سینا طارود
سینا طارود
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

صحنه ها

https://soundcloud.com/hazal-tanker/yasmin-levy-adio-kerida?si=5ad092a486cc46a9923d5203a6d3a34c&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing


به میدان شهر می آیم

خود را میان شمشاد ها میغلتانم

بر آستانه ها قدم مینَهَم و از بین ابر ها می پَرَم


شاید امروز روز من نیست ..!




سکه را می اندازم ، دوباره و دوباره !

جیبم‌ از شرط بستن های احمقانه خالی میشود.

او اقرار میکند و من انکار ؛ از نارُستنی ها بوی نو می آید

من انگار که از جوانه ها جوان ترم و جویای رویایم


امروز بازار شلوغ بود چون امشب مردم شهر جشن میگیرند

پیر و جوان دست در دست عشق خود میرقصند و آواز میخوانند

مگر میشود صحنه ها را به فراموشی سپرد ؟!

هرچه مالیات ها کمتر میشود رعیت ها نیز شادتر میشوند.

شاید ازینکه برای از بین نرفتن شادی و امیدشان پول کمتری از دست میدهند حس خوبی دارند.


شاید امروز روز من نیست ؛




برای نوشتن نیازی به نفس های گرم کسی روی شانه ام را ندارم.

برای زندگی کردن میان رنج هایم که بسانِ موریانه گوشه‌ی برگ های زندگی ام‌ را میجَوند.

بهانه و امید واهی نمیخواهم !

سالها نوشتم و نوشتم و نوشتم ،

حالا میخوانم و میخوانم و میخوانم !


حنجره ی گرم من زهرآگینِ انتقام است ،

از گفتن ها و از نفهمیدن ها خشمگین است ،

از شرور ها و قهرمانهای داستان ها ؛

میخواهد در جوش و خروشِ عُصیان ،

در اقیانوس های نا آرام و سُکان های اطلسیِ شعرم

غلت بزند و غلت بزند و غلت بزند ...




شاید امروز هم روز من نباشد . امّا ،

من از این عنصرِ بیدار،ی که درونم تا به امروز ،

رشد کرده و از ذره های مولکولای عطر های اینگلیسی تغذیه کرده ،


هرچند کم ، اما هُشیار و پر رنگ و شیوا ؛


نوری برای دیدن و حسی برای بودن میگیرم ...!



2 / 1 / 1402

yasmin levy - Adio kerida

صحنه هاadio kerida
مستقل تر از باد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید