ویرگول
ورودثبت نام
𝐉𝐢𝐧
𝐉𝐢𝐧
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

برای...برای...برای...


برای توی کوچه رقصیدن...

برای ترسیدن به وقت بوسیدن...

برای خواهرم...خواهرت...خواهرامون...

برای تغییر مغز ها که پوسیدن...



برای شرمندگی برای بی‌پولی...

برای حسرت یه زندگی معمولی...

برای کودک زباله گردو آرزوهایش...

برای این اقتصاد دستوری...



برای این هوای آلوده...

برای ولیعصرو درختانی فرسوده...

برای پیروزو احتمال انقراضش...

برای سگ های بیگناه ممنوعه...



برای گریه های بی وقفه...

برای تصویر تکرار این لحظه...

برای چهره ای که میخنده...

برای دانش آموزان برای آینده...



برای این بهشت اجباری...

برای نخبه های زندانی...

برای کودکان افغانی...

برای اینهمه برای غیر تکراری...



برای اینهمه شعار های تو خالی...
برای آوار خونه های پوشالی...
برای احساس آرامش...
برای خورشید پس از شبای طولانی...



برای قرص های اعصاب و بی خوابی
برای مرد میهن آبادی
برای دختری که آرزو داشت پسر بود
برای زن زندگی آزادی



برای آزادی …
برای آزادی …
برای آزادی …
برای آزادی …

در آخر هم یکی از طراحی من:)
در آخر هم یکی از طراحی من:)





پایان...

برایشروینآزادیزن زندگی آزادیمرد میهن آبادی
𝐓𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐜𝐨𝐮𝐥𝐝 𝐧𝐨𝐭 𝐡𝐞𝐚𝐫 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐮𝐬𝐢𝐜 𝐭𝐡𝐨𝐮𝐠𝐡𝐭 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐭𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐝𝐚𝐧𝐜𝐞𝐝 𝐰𝐞𝐫𝐞 𝐜𝐫𝐚𝐳𝐲.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید