ویرگول
ورودثبت نام
Sosha
Sosha
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

اعتماد، شفافیت و صداقت در جامعه نرم‌افزارآزاد

در جامعه نرم‌افزار آزاد، اعتماد، شفافیت و صداقت از رکنای اصلی یک پروژه هستن. درواقع یک پروژه برپای این سه رکن بوجود میاد و برای پایه‌ی همین سه رکن گسترش داده میشه. پروژه‌های زیادی رو داشتیم که به دلیل خدشه وارد شدن به یکی از این سه رکن متوقف شدن و یا مردن.
در سطح بین‌المللی، جامعه نرم‌افزارآزاد گستردگی زیادی داره و از این رو در صورت بروز مشکل در یکی از این پروژه‌ها، سایر پروژه‌ها زیاد تحت الشاع قرار نمیگیرن. یعنی اگر فردی در یک پروژه‌ای به یکی از اون سه رکن اصلی که گفتم خدشه‌ای وارد کنه، فقط خودش هست که اعتبارش خراب میشه و اتفاق دیگه‌ای نمیوفته.

اما در این مطلب من قصد دارم یکم دایره رو محدودتر کنم و به جامعه نرم‌افزارآزاد فارسی زبان بپردازم...
در هفته‌ی اخیر یه اتفاق کم نظیری در این جامعه رخ داد. اتفاقی که رخ دادنش برای ماهایی که از دور شاهد بودیم خنده‌دار و برای افراد اصلی درگیرش اعصاب خورد کن.
برامون این حادثه جدید نبود، اما گستردگیش خیلیا رو درگیر کرد. هر کسی یه جور درگیر ماجرا شد و واکنش نشون داد.

من کاری به این ندارم که واقعن حق با کیه و با کی نیست و صرفن به عنوان یه شاهد می‌خوام برداشت خودم رو از این قضیه بکنم. سعی هم ندارم یک ناظر بی‌طرف باشم، پس من فرض گرفتم که گروهی رو که بیشتر ازش شناخت دارم و تعدادشون زیاده طرف درست ماجراست.
خب بریم سراغ خلاصه‌ی شرح وقایع(تا اونجایی که من در جریانم):
ظاهرن از مدت‌ها پیش خانمی وارد محیط لاگ تهران میشه و از اون طریق با تعدادی از آدم‌ها آشنا میشه. خودش رو دکتر و data scientist معرفی می‌کنه و ایده‌ای رو مطرح می‌کنه. تعدادی از بچه‌های لاگ تهران از ایده‌ی خانم «دکتر» خوششون میاد و به درخواست خانم «دکتر» روی ایده‌ی ایشون کار می‌کنن.
ایده‌ای ایشون مربوط به پردازش متون فارسی بوده، چیزی که تا قبلش کسی انجام نداده و ایده‌ای نابی هست برای اجرا.
چند ماه میگذره و ظاهرن مشخص میشه این خانم نه «دکتره» و نه سواد کافی رو برای هندل کردن این کار داره و چندین اتفاق دیگه میوفته که مسبب حادثه‌ای میشه که باعث شده این متن نوشته بشه.
میتونید با خوندن این هشتگ korangate در توییتر، از جزییاتش با خبر بشید.

چرا حالا این حادثه مهمه که بهش پرداخته بشه؟
جامعه‌کاربری نرم‌افزارآزاد فارسی جامعه‌ی خیلی کوچیکیه که غالب افراد حاضر در توش هم دیگه رو میشناسن. یعنی حتی در حد یه اسم یا نام‌کاربری از هم دیگه شناخت دارن.
این جامعه مثل جامعه‌ی مادر خودش یعنی جامعه کاربری نرم‌افزارآزاد، بر پایه همون سه رکن اعتماد، شفافیت و صداقت کار می‌کنه. ولی تنها تفاوتش با جامعه‌ی مادر خودش اینه که اینجا اتفاقات روی کل جامعه تاثیر میذاره و همه رو میتونه درگیر کنه.
یعنی چی؟ یعنی اگر شخصی پاشه بیاد این سه رکن رو بهش خدشه وارد کنه، کل این جامعه آسیب میبینه و متاثر میشه از این اتفاق. دقیقن برعکس جامعه مادرش.
دلیلش هم همون کوچیکی بودن و آشنا بودن افرادش با همه.

حالا این حادثه(korangate) رخ داده. برای ما‌هایی که از فاصله‌ی دورتری شاهد ماجراییم داستان خیلی خنده‌داره. این خنده‌داری بخاطر شیوه‌ی بحث اون خانم و کاراشه و قضیه برای ما جنبه سرگرمی داره. ولی خنده‌ی ما ادامه دار نیست. ما نهایتا یک ماه دیگه این خندمون تبدیل میشه به عصبانیت و ناراحتی.
چرا میگم نهایتا ۱ماه دیگه حالمون عوض میشه؟ چون این جامعه بر پای اعتماد، شفافیت و صداقت بنا شده. حالا یه آدمی اومده و این سه رکن رو برده زیر سوال. بی‌اعتمادی بوجود آورده.
ممکنه برای افراد شناخته‌تر شده در این جامعه مشکلی پیش نیاد اما قطعا ۱ماه دیگه روی افرادی که کمتر شناخته‌تر شده هستن و یا می‌خوان با این جامعه کار کنن مشکل پیش میاد.
یک ماه دیگه افراد این جامعه نگاه سابق رو به افراد غیر خودی نخواهند داشت. دیگه پروژه‌ای به این شکل آغاز نمی‌کنن.

شاید بگید خب تجربه شده براشون. بله شده. اما این تجربه‌ایه که تاثیرش نه فقط توی اون جامعه، بلکه جاهای دیگه هم حس خواهد شد.
چون این افراد بدون هیچ چشم داشتی سعی در بهبود چیزای دورشون دارن. وقتی یه مشکل اینطوری پیش بیاد، اینا دیگه کاری رو انجام نمیدن، کمکی نمیدن... دلیلش هم اینه که نمی‌خوان تجربه‌ی قبلی دوباره برگرده.
اینطوری ممکنه خیلی از پروژه‌ها و ایده‌های عالی دیگه دنبال نشه چون صاحب ایده رو نمیشناسن و بهش اعتماد ندارن.
قبلن اما فقط کافی بود ایده شما خوب باشه، این بچه‌ها بدون هیچ چیزی بهتون کمک میکردن اما الان دیگه اینطور نخواهد بود.

این یه اتفاق خیلی بده و یه کابوس هست برای همه مخصوصن اون جامعه.
نباید سواستفاده‌ی یک شخص از این افراد باعث بشه که یکی از خصلت‌های خوب جامعهمون از بین بره.
به همین دلیل در پایان این متن از کسایی که اعتبار بالایی در جامعه‌مون دارن، تقاضا میکنم به یه شکلی این قضیه رو حل و فصل کنن. در آخر این قضیه هیچکس سودی نمی‌کنه و فقط خراب شدن جامعه‌مونه. جامعه‌ی قشنگی داریم، حیفه یه «انسانی» که ذات پلیدی داره گند بزنه بهمون.
دست کم افراد درگیر در این موضوع، قول بدید آخرش هر چی که(شکایت/دادگاه/یا...) شد اون خصلت خوب و قشنگتون رو نذارید کنار.


راستی تا یادم نرفته: در حین نوشتن این موضوع، همین جامعه‌ی قشنگمون یه پروژه‌ی باحالی رو شروع کردن که میتونه کمک کنه به افرای که ایده‌های خوبی دارن ولی نمی‌تونن اجرا کنن. بچه‌های نرم‌افزار‌آزاد این پروژه رو شروع کردن تا بتونن به جامعه بیشتر کمک کنن. به این آدرس سر بزنید و ایده‌های خودتون رو مطرح کنید یا اگر تواناییش رو دارید، شما ایده‌های بقیه رو اجرا کنید:
https://github.com/persian-free-software-ideas/persian-free-software-ideas

(امیدوارم این همون چیزی باشه که الان جامعه کاربریمون نیاز داره تا اون خصلت خوبش رو حفظ کنه...)

نرم‌افزارآزادگنولینوکسجامعه
وبلاگ‌نویس و توسعه‌دهنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید