آه که چقدر عادی بودن طعم شیرینی داشت
ای داد که چه سفری پیش رو داری، پسر جان. سفری متفاوت با سفرهای پیشین. سفری بدون سرخوشی، سفری بیبازگشت. سفری با پرسشهایی پیش پا افتاده؛
همه چیز از سرفههای حین خواب شروع شد. مگر نه اینکه رخدادهای بزرگ معمولاً از دل کوچکترین وقایع برآمدهاند؟ مگر نه اینکه پیشامدهای بد بیخبر در خانه را کوبیدهاند؟