
صنعت فینتک ایران (فناوری مالی) یکی از بخشهای جذاب برای سرمایهگذاران خارجی است، اما روند مذاکرات ایران و آمریکا میتواند تأثیرات متفاوتی داشته باشد. در ادامه تحلیل دقیقتری ارائه میکنم:
افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تلاش توسط شرکتهای سرمایه گذاری و فینتکی اروپایی، اماراتی و آسیایی (مثل چین، سنگاپور، کره جنوبی) برای ورود به بازار ایران قطعا در قدم ابتدایی یعنی بررسی بازار و مذاکره شکل بسیار جدی به خود خواهد گرفت و استارتاپهای ایرانیاین حوزه امکان جذب سرمایه از صندوقهای بینالمللی (مثل SoftBank, Sequoia, 500 Startups) را نیز پیدا میکنند.
در قدم دوم دسترسی به فناوری و بازارهای جهانی برای استارتاپ های ایرانی و امکان همکاری با پلتفرمهای پرداخت بینالمللی (مثل PayPal, Stripe) فراهم میشود و شرکتهای ایرانی میتوانند از خدمات ابری (Cloud) و بانکداری دیجیتال جهانی استفاده کنند.
رشد اکوسیستم و ارزشگذاری استارتاپهای فینتک افزایش مییابد خصوصاً در حوزههای پرداخت، دیفای، رمزارز و بانکداری دیجیتال. همچنین عملیات ادغام و تملیک (M&A) در این حوزه افزایش مییابد و شاهد خروجهای بزرگ (Exit) خواهیم بود.
پیش بینی می شود سرمایهگذاری غیرمستقیم و محدود توسط سرمایهگذاران خارجی از طریق واسطه کردن افراد، شرکت ها یا صندوقهای مستقر در امارات، ترکیه و غیره با اعداد پایین شروع شود تا بتوانند جایگاهی را برای آینده رزرو کنند. از این رو تمرکز بر مشارکت با شرکتهای ایرانی در رده های میانی خواهد بود که البته در این روند تصویب معاهده های پالرمو و FTAT بسیار مهم هستند. بدون تصویب و اجرایی شدن این معاهدات فرض حضور سرمایه گذاران خارجی بی معنا خواهد بود.
چالش دسترسی به سیستمهای مالی جهانی مانند محدودیت در استفاده از سوئیفت و خدمات پرداخت بینالمللی نیز همچنان ادامه دارد و استارتاپها مجبور به استفاده از راهکارهای جایگزین مثل رمزارزها، شبکههای همتا به همتا میشوند.
رشد سرمایه گذاری داخلی و واسطه ای با حمایت دولت ایران و تقویت زیرساختهای بومی مثل شبکه پرداخت شتاب، رمزریال به همراه افزایش سرمایهگذاری دولت! در فینتکهای حوزههای تحریم ناپذیر مثل بلاکچین می تواند فضای کسب و کارها را تحت تاثیر قرار بدهد.
فرار سرمایه و کاهش شدید جذب سرمایه خارجی می تواند استارتاپهای فینتک را با مشکل نقل و انتقال پول مواجه کند و قطعا در این حالت شرکتهای خارجی از همکاری با ایران خودداری میکنند.
اتکا به شرکای محدود چین، روسیه و شاید ونزوئلا و سرمایهگذاری عمدتاً از طریق پروژههای مشترک با شرکتهای مستقر در این کشورها انجام میشود. تمرکز بر فناوریهای غیروابسته به دلار مثل CBDC های چین می تواند راهگشا باشد.
افزایش ریسک و خروج سرمایه از برخی استارتاپها به دلایل تحریمی یا انتقال HQ به کشورهای همسایه (دبی، استانبول) نباید دور از انتظار باشد.
اگر توافق شود یک فرصت عالی برای جذب سرمایه و گسترش بینالمللی و همکاری با شرکتهای خارجی در حوزههای پرداخت و بانکداری دیجیتال بوجود می آید.
اگر وضعیت مبهم بماند تمرکز بر بازار داخلی و منطقهای و استفاده از راهکارهای غیردلاری رمزارز، قراردادهای هوشمند بهترین راهکار برای ادامه است.
و اما اگر تحریمها تشدید شوند باید منتظر کوچهای استراتژیک به کشورهای دوست یا توسعه فناوریهای غیرمتمرکز DeFi, Web3 باشیم.