دوستان سلام!
من شروینم و حالم خوبه! امیدوارم شما هم خوب باشید!
در اولین پست ویرگولی خودم میخوام یه جورایی با همه شما عزیزان طی کنم که لــــطـــــفــــا از من انتقاد کنید؛ هر زمان، هر مکان! دلیل خیلی خاصی هم نداره جز اینکه همیشه دوست دارم به شکل منطقی و درست یاد بگیرم و مثل یک فلز گداخته، شکلپذیر باشم!
البته یکی دیگه از دلایلش میتونه انتقاد ناپذیر بودن برخی افراد باشه! ( که احتمالا به همین بهونه دارم این پست رو مینویسم! )
آدمیزاد از همون اول بسمالله با یه "نـــــــــــــه" بزرگ به دنیا میاد و کم کم این "نـــــــــــــه" به بخشهای بیشتر و بزرگتری سرایت میکنه و خلاصه نسبت به همه چیز اول مقاومت نشون میده.
یکی از مسائلی که افراد همیشه نسبت بهش گارد میگیرن، شنیدن این جملههاست:
و . . .
خواهش میکنم با من یه نفر رو راست باشید و صادقانه بهم جواب بدید! هم من و هم شما حتما تا حالا از این حرفها شنیدیم؛ زیاد هم شنیدیم! اشتباه میگم؟! ( قرار شد رو راست باشیم با هم! )
حالا یه سوال دیگه؛ تا حالا چقدر سعی کردیم به این جملهها فکر کنیم و برای تغییر، یه تکون کوچیک به خودمون بدیم؟!
البته بگما! اولش دست من و شما نیست؛ مغز ما از طرف ناخودآگاهش، دوست نداره به خودش تکون بده و همیشه انرژی ذخیره میکنه. اما وقتی ما این رو بدونیم و تصمیم بگیریم که ازش استفاده کنیم باید انرژی بسوزونه!
حالا که تا اینجا متوجه شدید فقط شما مقصر نیستید و ناخودآگاهتون هم مقصره، دعوتتون میکنم تا ادامه این مطلب رو هم بخونید چون داریم به نتیجه میرسیم!
الان شما باور دارید که میتونید با اراده خودتون، به رفتارتون فکر کنید و دست به اصلاح و تغییر بزنید. اما ببینم!
این سوالها بد که نیستن، خیلی هم خوبن! دقت کنید که حرف اولم رو عوض نکردم بلکه اینجای کار یه نکته خیلی خوب و سازنده وجود داره. حالا چی هست؟!
من به شخصه آدم انتقاد پذیری نبودم و هر موقع بهم انتقادی میشد میگفتم آره باشه تو خوبی با اون قیافت! ( این قضیه مربوط به قبل 18 سالگیه! )
ولی یه تغییراتی در زندگیم ایجاد شد و با خودم چند روز فکر کردم که نکنه واقعا اونا درست میگن و من قبول نمیکنم؟! واقعا هم همینطور بود.
امــــــــــــــا این موضوع چه ربطی به نکتهای که بالاتر گفتم داشت؟! نکته اینجاست که به من انتقادات زیادی از طرف دوستان و آشناها میشد و من سعی میکردم اون ایرادات رو برطرف کنم؛ اما خب یه سری از اون انتقادات دیگه واقعا سلیقه شخصی بعضی آدما بود!
مثلا "تو چرا دماغت بزرگه" یا "تو چرا این آهنگها رو گوش میدی" و ... دقیقا مثل این میمونه که یکی به شما بگه "اصلا چرا زندهای؟!!!"
انتقاد پذیری خیلی خوبه و من شدیدا طرفدارش هستم و هرچی هم که باشه، اون رو بیاحترامی تلقی نمیکنم. ( حتی اگر سلیقه شخصی آدما باشه! )
کلام آخر و تامام تامام!
سعی کنیم هر انتقادی رو با آغـــــوش باز بپذیریم، براش وقت بگذاریم و بهش فکر کنیم؛ اگر انصافا درست و بهجا بود، به سمت تغییر حرکت کنیم. اگر هم واقعا سلیقه شخصی افراد بود، بگذاریم به عنوان همون سلیقه شخصی بمونه و کاری بهش نداشته باشیم. ولی ولی ولی! لطفا انتقاد رو با هر طعمی که هست، بپذیریم!
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و من رو تا انتها همراهی کردید.
سبز باش، ساده باش و دنیا رو تغییر بده!