نیم دانگ پیونگ یانگ نام سفرنامه رضا امیر خوانی به کشور کره شمالیست. امیرخوانی در این کتاب شرح دو سفر خود به کره شمالی را به رشته تحریر در آورده است. از آنجایی که این سفر مربوط همین چند سال اخیر می باشد، اتفاقاتی که در خلال آن رخ می دهد به دلیل وجود امکان مقایسه ، جذاب هستند.
نویسنده در این کتاب سعی می کند که بدون پیش داوری قبلی، کره شمالی و زندگی مردم کره شمالی آن را همانطور که دیده برای نویسنده ترسیم کند. میان نوشته ها تصاویری هم از سفر وجود دارد که این موضوع خواندن کتاب را دلپذیر تر می نماید.
خب کره شمالی کشوری است که شاید سفر به آن غیرممکن باشد. هم به دلیل شرایط داخلی موجود در این کشور و هم به این دلیل که اصلا دلیلی برای رفتن به آن وجود ندارد! اما دانستن نحوه زندگی و قوانین عجیب این کشور آن هم در قرن 21 ام جالب و خواندنیست. بعد از خواندن این کتاب متوجه می شویم که تحریم و مدیریت کشور به دست تفکرات دیکتاتوری می تواند چه به روز سرنوشت یک ملت درآورد. ملتی که هیچ راه ارتباطی با خارج ندارند و شاید همین که نمیتوانند زندگی سایرین را ببینید و آن را با وضعیت خود مقایسه کنند زندگی در این شرایط را برایشان ممکن ساخته.(درست همانند توصیفات آهنگ پرنده های قفسی ...)
حین خواندن قسمت هایی از این کتاب مدام به یاد کتاب 1984 نوشته جورج اورول می افتادم. جالبی این مقایسه در این است که کتاب جورج اورول در دسته بندی تخیلی قرار می گیرد و کتاب رضا امیرخوانی یک سفرنامه است!
البته کره شمالی به ترسناکی توصیفات 1984 هم نیست و زیبایی هایی هم در دیکتاتوری ترین کشور دنیا یافت می شود. به قول نویسنده هنوز نیم دانگ از پیونگ یانگ باقی است که به نام کسی نخورده و همین نیم دانگ هم کم نیست!
به هر حال این کتاب ارزش خواندن و همینطور توصیه کردن دیگران به خواندن را دارد. با این کتاب می توانیم به کره شمالی آن هم به صورت تقریبا رایگان سفر کنیم. منتهی با چشمانی بسته!