بررسی میکند و سپس موضوع بنگاههای خودگردان کارگری را پیش میکشد و احتمالا قصد دارد آن را راهی برای تأمین حقوق کارگر معرفی کند و البته ضمن قبول مشکلات این بنگاهها به یک نمونه تجربه شده آن در جهان اشاره میکند.
مقالههای بعدی به طور کامل از موضوع پرونده خارج میشوند و احساس ابتر ماندن موضوع پرونده به خواننده القا میشود. مقاله اندیشه این شماره با تیتر نسبتا جذاب و خوب خود نقابهایی مثل دشوارنویسی، استناد به دیگران و شبه علم را معرفی میکند که نویسندگان برای جبران ضعف محتوا و قلمشان پشت آنها پنهان میشوند. مقاله محمدمهدی حداد سعی کرده صاف و پوستکنده حرف خودش را بزند و به خوبی خواننده را با خود همراه کند و تا انتهای متن بکشاند.
مقاله بعدی برچسب اندیشه دارد و در واقع معرفی کتاب است. تیتر و عکس مقاله و لید آن جذابیت کافی برای همراه کردن مخاطب را دارد، در ادامه به مروری بر زندگی حرفهای استیو جابز پرداخته و سپس ذکر دلایلی برای خوب نبودن رفتن دنبال اشتیاق و معرفی و نقد نظریۀ تصمیم و در نهایت خاطرهای از تصمیمگیری داروین برای ازدواج. با وجود طولانی بودن متن علی سورچاپ موضوع جذاب و کاربردی، مقاله را تا حدودی از کسالتبار بودن درآورده است.
آخرین مقاله داد 20 هم به سراغ فروغ فرخزاد و آثار و اندیشههایش رفته و فرزاد فتوحی با مرور کوتاه دورههای مختلف زندگی شعری فروغ، آثار و سبک و اندیشه او را نقد و بررسی کرده است. مقاله بخش فرهنگ و هنر داد اطلاعات زیادی را به صورت بستهبندی شده در اختیار خواننده قرار میدهد ولی برای خوانندهای که در سرزمین شعر فروغ اهلی نباشد، حاصل خاصی به همراه ندارد و دایره مخاطبانش احتمالا خیلی تنگ است.
بیستمین شماره داد در مجموع کیفیت ثابت و خوب شمارههای قبلی را حفظ کرده ولی فریادش نسبت به شمارههای قبلی شدت و فرکانس پایینتری دارد؛ شاید بچههای داد این موضوع را آگاهانه انتخاب کردهاند و شاید هم خستگی آخر ترم آنها را مجبور کرده است.