ویرگول
ورودثبت نام
لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زادهیک نویسنده عادی معمولی امیدوار
لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

تقدیم به سید السادات

_چطوری جانم؟

چشمم: بیخیال...

_ بدت میاد طلا؟ قند بلا؟

چشمم: آره...

_ دوست داری قدیمی باهات حرف بزنم ننه؟

چشمم: آره...

_ آخه ادیبی مثل تو و قدیمی حرف زدن؟ حاشا و کلا...

چشمم: آه...

_حسادت میکنی بیشتر دوستت دارم از خودت به خودم؟

چشمم: نه...

_پس عفتت هنوز شدیده نبات... گل و زعفران .... آلبالو و نعنا...!

چشمم: آه...

_منم قدرت را نمیدانم... سنگ تر از سنگی نرم تر از پنبه... نمیشود فهمیدت...

چشمم: هه هه...

_ بلا داشتیم انقدر ناز و ادا؟

چشمم: نه...

_ بدت میاد زیاد... اندازه گل کبود و سایه سبز گیاه؟

چشمم: بیخیال...

_ بیخیال تر از چشمان مست تو آب و شکر و زهر است...

۱
۰
لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
یک نویسنده عادی معمولی امیدوار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید