Shayan Akbari
Shayan Akbari
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

علل شکست کشورها در اقتصاد چیست و چگونه می‌توان به اقتصادی کلان مبدل شد؟

❔❕


? تا پیش از جنگ جهانی دوم، تفاوت زیادی بین کره جنوبی و شمالی وجود نداشت، نظم‌هایی که بعد از جنگ دوم در دو کره به‌قدرت رسیدند، شیوه‌های بسیار متفاوتی را در سازماندهی اقتصادشان به‌کار گرفتند.

در جنوب نهادهای اقتصادی و سیاسی توسط یک دانش‌آموخته هاروارد و با حمایت ایالات‌متحده شکل گرفت، آنها کره جنوبی را بر پایه اقتصاد مبتنی بر قواعد بازار که در آن مالکیت خصوصی یک اصل بود بنا نهادند.

در کره شمالی اما وضعیت این‌گونه نبود، کیم ایل سونگ در 1947 قدرت را به‌دست گرفت و با کمک شوروی، شکلی انعطاف‌ناپذیر از یک اقتصاد دستوری متمرکز را مستقر ساخت، مالکیت خصوصی غیرقانونی و بازارها بسته شد و آزادی در اقتصاد، سیاست، و تمام جنبه‌های زندگی محدود شد.

فقدان مالکیت خصوصی به معنای آن بود که کسی برای سرمایه‌گذاری یا تلاش برای افزایش و یا حتی ثابت نگه‌داشتن بهره‌وری، انگیزه نداشت. رژیم سرکوبگر، ضد نوآوری و استفاده از فناوری‌های جدید بود. کیم ایل سونگ، کیم جون ایل و حزب هیج قصدی برای اصلاح سیستم یا برقراری مالکیت خصوصی، به راه انداختن بازارها، اشاعه قراردادهای بخش خصوصی یا تغییر نهادها اقتصادی و سیاسی نداشتند.


? همزمان در جنوب، نهادهای اقتصادی، محرک سرمایه‌گذاری و تجارت بودند. سیاستمداران کره جنوبی در آموزش‌وپرورش سرمایه گذاری کردند و به نرخ‌های بالای سواد و تحصیل دست یافتند. شرکت‌ها در کره جنوبی جنبیدند و از مزایای جمعیت نسبتاً تحصیل کرده، سیاست‌های مشوق سرمایه گذار، صنعتی سازی و صادرات و از امکان انتقال فناوری بهره بردند.

کره جنوبی به‌سرعت تبدیل به یکی از معجزات اقتصادی شرق آسیا شد؛ یعنی یکی از پرشتاب‌ترین کشورهای در حال رشد جهان.

در دهه 1990 یعنی تنها در عرض نیم قرن، رشد کره جنوبی و رکود کره شمالی منجر به یک شکاف ده برابری، میان دو نیم کره شد که روز کشوری واحد بودند.

این دو کشور به لحاظ جغرافیا، نژاد، منابع، تمدن و فرهنگ تفاوتی باهم ندارند، پس علت پیشرفت و عقب‌ماندگی در کشورها ربطی به این فاکتورها ندارد و باید درجای دیگر به دنبال علت‌ها بگردیم.

درواقع نیاز نیست جای دوری برویم، این نهادها و سیستم‌های اقتصادی، سیاسی و آموزشی هستند که تفاوت‌ها را رقم می‌زنند.

در کره شمالی، کودکان بدون نوآوری، خلاقیت و آموزش اصولی در فقر بزرگ می‌شوند، اکثر آموزشی که در مدرسه دریافت می‌کنند، تبلیغات ایدئولوژیکی خالص می‌باشد، در آنجا کتاب‌های محدودی وجود دارد و دسترسی به اینترنت و منابع آزاد ممکن نیست، آنها بعد از تحصیل باید ده سال به خدمت ارتش درآیند، خوراک مغزی افراد در کره شمالی کنترل‌شده است و مردم فقط به آن چیزی که رژیم می‌خواهد دسترسی دارند، افراد نمی‌توانند مالک چیزی شوند، کسب‌وکاری راه بیندازند و اهدافشان را دنبال کنند، درواقع ایده و هدف نیز در اختیار حزب و نثار رهبرکبیر پدرخلق است.

اما در کره جنوبی، کودکان به خوبی آموزش می‌بینند و با محرک‌های روبه‌رو هستند که آنها را به تلاش و بهتر شدن در حرفه‌ای که برگزیده‌اند، تشویق می‌کند و مهارت‌ها همراه بااستعدادهایشان رشد می‌یابد.

کره جنوبی دارای اقتصاد بازاری است که بر پایه مالکیت خصوصی قرار دارد، افراد در جنوب می‌توانند به‌عنوان کارآفرین کسب‌وکار خودشان را ایجاد کنند، از حمایت دولت برخوردار باشند و به موفقیت دست یابند، در جنوب دولت به خوبی از کارآفرینان پشتیبانی می‌کند و آنها امکان اخذ وام از بانک‌ها و بازارهای مالی را دارند، برای شرکت‌های خارجی امکان مشارکت با بنگاه‌های کره‌ای وجود دارد و افراد برای راه‌اندازی شرکتشان، استخدام و تولید از هر نظر آزادند.


⚙️ نهادهای اقتصادی فراگیر مانند امریکا و کره، نهادهای هستند که امکان مشارکت عظیم مردم را در فعالیت‌های اقتصادی فراهم و آنها را تشویق می‌کنند تا از استعدادها و مهارت‌هایشان نهایت استفاده را ببرند.

نهادهای اقتصادی برای آنکه فراگیر بشوند، باید متضمن مالکیت خصوصی امن، نظام حقوقی بی‌طرف و آزادی‌های سیاسی و اقتصادی باشند، این نهادها باید زمینه ورود به کسب‌وکارهای جدید را فراهم کنند و مردم را در انتخاب مشاغل آزاد بگذارند.

نهادهای اقتصادی فراگیر با حمایت، تأمین امنیت و تضمین حقوق مالکیت، برای سرمایه‌گذاری، توسعه و پیشرفت، رشد بهره‌وری، فعالیت‌های اقتصادی و نوآوری و کارآفرینی انگیزه ایجاد می‌کنند، نبود این نهادها، علت اصلی عقب‌ماندگی اقتصادی است.

حال می‌شود فهمید چرا اقتصادمان به قعر فلاکت سقوط کرده و وضعیت هر روز بدتر می‌شود، سؤال این است، چرا بعضی کشورها مانند کره شمالی و ایران، باوجود اثبات ناکارآمدی مدل اقتصاد بسته‌ی دولتی، هنوز بر استفاده از این مدل اصرار می‌ورزند؟ درصورتی‌که فقط با کپی از مدل‌های اقتصادی موفق و ایجاد نهادهای اقتصادی فراگیر، می‌توانند شرایط را کاملاً بهبود بخشند.



اقتصادتوسعهجنگ جهانیاحرارسرمایه‌گذاری
شایان اکبری - سوشیانت - بنیان‌گذار سازمان جهان‌شمول احرار و جهانشمولیسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید