مدت زیادی است که وبلاگنویسی میکنم؛ شاید سال ۱۳۸۳ یا ۱۳۸۴ بود. اینترنت آن زمان dial-up بود و صدای قیژ قیژ دوست داشتنی و نوستالژیکی میداد! البته صدایش آن موقع دوست داشتنی نبود! بیشتر واژه تو-مخی مناسبش بود! آن دوره تب وبلاگنویسی بالا بود! راستش حالا که دارم فکر میکنم اولین وبلاگم یک فتوبلاگ بود!! آن زمان تازه با مفهوم وبلاگنویسی آشنا شدم و کنجکاو شدم ببینم چیست؟! یک گوشی Sony Erricson داشتم که در یک جایی از رابط کاربریاش امکان ارسال پست به بلاگ را میداد!! در واقع این امکان را برای به رخ کشیدن کیفیت تصاویر ثبت شده توسط کاربرانش ایجاد کرده بود! کم بودند گوشیهایی که دوربینشان عکسهایی با کیفیت بالاتر از VGA ثبت میکردند!! نوکیا بهترین بود همیشه...
خلاصه اینکه چند پست فتو بلاگی منتشر کردم بدون آنکه بدانم دقیقا چه میکنم؟! با دریافت اولین کامنت به زبان انگلیسی خیلی ذوقزده شدم! و این بود که رفتم سراغ وبلاگنویسی. بعد از مدتی ایرانسل با اینترنت 2G و پرسرعت خود دهانمان را باز گذاشت و کلی کیفور بودم که از شر قیژقیژ راحت شدم! مرورگری توی گوشی و رایانه رومیزیام داشتم به اسم اپرا. سریع و متنباز بود. رابط کاربری زیبایی هم داشت. محیطی در اپرا پیشبینی شده بود به نام MyOpera که یک سیستم وبلاگدهی محسوب میشد و نوع بلاگدهیاش هم مثل همین ویرگول خودمان بصورت آیدی با نشان @ بعد از آدرس اصلی بود. محیطش خیلی انگلیسی بود و کاربر فارسیزبان زیاد نداشت. تصمیم گرفتم جایی بنویسم که بیشتر دیده شوم. به وردپرس پیوستم و «آلاچیق» خودم را راه انداختم. فیلتر که شد رفتم سراغ بلاگر که فکر میکنم به تازگی رابط کاربری فارسی پیدا کرده بود. هنوز مدتی نگذشته بود که آن هم فیلتر شد. دلیلش را هنوز هم درک نمیکنم! فیلتر سرویسهای خارجی با هدف حمایت از داخلی! حاصلش چه بود؟! به نظر من هیچی!
حالا من حوصله فیلترشکن و دنگ و فنگ اینترنت فکستنی که با فیلترشکن درب و داغانتر هم میشد را نداشتم و رفتم سراغ وطنی اما یادم هست خیلی از دوستان وبلاگنویسم که به اینترنت پرسرعتتری دسترسی پیدا کرده بودند همانجا به کارشان ادامه دادند...
به دنبال اینکه برای وبلاگنویسی نسخه وطنی داریم یا نه رفتم! پرشین بلاگ - که پس از ربوده شدن دامنه دات کامش با دات آی آر ادامه میداد - بلاگفا و بلاگ اسکای از نمونههایی بودند که پیدا کردم و حرف راجع به آنها زیاد بود. پرشینبلاگ عنوان اولین سرویس وبلاگدهی فارسی را به دوش میکشید و با تعداد وبلاگهایی چندین برابر سایر رقبای داخلی. چند سالی آنجا نوشتم تا حالش رو به وخامت رفت! کارهای جذاب و دوستداشتنیای در پرشینبلاگ کردم که همهاش برایم خاطرهای شد از روزهای شروع جوانی...
دوستان زیادی در بلاگستان فارسی پیدا کرده بودم. خیلیهاشان بلاگفایی بودند و خیلی از پرشینبلاگیها هم بعد از شروع مشکلات به بلاگفا پیوستند. من هم با اینکه هیچ وقت از سوار شدن بر موج خوشم نمیآمد وبلاگی در بلاگفا ساختم. سرعتش عالی بود اما راستش به دلم نمیچسبید! چرایش را هنوز هم نمیدانم!! هنوز هم گاهی به پنل بلاگفا سر میزنم و به خودم میگویم این که هنوز همان جوری نچسب است!
بعدتر رفتم میهنبلاگ تا همین آذرماه ۱۳۹۹ که خیلی خودسرانه و با بیمسئولیتی محض که از یک سرویس ایرانی انتظارش میرفت کلید خاموشی سرورش را زد.
مدتی است در بلاگآیآر مینویسم و کلا به محیط وبلاگنویسی به همان شکل گذشته علاقه دارم. جایی که بتوانم قالب وبلاگم را شخصیسازی کنم. بشود آن چیزی که وقتی وارد وبلاگ شدی، من را در آن حس کنی!
چند باری از زمان آغاز به کار ویرگول، اکانت ساختم. اما راستش خیلی علاقهای به این شکل نوشتن ندارم! قبلتر البته با سرویس پرشینبلاگ که چند سالی است با مدیریت جدید و رابط کاربری جدیدش که به یک شبکه اجتماعی تبدیل شده فضایی مشابه ویرگول را تجربه کردم. اما سرعت پایین پرشینبلاگ قدیمی به این نسخه جدید هم ارث رسیده بود و عطایش -عطا خلیقی سیگارودی: یکی از موسسان پرشینبلاگ!!! که بعدها واگذارش کردند- به لقایش بخشیدم!
اینجا هم تجربهایست!
شاید برای بیشتر خواندن ، بیشتر نوشتن و بیشتر دیده شدن...
مدتی بطور موازی با وبلاگم اینجا هم مینویسم شاید اینبار نمکگیر شدم!