SSN
SSN
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

یک کلیشۀ کودکانه

نقدی بر شمارۀ بیست و نهم ماه‌نامۀ بامداد - کانون شعر و ادب دانشگاه شریف

عکس جلد شمارۀ بیست و نهم ماه‌نامۀ بامداد
عکس جلد شمارۀ بیست و نهم ماه‌نامۀ بامداد

شمارۀ ۲۹ بامداد به موضوع «کودکان» پرداخته‌است. تصویر جلد نمای دو کودک خندان را نشان می‌دهد بی‌هیچ توضیحی. از آن‌جا که انتظار می‌رود با توجه به صاحب امتیازی بامداد این شماره در صورت پرداختن به موضوع کودکان، ارتباطی بین این موضوع و شعر و ادب برقرار کرده‌ و به موضوع کودکان در ادبیات پرداخته‌باشد، جا داشت در انتخاب طرح جلد خلاقیت بیشتری خرج شده و حتی اگر تنها یک عکسِ ساده برای جلد برگزیده می‌شود، این تصویر ارتباط بیشتری با موضوع داشته‌باشد. نداشتن تیتر جلد از اشکالات بارز این شماره (و نیز شماره‌های پیشین) به شمار می‌آید. قسمت بالای جلد به راه‌های ارتباطی با کانون شعر و ادب و نشریه و نیز شناسنامۀ کلی این شماره اختصاص دارد؛ گرچه جا داشت نام نویسندگان این شماره نیز به صورت مدون در قسمتی از نشریه به چاپ برسد.

در نگاهی کلی به این شماره می‌توان گفت از نکات مثبت، پرداختن اکثر متون به موضوعِ این شماره است؛ هرچند که جا داشت با توجه به هدفِ بیان‌شده توسط سردبیر، بیشتر شاهد نگاه به موضوع از دریچۀ ادبیات باشیم. در بسیاری از متون تیتری که بر متن نقش بسته‌است یا نام ستون است (مانند «معرفی جایزۀ ادبی» یا «معرفی کتاب») که شایسته بود علاوه بر آن تیتری برای متن نیز انتخاب شود یا توضیح متن است و نه تیتر آن (مانند «گزارش جلسات شعرخوانی و سیر تحول شعر معاصر» و «معرفی فرهنگسرای بهمن»). قرار گرفتن مطالب مربوط به مسائلِ ادبی روز در کنار متون مربوط به پروندۀ شماره از جمله سایرِ نکاتِ مثبت است.

صفحه‌آراییِ بامداد احتمالا نقش مضاعفی در ترغیب کردنتان به خواندن نشریه ایفا نخواهدکرد. در برخی متن‌ها فاصلۀ بین واژه‌ها رعایت نشده و چیزی جز نیم‌فاصله نمی‌بینید. این فشردگی و به‌هم‌تنیدگی خواندن را دشوار کرده هرچند که می‌توان آن را نوعی اشکال ویراستاری نیز تلقی کرد. در مواردی نیز فواصل بین واژه‌ها متفاوت است. نمی‌توان متوجه شد که داشتن نیم‌فاصلۀ نابه‌جا حتی در تیتر را می‌توان اشکال ویراستاری برشمرد یا صفحه‌آرایی. فاصلۀ بین علائم نگارشی و واژه‌ها نیز در اکثر موارد رعایت نشده‌است. استفادۀ نابه‌جا از علائم نگارشی نیز بسیار مشهود است. از جملۀ آن استفاده از «()» (پرانتز) به جای «[]» (قلاب) و یا استفاده از «""» (quotation) به جای ««»» (گیومه). استفاده از «:)» در متن، اشتباهی است که از نشریۀ کانون شعر و ادب انتظار نمی‌رفت.

نشریه با سرمقالۀ فلاحی آغاز می‌شود. کوتاه و مختصر که به موضوعِ شماره اشاره دارد. در ادامه تقویم ادبی خردادماه آمده که در آن زادروز و درگذشت افراد ادبی سرشناس، در این ماه، ذکر شده‌است‌. خوش‌فکری و خوش‌ذوقی است و برای خواننده جالب می‌نماید. در بخشِ باقیماندۀ صفحه نیز فهرست را می‌بینیم. در «تجربۀ اولین خرید کتاب»، طهانی که دانشجوی دانشگاه تهران جنوب است، همان‌طور که واضح است از اولین تجربه‌اش در خرید کتاب می‌گوید. موضوع جالبی است؛ گرچه شاید پرداختِ آن به جذابیتِ موضوع نباشد. طهانی تلاش کرده‌است در خلال متن اشاره‌ای هم به عدم وجود تفریحات مناسب برای کودکان در جامعۀ ما داشته‌باشد که درخورِ ستایش است. «معرفی جایزۀ ادبی» این شماره، به فراخور موضوع، به معرفی یک جشنواره و جایزۀ ایرانی و مختص کتاب کودک برای داشتن معیاری مناسب‌تر جهت تهیۀ کتابی مناسبِ کودکان می‌پردازد. متن مختصر و مفیدی است و برای مخاطبِ «خریدار» کتاب معرفی جامعی ارائه می‌دهد. «من شرمنده ام» بیش از آن که متن ادبی یا مرتبط با موضوع کودکان و ادبیات باشد، دغدغۀ اجتماعی است. کلیشه بود از نظر من؛ اما حرفی درست. راستش نمی‌دانم جایش در این شماره بود یا نه، اما به شخصه از موضوع «کودکان» در «بامداد» چنین برداشتی نداشتم. در ادامه، جوادی، دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران، به معرفی و بررسی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگی می‌پردازد. داستانی که نمونه‌ای درخشان در ادبیاتِ آگاهی‌بخشِ داستانِ کودک محسوب شده و انتخاب آن را برای بررسی در این شماره می‌توان انتخابی شایسته و مناسب دانست. جوادی به خوبی به جنبه‌های مختلف داستان، فضای ذهنی بهرنگی و بازتاب آن در مجامع و ذهن مخاطب پرداخته و تحلیلی شسته و رفته ارائه کرده‌است. معرفی‌ کوتاه مجلۀ «ناداستان» همشهری مطلب بعدی است که تحت عنوان «واقعیت، حجمی یک تکه و بزرگ» به قلم امید ظریفی نگاشته شده‌است. معرفی مجله‌ای ادبی که نسبتا جدید بوده و بسیاری احتمالا با آن آشنایی نداشته باشند را می‌توان از کارهای خوب این شماره دانست. «گزارش جلسات شعرخوانی و سیر تحول شعر معاصر» اما بیشتر «متن ادبی» بود تا «گزارش». از دید یک مخاطب بعد از خواندن متن بیشتر احساس کردم توصیفی و تمجیدی از دکتر رحیمی‌دوست (و کمی هم دکتر جواهریان) را خوانده‌ام. غلیان احساسات و تمجید، در نگاه اول از دید خواننده‌ای ناآشنا با فضای این کلاس که متن را به امید آشنایی فنی و در چهارچوب با موضوع آغاز کرده‌است، بسیار به چشم می‌آید. به تصور بنده که البته قطعا تخصصی کمتر از نگارنده در این زمینه دارم، انتظار می‌رود متنی که بر آن عنوان «گزارش» می‌گذاریم به بررسی ابعاد مختلف آن موضوع و با ادبیاتی بسیار گزارشی‌تر و توصیفی‌تر بپردازد. «معرفی فرهنگسرای بهمن» نیز متن مفیدی است. اقدام به معرفی این اماکن که این روزها کمتر به آن‌ها پرداخته می‌شود از نکات مثبت بامداد است. «کودکان کار» متنی است به طبع با همین موضوع. کوتاه و احساسی. متنی که بار دیگر خواننده را در مورد هدف کلی این شماره از بامداد به فکر فرو می‌برد. موضوع انتخاب‌شده بی‌شک ارزشمند و مستحق بررسی است؛ با این حال شاید برای مثال پرداختن به آن از دریچۀ کمبود این موضوعات در آثار ادبی این روزهایمان، دریچه‌ای نوین‌تر، مرتبط‌تر و با توجه به توانمندی‌های دوستان کانون و شعر و ادب دانشگاه، اثرگذارتر می‌بود. در «معرفی کتاب» آرامی‌منش که دانشجوی شیمی فیزیک است، به معرفی کتاب «جهان هولوگرافیک» می‌پردازد. شیوۀ روایت او، باز کردن موضوع و نقل مستقیم قسمتی از نثر کتاب به گونه‌ای است که می‌تواند خواننده را نسبت به مطالعۀ کتاب جذب کند. در «آخرین بامدادِ بهار» فلاحی موضوعات مورد بررسی در «بامداد»های ترم را مرور می‌کند و بیان می‌کند به این موضوعات از دریچۀ ادبیات نگاه شده‌است (مطلبی که لااقل در مورد دو متن از شمارۀ ۲۹ خیلی صدق نمی‌کرد). پرداختن به پرونده‌های ویژه و موضوعات مشخص در حوزۀ ادبیات در هر شماره، از نقاط قوت بامداد است. تلاشی که از دید بنده مقداری از آن به سبب نداشتن طرح و تیتر مناسب روی جلد تقریبا از دید مخاطب دور می‌ماند. جلد پشت نیز به «اخبار ادبی» ماه از اعلام فراخوان کنگره و همایش تا انتشار کتاب اختصاص یافته‌است.

در پایان می‌توان گفت این شماره از بامداد انتخابِ موضوع خوبی داشت که با تلاش در پرداخت و پیاده‌سازی بهتر، می‌توانست حق مطلب را شایسته‌تر ادا کند.

مریم قیدی، دانشجوی مهندسی هوافضا شریف
مریم قیدی، دانشجوی مهندسی هوافضا شریف
دانشگاه شریفنشریاتشعر و ادبssnبامداد
خبرگزاری دانشجویی دانشگاه شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید