فیلم سینمایی تمساح خونی، ساخته ی جواد عزتی، به تازگی در اکران آنلاین به فروش 5 میلیاردی دست یافت؛ و از این رو، به یکی از پر فروش ترین فیلم های سینمایی در دوره اکران آنلاین خود تبدیل شد. به همین بهانه، قصد داریم به بررسی و نقد نکات و عوامل فیلم بپردازیم.
کارگردانی:
می توان گفت، جواد عزتی در فیلم اول خود، بهترین عملکرد را داشته و به خوبی از عهده ی کارگردانی این فیلم برآمده بود. دکوپاژ، قاب بندی و بازیگردانی در این فیلم، مناسب و استاندارد بودند –و مشخص است، جواد عزتی، بر اجزای فیلم خود، تسلط داشته است-. در کنار این موضوع، نمیتوان انتخاب بازیگران را نادیده گرفت؛ چرا که جواد عزتی، توانست با انتخاب یک casting درست و متناسب با نقش ها و همچنین پارتنر های توانمند، در ایجاد تعامل، به موفقیتی دوچندان دست پیدا کند. نکته ی جالب در مورد تمساح خونی، حضور محمدحسین مهدویان (کارگردان زخم کاری)، در سمت مشاور کارگردان، است؛ با این وجود، به نظر می رسد؛ جواد عزتی از سبک خود، در این فیلم استفاده کرده (و از ایده پردازی های مرسوم مهدویان فاصله گرفته بود). البته، از این مطلب نباید گذر کرد، که (از دید من) فیلم درحوزه تکنیک باقی می ماند؛ و (تقریبا در بخش زیادی از سکانس ها) اساسا در دایره ی فرم قرار نمی گیرد (و فیلم از این حیث، آسیب می بیند).
بازیگری:
به جرئت میتوان گفت، بازی بازیگران، دیالوگ گویی و تسلط آنها بر میمیک صورتشان؛ یکی از عوامل موثر، در موفقیت تمساح خونی بود. زوج کمدی جواد عزتی و عباس جمشیدی فر، با تعامل متناسب، به خوبی توانستند از عهده ی کار برآیند. در ادامه نیز، سعید آقاخانی، ضمن فاصله گرفتن از نقش های قبلی خود، در ایفای نقش، موفق بود. نکته حائز اهمیت در تمساح خونی، بازی جذاب بهزاد خلج و توانایی او در ایفای نقش منفی داستان است. او که استعداد و توانایی خود را -در قاب تصویر-، در سریال آقای قاضی، به نمایش گذاشت؛ بار دیگر نیز، توانست با تکیه بر میمیک صورت، خود را به خوبی در این نقش، اثبات کند. سایر بازیگران فیلم، از جمله الناز حبیبی، جمشید جهان زاده، کیومرث مرادی، رامین پورایمان و... بازی به اندازه ای داشتند (هیچ یک، در بازیگری، افراط یا تفریط نکردند) و در پیشبرد این فیلم، به گونه ای، موثر واقع شدند.
فیلمنامه و داستان پردازی:
نگاه عمیقتری به فیلمنامه و داستانپردازی "تمساح خونی" نشان میدهد که جواد عزتی در این بخش نیز (با نویسندگی پدرام افشار) توانسته است ایدههای جالب و جذابی را پیادهسازی کند. داستان فیلم با تنشها و پیچوخمهای روانشناختی شخصیتها، توانسته است مخاطب را درگیر کند و از ابتدای فیلم تا انتها، حس تعلیق و هیجان را حفظ کند. با این حال، باید اذعان داشت که برخی از عناصر داستانپردازی میتوانست بهتر پرداخت شود. به خصوص در میانههای فیلم، پیوندهای منطقی میان برخی سکانسها کمی گسسته به نظر میرسد و منجر به ایجاد پرسشهایی در ذهن مخاطب میشود که تا انتهای فیلم پاسخ نمییابد. همچنین، به نظر میرسد، برخی کاراکترها از کلیشههای رایج در فیلمهای ایرانی دوری نکردهاند و نیاز به پرداخت بیشتری دارند تا بتوانند تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارند.
موسیقی متن:
موسیقی متن "تمساح خونی" یکی از عناصر حیاتی در ایجاد جو و حس و حال فیلم است. ملودیهای انتخابشده به خوبی با فضای داستان هماهنگ شدهاند و در لحظات حساس، تأثیرگذاری بیشتری را برای تماشاگر ایجاد میکنند. استفاده از سازهای مختلف و ترکیب آنها با صداهای محیطی، به عمق احساسی فیلم افزوده است. با این حال، در برخی سکانسها، موسیقی ممکن است کمی بیش از حد غالب شود و بر روی دیالوگها سایه بیفکند. همچنین،بهتر بود برخی از قطعات موسیقی، با تغییرات سریع ریتم داستان، بیشتر هماهنگ باشند تا تنش بیشتری را القا کنند. به طور کلی، موسیقی متن "تمساح خونی" با وجود برخی کاستیها، توانسته است به عنوان یک عنصر مکمل در روایت داستان عمل کند و تجربهای جذاب برای تماشاگران رقم بزند.
جلوه های ویژه:
در بررسی جلوههای ویژه “تمساح خونی”، شاهد تلفیقی از نقاط قوت و ضعف هستیم که به طور قابل توجهی بر تجربه کلی تماشاگر تأثیر میگذارد. در برخی از سکانسهای فیلم، جلوههای ویژه به طرز ماهرانهای به کار گرفته شدهاند و توانستهاند به خلق صحنههای نفسگیر و واقعگرایانه کمک کنند. به عنوان مثال، صحنههای تعقیب و گریز در خیابانها، با استفاده از جلوههای بصری جذاب و پویا، مخاطب را درگیر خود میکند و حس هیجان و تعلیق را به خوبی منتقل میکند. در این سکانسها، جزئیات به طور دقیق به تصویر کشیده شدهاند، و حرکتها و واکنشهای شخصیتها، با جلوههای ویژه، به شکلی باورپذیر ترکیب شدهاند. این امر نشاندهنده تلاش و دقت تیم جلوههای ویژه، در ایجاد صحنههایی است که از نظر بصری، جذاب و در عین حال منطبق با فضای داستان باشند.
با این حال، در برخی از سکانس ها فیلم، به نظر میرسد، جلوههای ویژه از کیفیت لازم برخوردار نیستند. به عنوان مثال، در برخی صحنهها، استفاده از تکنیکهای CGI کمی خام و مصنوعی به نظر میرسد و با فضای کلی فیلم همخوانی ندارد. این امر میتواند به طرز قابل توجهی، از حس واقعگرایی فیلم بکاهد؛ و تمرکز تماشاگر را، از داستان اصلی منحرف کند.
در کل، میتوان درباره ی این فیلم، اینطور نوشت که: عزتی در نخستین تجربه کارگردانی، با دکوپاژ و بازیگردانی مؤثر، توانست تیم بازیگری را به خوبی هدایت کند. فیلمنامه با تنشهای روانشناختی جذاب است، اما برخی پیوندهای منطقی ضعیف، باعث گسست در داستان میشود. موسیقی متن به خوبی با فیلم هماهنگ است، هرچند گاهاً بر دیالوگها سایه میاندازد. جلوههای ویژه نیز موفقیتهای چشمگیری دارند، اما در مواردی کیفیت پایینتری را نشان میدهند. در مجموع، "تمساح خونی" تجربهای جذاب و تأثیرگذار برای تماشاگران است.
ممنون از توجه شما